دکتر حسن نمکدوست تهرانی، در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شده و تحصیلات تکمیلی خود را در رشته علوم ارتباطات اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی به پایان رسانده است.
وی از سال ۱۳۵۶ فعالیت حرفهای را در روزنامه کیهان و اطلاعات آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۸ ادامه داشت و پس از آن در نشریات تخصصی و عمومی دیگر در سطوح مختلف تحریریه به فعالیت خود ادامه داد.
دکتر نمکدوست از سال ۱۳۸۵ تا کنون مدیر «مرکز آموزش همشهری» است.
مرکز آموزش همشهری در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ تأسیس شده است که بخشی از حلقه پژوهش- آموزش – انتشارات موسسه همشهری است.
اخیرا این مرکز وب سایتی با عنوان «مدرسه همشهری» راه اندازی کرده است که هدف آن ارائه دانش کاربردی در تمامی عرصههای فعالیت رسانهای است.
«دانش ارتباطات»، «روزنامه نگاری»، «فناوریهای نو»، «روابط عمومی»، «فتوژورنالیسم»، «دانش تبلیغ»، و «حقوق رسانهها»، سرفصلهای آموزشی «مدرسه همشهری» هستند.
گفتوگوی کوتاه ما با دکتر نمکدوست به بهانه راه اندازی این وب سایت آموزشی است.
از مدرسه آنلاین شروع کنیم. آیا قرار است این مدرسه، مکمل مرکز آموزش همشهری باشد، یا مستقل است و آموزشهای برنامهریزی شده و کاملی ارایه میدهد.
«مدرسه همشهری» وبسایت «مرکز آموزش» همشهری است. در واقع، بخشی از محتوای این سایت را مطالب آموزشی مورد نظر مرکز تشکیل میدهد و بخش دیگر را بحثهای آموزشی استادان، دانشجویان، صاحبنظران و دستاندرکاران دانش ارتباطات و روزنامهنگاری. قصد ما این نیست که در این وبسایت جای دانشگاهها را بگیریم، بلکه هدفمان این است که محیطی ایجاد کنیم که بحثهای علمی با توجه به نیازهای حرفهای طرح شوند. طبعا وقتی پای الزامهای حرفهای به میان میآید، دیدگاهها متنوعتر و متکثرتر هم میشوند. زبان و شیوه ارائه مطالب و بحثها هم قدری فرق خواهد کرد.
چرا واقعا به شکل مدرسه نیست. یعنی افراد دورهای را بگذرانند و بعد با پشت سر گذاشتن امتحاناتی، گواهی نامه دریافت کنند. این روش میتواند برای علاقمندان خارج از تهران بسیار سودمند باشد.
اینکه بتوان دورهای را، بنا بر درسها و سرفصلهای معین تعریف کرد و به صورت مرحلهبندی شده ارائه داد فکر بهجایی است، گرچه حق میدهید که کار دشواری هم هست، هم به لحاظ تهیه محتوا و هم ساز و کارهای ارائه. البته در کار ما دادن و گرفتن مدرک چندان راهگشا نیست، هرچند حتما از آن خیلی استقبال خواهد شد. توانایی فرد در کار رسانهای را نه مدرک، بلکه عمل محک میزند. بنا به دلایلی با امتحان گرفتن هم چندان میانهای نداریم. به همین خاطر برای برگزاری دورههای مفصلمان، مثل آموزش روزنامهنگاری چندرسانهای که بار اول نه ماه و بار دوم شش ماه طول کشید، راه متفاوتی را در پیش گرفتیم. یعنی به جای اینکه در آخر کار امتحانی از شرکتکنندگان بگیریم، سعی کردیم در انتخاب کسانی که میخواستند در دوره شرکت کنند دقیقتر باشیم. همان آغاز کار از آنها خواستیم که شرحی از پیشینه تحصیلی و کاری خود بدهند، در امتحان زبان شرکت کنند، مصاحبه شوند و مقالهای بنویسند. طبعا کسی که این در یک چنین فرایندی انتخاب میشد، جزء بهترینها بود و واقعاً هم چنین بود.
نظر شخصی من، به عنوان یکی از مخاطبان سایت، این است که در بعضی از بخشها به ویژه بخش فتوژورنالیسم، آموزشها پراکنده است و روالی از پیش برنامهریزی شده را طی نمیکند.
مدرسه همشهری محل طرح موضوعهای آموزشی از سوی کسانی است که بحثی آموزشی دارند و میخواهند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. کسی به دوستان نمیگوید چه و چگونه بنویسیند. کافی است مطلبی که مینویسند وجهی آموزشی داشته باشد. شاید در نگاه اول، آموزشها پشت سر هم به نظر نرسند، اما قرار است که این وبسایت سالها محتوای آموزشی تولید کند. شاید اگر سه چهار سال دیگر به سایت مراجعه کنیم این پراکندگی اصلا به چشم نیاید.
در عین حال کنار اینگونه مطالب، تدوین و ارائه دورههای آموزشی منسجم حتماً میتواند راهگشا باشد.
بخش بزرگی از صفحه به عکس اختصاص داده شده، لطفا درباره این طراحی و عکسهایی که نمایش داده میشوند، توضیح دهید.
مدرسه همشهری وبسایتی خبری نیست که هر لحظه و یا دستکم چند بار در روز صفحه اول آن تغییر کند. حتی پیش میآید که یکی دو روز مطلب تازهای نداشته باشیم. استفاده از عکسهای خبری که در هر نوبت ورود به صفحه تغییر میکنند، برای این است که صفحه شکل ایستا به خود نگیرد. عکسها هم خبری انتخاب میشوند که با رویکرد سایت همخوانی داشته باشند. در واقع از فتوژورنالیسم برای تنوع بخشیدن و جذابیت صفحه اول کمک گرفتهایم.
بخشی از سایت به آموزش تولیدات چند رسانهای اختصاص دارد، کیفیت این آموزشها را چطور ارزیابی میکنید.
روزنامهنگاری امروزه چندرسانهای است. یعنی آن مرز قدیمی که میان روزنامهنگاری کاغذی، با روزنامهنگاری رادیویی، تلویزیونی، ویدئویی و … بود کاملا فرو ریخته و از بین رفته است. اینترنت این امکان را فراهم کرده که کنار متن، اسلاید شو، صدا یا تصویر یا همه اینها را بگذاریم. رادیو و تلویزیونهای دنیا سایت دارند و در آن کلی متن تولید میکنند. وقتی به این قائل باشیم که روزنامهنگاری امروز چندرسانهای است، طبعا باید به آموزش روزنامهنگاری چندرسانهای هم بپردازیم. اما متأسفانه فکر میکنم جز ما، یعنی مرکز آموزش همشهری، جای دیگری به این واقعیت و ضرورتهای آن توجه ندارد؛ نه مراکز آموزشی رسمی و دانشگاهی و نه نظام ارتباطی و مخابراتی کشور.
آیا یک فتوژورنالیست یا ژورنالیست باید در همه زمینهها (فرایند تولید مالتی مدیا) توانمند باشد یا هر بخشی از کار باید بر عهده متخصص آن باشد و این گونه تولیدات حاصل کار جمعی است. (تقریبا شبیه یک رسانه مکتوب.)
طبعاً باید آشنا باشد. البته قاعدتا در وجه عکاسی تواناتر است.
امروزه هر شهروند با حداقل ابزار و امکانات، با داشتن موبایل دوربین دار و وب سایت یا وبلاگی، روزنامه نگار و عکاس است شما این پدیده را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیار پدیده خوب و مبارکی است. با این توضیح که هر کس یک دوربین موبایل، یک سایت یا وبلاگ داشته باشد، طبعا روزنامهنگار نیست. شاید بهتر باشد بگوییم برخی از دارندگان موبایل دوربیندار در برخی عکسهایی که میگیرند و برخی وبلاگدارها در بعضی پستهایی که ارسال میکنند کار روزنامهنگارانه میکنند. جز این اما، وقتی میلیونها نفر در سراسر دنیا گهگاه کار روزنامهنگارانه میکنند حاصلش میشود اتفاق بسیار بزرگ و مغتنمی که به آن میگوییم روزنامهنگاری شهروندی. نوع تازهای از شهروندی و نوع تازهای از روزنامهنگاری که بسیار بسیار مهم و تأثیر گذار است. همین حوادث چند ماه اخیر کشورمان اوج این پدیده تازه را نشان میدهد.
با توجه به پیشرفت بیوقفه تکنولوژی، و امکان دست کاری در عکسها، تا کجا میتوان به مستند بودن محتوایی که به این شیوه تهیه میشود، اعتماد کرد؟
دست بردن در عکس، طوری که محتوا و ماهیت آن را تحریف کند و تغییر دهد سالهاست که به عنوان کاری غیراخلاق حرفهای در فتوژورنالیسم مذموم دانسته میشود. در عین حال مثلی قدیمی است که میتوان به عدهای برای مدتی دروغ گفت، اما نمیتوان به همه برای همیشه دروغ گفت.
منبع عکس: روزنامه دنیای اقتصاد +