عکاس: آرش عاشوری‌نیا
 

   پیدا کردن نیوشا توکلیان برای مصاحبه، در حوالی برگزاری انتخابات [مجلس] در ایران اصلا آسان نبود. او متولد ۱۹۸۱ است و به مدت هجده سال تحولات مختلفی را در کشورش عکاسی کرده است. او در هجده ‌سالگی، جوان‌ترین عکاسی بود که از وقایع دانشجویی تیرماه ۷۸ عکس گرفت. چند سال بعد از آن هم جنگ عراق [سقوط صدام] را پوشش داد. اخیرا مجموعه عکسش با عنوان «خروج ایران از سایه‌ها» برای مجله TIME برنده یکی از جوایز POYi شد.

   با همه این احوال، وقتی‌که بالاخره از طریق اسکایپ او را در استودیویش در تهران پیدا کردم، به من گفت که اصلا از انتخابات ۹۴ عکس نگرفته است. او گفت: «احساس کردم که هر کاری بکنم، درست مثل کار صدها عکاس دیگر خواهد شد.»

  یکی از ویژگی‌های هویتی توکلیان، نپذیرفتن تطابق با انتظارات دیگران است. کار او که بدون توجه به ملیتش سرشار از شجاعت و استقلال است، همه تصورات رایج درباره زنان ایرانی را باطل می‌کند. او با لبخند، در حالی‌که موهای بلندش بر روی پیراهن سفید تمیزش ریخته است، چنین می‌گوید: «پدرم در بازار کار می‌کند. مادرم خانه‌دار است. ما یک خانواده خیلی متوسط هستیم. خانواده من بسیار عالی هستند و هر جور که بتوانند به من کمک می‌کنند.» قبل از اینکه صحبتش را ادامه دهد به خاطر زبان انگلیسی‌اش عذرخواهی می‌کند، گو اینکه احتیاجی نیست و او بسیار بر این زبان مسلط است. او کردی، فارسی، انگلیسی و هلندی را صحبت می‌کند. (شوهرش نیز خبرنگاری هلندی است).

  توکلیان تصادفا به دنیای هنر معاصر پرتاب‌ شده است. کارت خبرنگاری‌اش در جریان وقایع سال ۸۸ که او انتخابات جنجالی ریاست جمهوری را پوشش می‌داد، موقتا ضبط شد و همین امر او را مجبور کرد تا فراتر از شغل عکاس خبری کار کند. از آن به بعد، آثار او در مکان‌های مختلفی از موزه هنرهای زیبای بوستون تا دوسالانه ونیز به نمایش درآمده‌اند. گالری «تامس اربن» که با او قرارداد همکاری دارد، این هفته [مارس ۲۰۱۶] در نمایشگاه هنری بازل (آرت بازل هنگ کنگ) آثار توکلیان را در بخش «اکتشافات» که به معرفی هنرمندان نوپا می‌پردازد، به نمایش خواهد گذاشت.

  اربن [از دست‌اندرکاران گالری] می‌گوید: «بین عکاسی خبری که به لحظه و انتقال اطلاعات مربوط به آن می‌پردازد و عکاسی هنری که دوام بیشتری دارد و باید حالت لحظه‌ای را به سطح بالاتر و اهمیت بیشتری ارتقا بدهد، تفاوت آشکاری هست.» در ادامه، او به ستایش کار توکلیان می‌پردازد و می‌گوید: «کیفیت فرمالیستی کارهایش عالی است و حس موشکافانه و دقیقی نسبت به رنگ دارد.»

   نیوشا توکلیان همچنین در هنگ‌کنگ پروژه‌ای را نمایش داد که برایش جایزه کارمینیاک ۲۰۱۴ به ارمغان آورده بود. این جایزه در ابتدا باعث اختلافاتی علنی بین او و مسئولین جایزه شد که مدت کوتاهی طول کشید. توکلیان جایزه ۵۰ هزار یورویی را پس داد، اما بعد که رضایت او با دادن آزادی هنری در باب آثارش بدست آمد، دوباره مبلغ اهدایی جایزه را پذیرفت. عنوان این پروژه «صفحات سفید یک آلبوم عکس ایرانی» است و به گفته عکاس، مطالعه‌ای است درباره نه نفر از طبقه متوسط ایران.

   هدف نیوشا توکلیان برملا کردن داستان‌های ناگفته جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کند. او می‌گوید: «این آدم‌ها را نامرئی نامیده‌ام. آنها دیده نمی‌شوند.» او داستان زنی را می‌گوید که در ساختمان محل زندگی‌اش در همسایگی او زندگی می‌کند و به کار ترجمه مشغول است. توکلیان‌ درباره این زن می‌گوید: «او در سن بسیار پایینی ازدواج کرده و از روستایی بسیار سنتی در اطراف اصفهان به تهران آمده است. او با همسرش به اینجا آمده تا آزادی بیشتری داشته باشد، اما در پرواز آرزوها به سقفی شیشه‌ای خورده است.»

  داستان از آنجا شروع شد که یکی از سوژه‌های این پروژه، عکاس را به جایی برد که برای خودش معنی خاصی داشت. توکلیان راجع به او چنین می‌گوید: «او خواننده بود اما به من گفت که در خانه آواز نمی‌خواند. مرا به تپه‌های اطراف شهر برد، جایی که یک استخر شنای خالی متروک داشت و گفت "اینجا جای من است." باهم به آنجا رفتیم، او به داخل استخر پرید و خواندن را شروع کرد. با خودم فکر کردم باید از بقیه هم بخواهم که به این تپه بیایند.»



Portrait of Somayyeh from ‘Blank Pages of an Iranian Photo Album’ © Newsha Tavakolian/Magnum

   نیوشا توکلیان از سوژه‌هایش خواست که در این چشم‌انداز متروکه کوهستانی، فقط از غریزه خودشان پیروی کنند و هر جا که می‌خواهند بروند. چنین به یاد می‌آورد که زن اصفهانی درختی خشکیده پیدا کرد و بین شاخه‌هایش ایستاد. عکس او زنی جوان را نشان می‌دهد که شالی سبز رنگ موهای سیاه براقش را پوشانده و دو پر شال روی لباس قرمز تیره‌اش رها شده است. چشمانش پر درد است، ولی استواری و انعطافی را هم نشان می‌دهد که بی‌شباهت به شاخه‌های خاردار پشت سرش نیست.

  عکس دیگر، مردی را نشان می‌دهد که از دیواره استخر خالی آویزان شده است. آیا او به این گودال بتنی پناه آورده یا می‌خواهد از آن بگریزد. این تصویر پیوندی بین انسان و جهان است. همه ما، از هر کجا که آمده باشیم در زندگی شبیه این «لحظه استخر خالی» را تجربه کرده‌ایم.

  توکلیان با وجود این که سال‌ها در مناطق جنگی بوده، در سیاست آسان‌گیر است. پیوند پروژه «صفحات سفید» با تاریخ، به غیر از خود عکس‌ها، با حضور یک منظره روستایی بر پشت جلد آلبوم شکل گرفته است. این تصویر پشت جلد، دریاچه‌ای با ساحل پر از گل را نشان می‌دهد، تصویری که پشت اغلب آلبوم‌های عکس دوران بچگی او بوده است. او می‌گوید: «ایده‌ام این بود که بود که عکس‌های داخل چنین آلبومی خاطره‌ای خوب برای خانواده خواهد داشت. اما در واقع [و برای ایران] خاطره سال‌های جنگ و تحریم‌های بعد از آن شد.»

  برخورد دوپهلو و غیرمتعارف توکلیان با عکاسی ناشی از آگاهی ویژه‌ای است که دارد. او می‌گوید: «عکاسی خبری دیگر جوابگوی من نیست. اگر پروژه‌ای بگیرم آن را دوست خواهم داشت، اما باید خلاقیت خودم را هم داشته باشم، ناچارم داشته باشم. جهان پر از عکس شده است، آن هم عکس‌های خوب. پس از خودم می‌پرسم که «چه باید بکنم تا کارم جالب توجه بشود؟»



Barkhodan Kochar, 16 from Darbasi’ taken in Syria for Time magazine © Newsha Tavakolian/Magnum


  رویکرد او در عکاسی برای نمایش در گالری و عکاسی خبری سفارشی، یک جور است. اخیرا سفارش عکاسی خبری داشت و برای انجامش به سوریه سفر کرد تا از زنانی که در ارتش کردهای سوریه می‌جنگیدند عکس بگیرد. توکلیان می‌گوید: «ضمن انجام این پروژه فهمیدم زنانی که با داعش می‌جنگند شجاع و تحسین‌برانگیز هستند، اما در عین حال قربانی یک ایدئولوژی محسوب می‌شوند. خیلی سعی‌ کردم که در عکس‌های من، این‌گونه به نظر نرسند.» در اینجا او که پشت میزش نشسته دستش را به حالتی که انگار تفنگی خیالی را گرفته بالا می‌آورد.

  مثل خیلی از عکاسان دیگر که وارد دنیای هنر شده‌اند، نیوشا توکلیان در هنرمند نامیدن خودش احتیاط می‌کند. می‌گوید: «خودم را هنرمند نمی‌دانم. من بیشتر قصه‌گو هستم.»

منبع:
Financial Times