اختصاصی «سایت عکاسی» – یکی از ابتداییترین و اساسیترین تکنیکها در عکاسی، مجاورت است. مجاورت یا جاکستوپوزیشین (juxtaposition) در عکاسی، تکنیک کنار هم قرار دادن دو یا چند عنصر متضاد در عکس است؛ تضادهایی چون: بزرگ و کوچک، نور و سایه، شاد و غمگین، صاف و زبر، جدید و قدیمی، افقی و عمودی و غیره.
مجاورت در عکاسی به این معنی است که به گونهای عکسبرداری کنید که دو عنصر یا سوژه به صورت مستقیم کنار یکدیگر قرار بگیرند و نسبت به یکدیگر دارای تضاد باشند. برای مثال وقتی در صحنهای یک شخص سالخورده را مشاهده میکنیم، تلاش میکنیم از کودک کنار او نیز عکس بگیریم (کیم، ۱۳۹۵: ۵۳).
متضادها میتواند گستردهتر باشد و ابعاد تکنیکی رسانه را نیز در بر بگیرد؛ برای مثال مجاورت رنگ در چرخهی رنگ، به ویژه استفاده از رنگهای گرم و سرد در یک اثر یا استفاده از سرعت شاتر پایین برای سوژههای متحرک که در نتیجه، تار و کشیده میشود، در مجاورت سوژههای ثابت و واضح. مجاورت را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: (۱) مجاورت در محتوا و (۲) مجاورت در ساختار عکس. هرچند میتوان گفت که این دو نوع مجاورت بر یکدیگر اثر میگذارند و هیچگاه به طور کامل از هم مجزا نیستند (فریمن، ۱۳۹۴: ۱۸۰).
این نوشته در پی آن است چند نمونه از مجاورتهای ساختاری و محتوایی در آثار عکاسان برجسته را در ادامه برای روشن ساختن بیشتر بحث بررسی کند.
۱- مجاورت در ساختار عکس
مجاورتِ ساختاری به مباحث بصری و فنی عکس مربوط میشود، مواردی همچون خط، فرم، رنگ و غیره. در ادامه به بررسی چند نمونه از مجاورت ساختاری عکس میپردازیم، نمونههایی چون مجاورت رنگ گرم و سرد، حرکت و ضد حرکت و سیاه و سفید.
– رنگهای گرم و سرد
تضاد سرد و گرم بر پایه احساسی درونی از دیدن رنگها به وجود میآید. واقعیت رنگ چیزی است که از طریق احساس بینایی تاثیرات عمیقی بر روان و جسم انسان و سایر موجودات میگذارد. در میان رنگها میتوان از قرمز و نارنجی به عنوان گرمترین و از رنگ سبز و آبی به عنوان سردترین رنگها نام برد. (حسینی راد، ۱۳۸۸: ۱۳۸). هنگامی این رنگها در مجاورت هم قرار میگیرند، تضاد و همچنین هارمونی را به وجود میآورند.
رنگهای گرم بیشترین قدرت را در جلب نگاه دارند و معمولا در هنرهای تجسمی در پیشزمینه و برای تاکید بر موضوعات اصلی از این رنگها استفاده میکنند. رنگهای سرد در پسزمینه و برای موضوعات حاشیهای کاربرد بیشتری دارند. برای مثال در عکسی از الویت ارویت، ورزشکار تنومندی را با نور قرمز در بین تماشاگران آبی رنگ میبینم؛ این دو رنگ در تضاد با هم هستند. به دلیل مجاورت رنگی، به واسطهی رنگ گرم، بیشترین تاکیدِ ممکن بر ورزشکار شده است. علاوه بر این مجاورت دیگری نیز بین ایستاده بودن ورزشکار و نشستن تماشاگران برقرار شده است.
– حرکت و ضدحرکت
حرکتِ عنصری در کادر، و مهار آن توسط عنصر دیگر را حرکت و ضد حرکت مینامند. در هنرهای تجسمی،گاه یکی از عناصر موجود در کادر، از یک طرف کادر به سمت دیگر کادر، در حرکت است (مثلا چپ به راست) و یا فرم آن به گونهای است که به سمت دیگر کادر اشاره دارد. این حرکت میتواند آزاد باشد و یا یک کنترل کننده داشته باشد که به آن ضد حرکت میگویند، یعنی در مقابل حرکت اصلی میایستد و نیروی آن را مهار میکند تا چشم از کادر خارج نشود، در آن گردش داشته باشد و به بیرون کادر هدایت نشود.
گاه حرکت و ضد حرکت در عکس میتواند خط افقی و عمودی در یک عکس باشد. برای نمونه در عکس ایکو هویز، عکاس معروف ژاپنی، دستی به صورت خط افقی از سمت راست کادر وارد شده و در طول کادر به سمت چپ حرکت میکند. در اینجا ضد حرکت، اختاپوس است که به صورت عمودی بر روی دست قرار دارد و نیروی حرکت دست را مهار کرده است. همچنین چهرهی عمودی نیز ضد حرکتی برای دست محسوب میشود. به نحوی مجاورت در این عکس را در فرمهای افقی و عمودی میتوان دید که در نهایت سبب تمرکز بیننده بر روی چهره شده است.
– سیاه و سفید
شاید بتوان گفت سیاه و سفید دو رنگ متضاد هستند که بیشترین اختلاف دامنهی تُن رنگی را با هم دارند. این دو رنگ بیشترین کاربرد را به لحاظ استعاری در ادبیات و شعر دارند. سفید معمولا نماد شادی، صلح و دوستی، و سیاه نماد غم، عزا و مصیبت است. درعکس معروف عکاس ایتالیایی ماریو جاکوملی، چند کشیش را با لباس سیاه میبینیم که در فضای سفیدِ برفی مشغول بازی هستند. تکنیک جذاب عکس که سبب قدرت عکس شده، مجاورت سیاه و سفید و تاکید بر کنتراست بسیار زیاد میان این دو، بدون داشتن پلههای خاکستری است. جاکوملی مجموعهی کشیشها و تعدادی دیگر از مجموعه عکسهایش را با تکنیک مجاورت سیاه و سفید عکاسی کرده که سبب ماندگاری این مجموعهها و شهرت او شده است.
۲- مجاورت در محتوای عکس
مجاورت میتواند در محتوا و درون مایهی عکس نهفته باشد. این تضادگاه در معنای آشکار و صریح عکس دیده میشود مانند شادی و غم، مرگ و زندگی، جاندار و بیجان وگاه در معنای ضمنی عکس قرار دارد و پس از رمزگشایی عکس میتوان به تکنیک مجاورت مورد استفاده در آن پی برد. در ادامه نمونههایی از این نوع مجاورت را مورد بررسی قرار میدهیم.
– جنگ و کودک
جنگ به درگیری سازمانیافتهی مسلحانه گفته میشود که تلفات مالی و جانی بسیاری به همراه دارد و توسط نیرویهای نظامی یک کشور و یا گروههای معارض مسلح شکل میگیرد. کودک فردی غیرنظامی است که اقتضای سنی او بازی، تفریح سالم، شادی، نشاط و سرگرمیهایی است که بتواند هم جسم و هم ذهن کودک را تقویت کند. حال اگر این دو عنصر، یعنی کودک و جنگ در کنار هم قرار گیرند، تضادی آشکار شکل میگیرد.
برای مثال در مجموعه عکسی از استیو مک کوری، کودکان را همراه با اسلحه می-بینیم که به نحوی دو عنصر متضاد در مجاورت هم هستند و باعث ایجاد شوک در بیننده میشود. یا برای نمونه در عکس مشهور دایان آربس از کودک نارنجک به دست در پارک، به نحوی همین تکنیک مجاورت به کار برده شده است که سبب آشفتگی در فضا و واکنش مخاطب میشود.
– خشونت و آرامش
خشونت به معنای ابراز خشم و غضب است وگاه ضرر رساندن به افراد دیگر را نیز در برمیگیرد، که میتواند ضررهایی مالی و یا جسمی باشد. همچنین خشونت به معنای نوعی برخورد ناسالم است که سبب آزردگی، ناراحتی و جدایی میشود. آرامش و داشتن روحیهی آرام به نحوی نقطه مقابل تعاریف بالا است. شخصی که در مقابل اتفاقات و حوادث واکنش هیجانی نداشته باشد و یا روحیهی خود را در مواجهه با موقعیتهای آشفته حفظ کند، آرامش و روحیهای آرام دارد.
ویلیام کلاین عکاسی که استفاده از لنز واید، کنتراست بالا و گرین زیاد از ویژگی عکسهایش است در تصویر زیر این دو روحیه را در مجاورت با هم قرار داده است. درعکس آدمکش حرفهایِ کلاین، دو کودک را در خیابان میبینیم که یکی با چهرهای سرشار از خشونت، اسلحه را به طرف عکاس نشانه گرفته است و دیگری با آرامش و بدون هیجانی خاص به سمت دیگر کادر مینگرد. در کنار مجاورت اسلحه و کودک همانطور که پیشتر ذکرش رفت، در اینجا مجاورت این دو روحیه، سبب برجسته و چشمگیر شدن بیشتر عکس شده است.
– جاندار و بیجان
جاندار مادهای است که دارای حیات و روان باشد. انسان موجودی جاندار است که حیات او پویایی و حرکت بسیار دارد، حرکت برای کسب درآمد و شغل، ورزش، پیادهروی و دیگر امور روزمره زندگی. در مقابل بیجان به اجسام، اشیاء و یا چیزهایی گفته میشود که حیات و حرکت ندارند و میتوانند طبیعی یا مصنوعی و ساختهی دست انسان باشند.
در عکس ویویان مایر، تقابل انسان جاندار و پویا در کنار مجسمههای بیجان و ایستا، سبب به وجود آمدن مجاورتی شده که به نحوی نقطه قوت عکس به شمار میرود. یا در عکسی از یوجین اسمیت، مرد مسنی را در آستانهی مرگ و در حال احتضار میبینیم که خانوادهاش بر بالین وی گرد آمدهاند. علاوه بر مجاورت سیاه و سفید در این عکس، مجاورت مرگ و زندگی را در آن به خوبی میتوان دید.
– معلولیت و سلامت
فرد کمتوان یا فرد معلول به کسی گفته میشود که بر اثر ضایعهای جسمی، ذهنی و یا روانی، اختلال مستمر و قابل توجهی در سلامت و کارآمدی عمومی او ایجاد شود، به طوری که این اختلال موجب کاهش استقلال فرد در زمینههای اجتماعی و اقتصادی شود. این افراد اگر در کنار انسانهایی سالم قرار بگیرند اختلاف آنان برجستهتر میشود.
دایان آربس عکاسی بود که بر خلاف دیگر عکاسان که در پی مدلهایی با چهرههای بینقص بودند و زیبایی چهره و اندام در اولویت آنها و مجلات مدی همچون ووگ بود، در عکسهایش به سراغ افرادی چون کوتولهها، آدمهای عظیمالجثه، فراجنسیتیها و یا افرادی غیرطبیعی رفت و زندگی آنها را به تصویر کشید. آربس عکسهایش را با کادر مربع، به صورت سیاه و سفید و با کمک نور فلاش عکاسی میکرد تا به نحوی بر زندگی این افراد پرتو افکند و واقعیت را به عریانترین شکل ممکن به نمایش بگذارد.
او گاه از مدلهایش به صورت تکی عکاسی میکرد وگاه آنها را در مجاورت انسانهای سالم قرار میداد و بدین گونه تضاد موجود را برجستهتر میکرد. در عکس مرد بزرگِ او، فردی عظیمالجثه در درون اتاقی به تصویر کشیده شده که آشکارا برای او کوچک است و سر او به سقف اتاق چسبیده است. زن و مردی سالم در مجاورت او قرار دارند تا این تضاد بزرگی و کوچکی را نمایانتر کنند و نحوهی زیست دشوار افراد معلول را به بهترین شکل ممکن نشان دهند.
– شادی و غم
یکی از نیازهای اساسی انسان شادی و نشاط است. شادی به زندگی معنا میبخشد و موجب نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی میشود. دلایلی زیادی میتواند شادی را به وجود بیاورد همچون موفقیت در زندگی، بدست آوردن چیزی که مدتها در انتظارش بودید، بر طرف شدن محدودیتها، بیماریها و مشکلات و غیره. مهمترین دلیلی که سبب میشود حزن و اندوه بر آدمی چیره گردد، اتفاقات بد و غیر منتظرهی کوچک و بزرگ است کهگاه انسان را از زندگی مایوس و ناامید میکند.
سراغ گرفتن از عزیزی سفر کرده یا از دست رفته، موضوعی است که ارنست هاس در عکس بازگشت اسرا با نمایش زنی مسن با بارانی سفید و با در دست داشتن عکس فرزندش به آن پرداخته است. هاس با تمرکز بر موضوع «بازگشت اسرای جنگی»، سعی میکند از زاویهای متفاوت به آسیبهای جنگ بپردازد. در این تصویر زن ایستاده در میان تعدادی از سربازان جوان، عکس سرباز جوانی را در دست دارد. چهرهی غمگین او سرشار از خواهش و تمنا است، خواهشی برای دیدن فرزندش. اما بجز عکاس کسی به عکس او توجهی ندارد. سرباز جوانِ جلوی کادر به دلیل بازگشت سالم و پیروزمندانهاش شاد است و بدون توجه به زن غمگین در حال عبور است. این مجاورت به خوبی توانسته آسیبهای روانی و روحی ناشی از جنگ را نمایان و ثبت کند.
– تبعیض نژادی
اقلیت یا گروه اقلیت، یک مفهوم جامعهشناسی است. گروه اقلیت گروهی است که اعضای آن توسط دیگران مورد تبعیض قرار میگیرند و در وضع نامناسبتری قرار دارند. اعضای گروههای اقلیت نوعی حس همبستگی گروهی و احساس تعلق به یکدیگر دارند؛ در نتیجه احساس همبستگی و داشتن علایق مشترک بین آنها نسبتاً زیاد است. اعضای گروه اقلیت، معمولاً تا اندازهای از اجتماع بزرگتر جدا و در محلات، شهرها یا مناطق خاصی از کشور متمرکز هستند. انواع اقلیت شامل اقلیت قومی و نژادی و اقلیت دینی و مذهبی است که عمدتاً مورد ظلم قرار میگیرند و با امکانات رفاهی کمتر و نابرابر، از اکثریت جدایشان میکنند.
در عکس الویت ارویت دو آبخوری را در عکس میبینیم؛ یکی برای سفیدپوستان و دیگری برای سیاهپوستان. آبخوری سفیدپوستان بزرگ و خوب و آبخوری سیاهپوستان کوچک است و چندان مناسب نیست. این مجاورت، تضادی بزرگ و دردناک را نشان میدهد که ظلم و تحقیر روا شده در حق سیاهپوستان را به بهترین شکل برملا میکند.
تکنیک مجاورت در عکاسی یکی از کاربردیترین تکنیکهایی است که با آشکار کردن و تاکید بر تضادهای موجود، کهگاه در ساختار عکس است وگاه در محتوای آن، مسائل و دغدغههای خاصی را نمایان و برجسته کرده و سبب فهم و درک بهتر میشود. تکنیک مجاورت تنها به عکاسی محدود نمی-شود، در فلسفه و ادبیات نیز برای درک یک مفهوم، متضاد آن را بررسی میکنند؛ مثلا برای درک تاریکی، شناخت روشنایی الزامی است.
برخی عکاسان چون الویت ارویت کلیت عکسهایشان را بر پایهی مجاورت خلق میکنند و مجاورت تکنیک اصلی موجود در عکسهایشان محسوب میشود. اما گاهی مجاورت موضوع اصلی نیست و بخش کوچکی از محتوا و معنای ضمنی عکس را شامل میشود. در کل، تکنیک مجاورت در عکاسی توان آن را دارد که به عکس معنا ببخشد و گاه با ایجاد شوک در بیننده، سبب جذابیت و توجه بیشتر و در نهایت قدرت عکس شود.
منابع:
– کیم، اریک (۱۳۹۵). عکاسی خیابانی. ترجمهی شاهین غفاری. تهران. نشر تیسا
– فریمن، مایکل (۱۳۹۴). چشم عکاس. ترجمهی زهرا ریحانی منفرد، ملیحه قربانزاده. تهران. نشر آبان
– حسینی راد، عبدالحمید (۱۳۸۹). مبانی هنرهای تجسمی. تهران. شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران
مثل همیشه جالب بود انشالله نیک فرجام باشید.
ممنون واقعا جالب و مفید بود و در مقابل درکشم راحت🙏🌼
توضیحات کامل و عالی بوو
سپاس فراوان عالی بود .موفق باشید