روز گذشته در حالی آخرین روز تحویل عکس برای شرکت در یازدهمین دوسالانه عکس ایران به پایان رسید که بیش از یک هزار نفر برای تحویل حضوری آثارشان در آخرین روز مراجعه کردند و مسئولین دبیرخانه مجبور شدند زمان تحویل را یک ساعت تمدید کنند.
مراجعه این تعداد شرکت کننده در آخرین روز مهلت تمدید شده –آخرین مهلت ۲۰ آبان بود – نیازمند بررسی و کارشناسی دقیق دارد تا یک بار برای همیشه به این معضل در جامعه عکاسی رسیدگی و خاتمه داده شود.
سالها است برگزارکنندگان مسابقات عکاسی با تمدید مهلت فراخوانها به یک بینظمی و بیاعتباری ناخواسته دامن میزنند و از سویی شرکتکنندگان نیز همیشه و همیشه در واپسین روز و واپسین ساعت اقدام به تحویل یا ارسال عکس میکنند.
این امر نه تنها در مسابقات داخلی بلکه به کرات در مسابقات بینالمللی هم از سوی شرکتکنندگان ایرانی مشاهده شده است.
در این میان برگزار کنندگانی که فراخوان میدهند و مهلت ارسالی دو، سه ماهه را برای تحویل آثار تعیین میکنند و در پایان این مهلت هم تمدید چند روزه را به زمان طولانی فراخوان اضافه میکنند مقصرند یا شرکتکنندگانی که بیتوجه به مهلت تعیین شده اصرار بر تحویل آثار خود در آخرین روز دارند؟
سایت عکاسی تلاش دارد با به بحث گذاشتن این موضوع دلایل شرکت در آخرین مهلت را بررسی کند.
بخش نظرات منعکس کننده دیدگاه شما در این زمینه است.
در همین رابطه: حضور در فراخوانهای عکاسی پس از مهلت تعیین شده!
به نظر من نباید اون یه ساعت اضافه میشد … دلیل بی نظمی های همیشگی ما عادت کردن به همین یک ساعت هاست …
وقتی ما یه ساعت اضافه کنیم عکاس ها هم عادت میکنن بهش.
وقتی سخت گیری بشه به مرور زمان میبینیم که درست میشه همه چیز.
موفق باشید.
به نظرم که این ماجرا بیشتر تقصیر جشنواره هاست. که عکاسان را بد بار آورده است. البته این ماجرا در فراخوانهای دیگر هم هست. من شخصا از دوستانم این جمله را ریاد شنیده ام که فراخوانش را تمدید می کنند نگران نباش!
وقتی تمدید نکنند و هنرمندان گرامی کشورمان از چند فستیوال باز بمانند آنوقت خودشان را هماهنگ می کنند.
طبعا وقتی زمانی برای ارسال عکس توسط برگزار کننده مشخص میشود ؛ این حق هم برای شرکت کننده وجود دارد که حتی کارش به روز آخر هم برسد و حالا اگر تمام شرکت کنندگان با هم و در یک روز اقدام کنند از بدشانسی برگزار کننده است . اما ضروری است تا بدون هیچ ملاحظه ای در قبال افراد خاص تمدیدی صورت نگیرد .
زمانی برای مصاحبه نزد فردی رفته بودم قرار ما ساعت ۱۰ بود تا ۱۰:۳۰ ماندم نیامد برایش یادداشتی نوشتم با این عبارات” ۱۸۰۰ ثانیه معطل شدم بیش از این ماندن برایم امکان ندارد” و آنجا را ترک کردم .
گویا این معضل ریشه در فرهنگ ما دارد و در پوست و جان ما جا خوش کرده است و این عبارات در ذهن ما ملکه شده است: بابا چند روز دیگه تمدید میشه – تا شروع بشه نیم ساعت دیگه طول می کشه – میگن ساعت ۹ ولی تا یک ساعت دیگه هم شروع نمیشه – به علت استقبال گسترده چند ساعت دیگر تمدید شد- به علت استقبال گسترده مهلت افتتاح حساب تا دو هفته دیگر تمدید شد و ……………………………….
در همین افتتاح اکسپوی عکس که قرار بود ساعت ۵ عصر باشد ۴۵ دقیقه مردم معطل بودند و تازه داشتند آثار را روی دیوار می بردند .
اما راه حل تنها و تنها قاطعیت است بدون هیچکونه گذشت.
جشنواره ای حدود یک سال زمان گذاشته بود من که در همان اولین روزها عکسهایم را تحویل داده بودم بعد از مراسم اختتامیه برای تحویل عکسهایم مراجعه کردم که گفتند گم شده یعنی اینکه آثار من حتی به دید داوران نرسیده بود ! وجالب اینکه اکثر برگزیدگان افرادی بودند که در روزهای آخر آثار خود را تحویل داده بودند! قضاوت باشما.
اول اینکه عموما کار هنری بعنوان کار دوم افراد محسوب می شود بدلایلی که نیاز به گفتن ندارد و تا آخرین لحظه هنرمند در حال اجرای طرحهای درون ذهنش است.
دوم اینکه اگر زودتر از روزهای پایانی مراجعه کنی در بسیاری موارد کسی برای پاسخگویی حضور ندارد یا احتمال صدمه دیدن آثار هست.
سوم اینکه خود برگزار کنندگان نیز خیلی جدی نیستند مثل همین دوسالانه که مثلا بزرگترین اتفاق عکاسی در ایران است و بر سر بود و نبودش هم ماهها بحث بوده.
چهارم اینکه کجای کارهای واجب ما منظم است که برای هنر که مقوله ای مباح است! نظم اهمیت داشته باشد.
من فکر میکنم چون خود مسابقهها “ممکن” است تا روزهای آخر تغییراتی کنند، “تقریبا همه” صبر میکنند تا نزدیکیهای روزهای آخر.
مثلا یکی از همین مسابقهها مبلغی را برای شرکتکنندگان تعیین کرده بود که حدودا یک هفته پیش اعلام شد این شرط حذف شده است! بنابراین وقتی سیاستگذاریهای مسابقات ممکن است تا روزهای آخر دستخوش تغییر شود، باید به شرکتکنندگان حق بدهیم که تا دیرترین زمان ممکن صبر کنند.
البته در یک نگاه کلی، این مشکل ناشی از جامعه عکاسی نیست، ناشی از جامعه ایرانی ماست. مثلا فرض کنید کسی میخواهد مشترک یک مجله شود. آیا مطمئن است که در دورهی یک سالهی اشتراکش آن مجله توقیف یا تعطیل نخواهد شد؟ و اگر توقیف یا تعطیل شد، او میتواند باقیمانده پولش را پس بگیرد؟
مثالهای بسیار دیگری هم میتوان زد. بنابراین، متاسفانه، اقدام در دقیقهی ۹۰ به فرهنگ اجتماعی ما تبدیل شده است.
سلام
با اینکه هر گاه مهلت ارسال جشنواره عکسی به پایان می رسد، آرزو می کنم که ای کاش تمدید می شد، ولی برای یاد گرفتن نظم و قانونمند شدن پیشنهاد می کنم نه تنها در مسابقات عکس بلکه در همه امور هیچ مهلتی تمدید نشود تا بالاخره همه ما یاد بگیریم که با یک برنامه ریزی دقیق هر کاری را در زمان مقرر آن انجام دهیم.
ان شاالله.
موفق باشید. بدرود.