خیابانی در دمشق بخشی از اثر گوستاو بوئرفایند نقاش آلمانی

اختصاصی سایت عکاسی – در متن زیر، در ادامۀ پروندۀ عکاسی ایران در خارج از ایران، به واژه اگزوتیسم خواهیم پرداخت. مفهومی که این روزها در فضای انتقادی هنر ایران بسیار به گوش می‌خورد و در نوشته‌های پیشین این پرونده در جاهای مختلفی مورد بحث و اشاره بوده است.

***


  اگزوتیسم پدیده‌ای فرهنگی است که در تاریخ گسترش تمدن‌ها بارها اتفاق می‌افتد. کنجکاوی جامعه رومی نسبت به ادیان حاشیه امپراتوری و یا گشودگی چین به فرهنگ اروپایی می‌تواند اگزوتیسم نامیده شود. اما  امروزه با توجه به جهانی‌شدن، اکتشافات بزرگ، ورود به تجارت جهانی فعلی و استعمار با طیف و تنوعات بیشترش، اگزوتیسم بیشتر در نسبت با غرب بیان می‌شود. آنچه خارجی است، صرفاً تقلید از غرب یا غلط نیست. اگزوتیسم می‌تواند چیزی الهام گرفته به‌واسطه آشنایی با فرد خارجی باشد، مانند امپرسیونیسم در ژاپن یا پیکاسو در کشورهای آفریقایی.


  در قرن هفدهم، فرانسوی‌ها علاقه پرشوری به سفر داشتند. ولتر و دیدرو با بهره‌مندی از این علاقه و اگزوتیسم موجود در نگاهشان، به انتقاد از جامعه پرداختند. از آن زمان، این پدیده در هنرهای تجسمی، موسیقی، فلسفه، و در تمام اصطلاحات فرهنگی رواج داشته و مورد استفاده بوده است. در موسیقی، اگزوتیک ژانری است که در آن ریتم، ملودی و ابزار به دنبال بازسازی فضای سرزمین‌های دور یا دوران گذشته است؛ برای نمونه آثار موریس راول همچون “دافنیس و کلوئه” (Daphnis and Chloe) و “کولی” (Tzigane) یا آثار دبوسی و ریمسکی-کورساکوف اگزوتیک به حساب می‌آمدند. در پایان جنگ جهانی دوم جریان موسیقی “Exotica” در ایالات‌متحده متولد شد. موسیقی‌دانانی مانند مارتین دنی و لس بکستر از ریتم‌های دور (هاوایی و به‌ویژه کارائیب) الهام گرفتند و آن‌ها را با جاز تلفیق کردند. اگزوتیک شرقی در نقاشی و هنرهای تزئینی همواره با محوریت زیورآلات شکل گرفته است.


  هنگامی که به دنبال تعریف واژه اگزوتیک در لغت‌نامه‌های مختلف می‌گردیم، کلمه “خارجی”، “عجیب و غریب”، “دور” و “متعلق به کشورهای خارجی و دورافتاده” بیشتر به چشم می‌آید. چه کسی از یک کشور دور می‌آید یا متعلق به آن است؟ اگزوتیک یا “عجیب و غریب” در نظر چه کسی؟ “دور” از کجا؟


  در واقع معنی این کلمه به زمینه‌ای که در آن آمده است بستگی دارد و در نسبت اینجا با آنجا تعریف می‌شود. اگزوتیک نمی‌تواند یک واقعیت یا یک ویژگی مطلق باشد، بلکه دیدگاه نسبی، گفتمان، مجموعه‌ای از ارزش‌ها و بازنمایی‌ها در مورد چیزی است. اگزوتیک اغلب مترادف با گرمسیری یا شرقی است و این نقطه نظر دیدگاهی غربی است. ساکنان کشورهای به اصطلاح “اگزوتیک” به غذا خوردن، گیاهان، جانوران، زندگی روزمره و اطراف خود به عنوان امر اگزوتیک یا دور نمی‌نگرند. در این تعاریف، گرایش غربی به عنوان عامل مهم مورد توجه قرار می‌گیرد. این غرب‌محوری از نظر موقعیت، هژمونیک است که از زمان وقوع حوادث بزرگ، در دوره استعمار و دوران معاصر شکل گرفته است و در سطح جغرافیایی مراکز خاصی چون پاریس، لندن و دیگر پایتخت‌های دنیای غرب آن را نمایندگی کرده‌اند. تعریف اگزوتیک در این مکان‌ها ضرورتاً تعریفی از جاهای دیگر است، جایی که در حاشیه است. به بیان ادوارد سعید، استعمارگر دارای هویتی مستقل و متکی به خود نیست، بلکه هویت‌اش، دست کم تا حدی، از طریق تعامل با مناطق استعمار شده شکل می‌گیرد. هویت استعمارگر هیچ «منشأیی» در خود ندارد، و جوهری ثابت نیست، بلکه «معنایی» است که بر اساس تمایز تولید می‌شود. اگرچه این تمایز از قبل، و از طریق گفتمان‌های غرب در مورد شرق، شکل گرفته است. به بیان ادوراد سعید، «شرق کمک کرده است تا اروپا (یا غرب) خودش را به‌عنوان انگاره و ایده و شخصیت و تجربه‌ی مقابل تعریف کند».


  در این میان، فاصله مادی و نمادین نیز بدان افزوده می‌شود: از نظرگاه جغرافیایی و در مقایسه با ارزش‌ها و عادات غربی، مکان‌های دور از غرب، عجیب و غیرعادی است. از لحاظ مقیاس، جرج فرانکوئیس استازک معتقد است که مکان باید فضای فیزیکی کافی را داشته باشد تا به عنوان  اگزوتیک در نظر آید. مقیاس قاره در اینجا مطرح می‌شود. برای نمونه، یک فرانسوی از پایان قرن بیستم نمی‌تواند اسپانیا را اگزوتیک در نظر بگیرد، با این حال اما می‌تواند مراکش را اگزوتیک بنامد.


  بنابراین، اگزوتیک از قضاوت ارزش‌ها می‌آید و مسئله‌ای در مورد تفاوت‌های عینی بین مکان‌ها و مردمان نیست، بلکه در مورد مغایرت‌هاست؛ یک گروه غالب، خود را به مثابه “گروه داخلی” و گروه دیگری را به عنوان گروه خارجی تعریف می‌کند و تفاوت‌هایی را – واقعی یا خیالی – به وجود می‌آورد: دلایلی برای تبعیض بالقوه. گرچه اگزوتیک به چیزی عجیب و غریب اشاره دارد، اما در عین حال مفاهیم نسبتاً مثبتی هم دارد: مکان اگزوتیک جایی جذاب است، کنجکاوی را تحریک می‌کند، گردشگر و دوربین‌اش را اغوا می‌کند. اگزوتیک به عنوان یک مفهوم جغرافیایی دلالت دارد بر نحوی که شیء اگزوتیک بتواند درک شود؛ یعنی اشیای ثابت نه تنها در زمانهای متفاوت بلکه در مکانهای مختلف هم به‌گونههای متفاوتی درک میشوند. با این حال، هر چیز دور و عجیب لزوماً اگزوتیک نیست. استازک به این نکته اشاره می‌کند که مکان ناآشنا می‌تواند موجب کنجکاوی شود، اما ما آن را اگزوتیک نمی‌بینیم، زیرا ما نمی‌توانیم این پدیده را به شیوه‌ای مثبت درک کنیم. چیزی که خیلی غریب و بسیار عجیب باشد، چیزی زننده است. بنابراین باید پس‌زمینه شاد داشته باشد. اگزوتیک تنها چیزی است که به اندازه کافی – به لحاظ مادی و نمادین – بخشی از زندگی روزانه ماست، نه آنکه به طور اساسی با عادات و ارزش‌های اساسی ما متفاوت باشد؛ “وحشی تنها زمانی اگزوتیک است که وحشی خوب باشد”.


  به این ترتیب، در طول زمان، تعداد زیادی از مکان‌ها به عنوان اگزوتیک شناخته شدند و متعاقباً که تغییراتی در جذابیت‌های غریب خود برای گردشگران و کاوشگران غربی ارائه دادند، مورد تحسین قرار گرفتند. به همین ترتیب، مفهوم اگزوتیک که عمدتاً جغرافیایی و البته خیالی است، تأثیرات جدی در گسترش جریان گردشگری، دگرگونی مناظر، جوامع، اقتصادها و غیره داشته است.


  در این راستا، شرق همواره یک جای دیگر و البته غریب برای غرب است. ادوارد سعید در مورد این می‌نویسد: «شرق‌شناسی بدون آن که کشورهای شرق را آن‌گونه که هستند، بازتاب دهد، گفتمانی است که فرهنگ اروپایی توانست شرق را از لحاظ سیاسی، جامعه‌شناختی، نظامی، ایدئولوژیکی، علمی و تخیلی در دوران پس از روشنگری، اداره و کنترل و حتی تولید نماید. یک شرق پیچیده، مناسب برای مطالعه در بخش‌های دانشگاهی، برای نمایش در موزه‌ها، برای توصیف نظری در رساله‌های مردم شناختی، بیولوژی، زبان‌شناختی و تاریخی و…است. این نوع قدرت، با دانش و رویه‌های چیزی که فوکو قدرت/ دانش می‌نامد، ربط وثیق دارد».


  این بحث نشان می‌دهد چگونه یک تصور غربی از طریق فرایندهای مختلف در طول زمان می‌تواند به زایش افسانۀ خیالی و تخیل جغرافیایی کمک کند. بزرگ‌ترین نقاشان اگزوتیک مانند ژان آگوست دومینیچ انگر و ژان لئون گروم این تصور را در قرن هجدهم و نوزدهم با نقاشی‌های مشهور مانند زن زیبای حرمسرا(La Grande Odalisque)  یا حمام ترکی(Le bain turc)  تصویر کرده‌اند. این نقاشی‌ها حریم امپراتوری عثمانی را از طریق زنان زیبا و برهنه در حمام بازنمایی می‌کنند. نقاشی‌هایی که فریبنده‌اند، زیرا به واقع چیزی دور از واقعیت را نشان می‌دهند.


  امروزه ما می‌دانیم که حریم امپراتوری هرگز تا زمان سقوط امپراتوری عثمانی توسط خارجی‌ها دیده نشده است. زیرا حضور در این فضای سلسله مراتبی، برای شخصی به غیر از خانوادۀ سلطان و خدم و حشم مجاز نبود. سخنان لیلا هانوف، دختر دکتر قصر و مشاور سلطان، که زندگی روزمرۀ قصر را بازگو می‌کند، حاکی از نکات مهم و اساسی است: «بر خلاف آنچه که در غرب تصور می‌کنید، خانم‌های قصر و شاهزاده خانم‌ها هرگز سیگار یا قلیان نمی‌کشند.» حضور صدها زن در خدمت یک مرد در یک مکان منحصر به فرد، موجب کنجکاوی اروپایی‌ها می‌شد. از آن به بعد، نقاشان از تصورات خود برای نشان دادن یک فانتزی فریبنده و اگزوتیک و جذاب برای چشمان مرد غربی که این عادت‌ها بر خلاف ایمان مسیحی‌شان بود، استفاده می‌کردند. بنابراین، عرضه برهنگی جنسی زن به مدد این آثار هنری برای کسی که بخشی از فرهنگ غرب نیست و دیگری و بیرونی است، روا داشته می‌شود.


  در نهایت چگونه یک مکان را به مثابه مکان اگزوتیک در نظر بگیریم؟ اگزوتیک ذاتی امور نیست، بلکه یک نسبت است. باید پدیده را از محدوده محلی خود قطع کنیم، که در آن، قطعاً امر اگزوتیکی نیست. آن پدیده باید تاثیرگذار و شگفت‌آور باشد و لذا در تنظیمات غربی قرار داده و محاسبه و تفسیر شود. لذا برای توصیف مکان به عنوان اگزوتیک مناسب‌تر است بگوییم آنجا مقصدی توریستی است. گردشگری برای بسیاری از کشورهای به اصطلاح “در حال توسعه” مزایای اقتصادی دارد. در این مورد، بومی، نگاه غربی را به نفع خود هدایت می‌کند، و مطابق با بازنمایی‌ای که غرب از او دارد، عمل می‌کند و هدف اصلی خود را با انتظارات گردشگران و تولید درآمد مطابق می‌کند، اما گاهی اوقات هدف، ادعای هویت مستقل و منحصر و مناسب است. وقتی گردشگران یا دوربین‌ها آنجا هستند، مردم محلی با توجه به انتظارات و تخیلات آنان ظاهر می‌شوند و دکور خود را می‌آرایند. بنابراین این مردمان از موقعیت عجیب و غریب و اگزوتیک خود سود می‌برند تا از لحاظ اقتصادی نفعی ببرند.


  اگزوتیسم یک پروژه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری و اقتصادی است که با میانجی مکان بر اذهان عمل می‌کند. ابژه اگزوتیک قرار است با اتکا به غریبه بودنش، دیگری بودنش، بفروشد و جذاب باشد تا تمایز بین ما با دیگری و فاصله‌گذاری‌ها پابرجا بماند. هویت هر مکانی منوط به این فاصله‌گذاری‌هاست. مجموعه گفتاری تولید شده درباره شرق آن‌چنان دراز دامنه، فربه و مسلط است که حتی شرقی‌ها نیز تصورشان از خودشان از مسیر چنین گفتاری می‌گذرد و فیلتر می‌شود.


  همین پروژه در عکاسی قابل انطباق و البته بررسی است. کارکرد دوربین در انتقال تصاویر غریب و اگزوتیک به سبب توانایی‌های آن و چینش صحنه و نیز فتومونتاژ امکاناتی وسیع‌تر برای واقعی نشان دادن آن چیزی که ناواقعی است، مهیا کرده است. به تعبیری وسیله‌ای که زمانی با هدف نشان دادن امر واقعی ظهور و رواج پیداکرده بود، در مسیر خود امکاناتی برای افزودن بدان یا کاستن از آن فراهم کرده است.


منابع:
۱. سعید، ادوارد؛ شرق‌شناسی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی (مرداد، ۱۳۹۵)

۲. Staszak; Jean-François, Qu’est-ce que l’exotisme? in Le Globe, tome 148, 2018.