بدون عنوان، عکاس: گوئرگوی
فتوژورنالیستها گروهی از عکاسان هستد که کمتر از آنها قدردانی شده، اما حقیقتا تاثیر زیادی در حفظ آگاهی عمومی جامعه ما داشتهاند و بخش جداییناپذیری از یک دموکراسی سالم هستند. در مطلب پیش رو، تاریخچهی مختصری از این موضوع بسیار غنی را مرور میکنیم.
فتوژورنالیسم با دیگر انواع عکاسی تجاری که سوژهشان مردم است متفاوت است، چرا که در فتوژورنالیسم، سوژه هیچ اختیاری در نحوه استفاده یا ساخت عکس ندارد. همانند ژورنالیسم سنتی چاپی، کار فتوژورنالیست این است که یک داستان واقعی را به موثقترین شیوه ممکن و به بینقصترین شکل ژورنالیستی مستندسازی کند.
این عکسهای مستند به عنوان یک مکمل بصری به یک مقاله مکتوب یا اخبار تلویزیون اضافه میشود. گاهی اوقات به تنهایی منتشر شده و به عموم مردم ارائه میشود. فتوژورنالیست در حقیقت یک گزارشگر است، نه یک هنرمند. اگر چه این بدین معنی نیست که عکسهایی که زندگی واقعی را گزارش میکنند را نمیتوان، آنچنان که عکاس از زاویه دید خود میبیند، به شیوه هنری ثبت کرد. در حقیقت، بسیاری از آثار فتوژورنالیسم و عکاسی مستند روی دیوار موزههای مختلف قرار گرفتهاند.
شاید همین نکته برای بعضیها جای سوال باشد، اما اجماع عمومی بر این است که فتوژورنالیسم شکلی از ژورنالیسم است که از روایت خبری حمایت بصری میکند، نه شکلی از عکاسی که توسط روایت خبری حمایت میشود. هرچند این دیدگاه عمومی وجود دارد، اما بیشتر افراد اغلب نمونههایی را ذکر میکنند که یک عکس ژورنالیستی به خودی خود یک داستان کامل را روایت میکند و به هیچ متنی نیاز ندارد که آن را پشتیبانی کند.
فتوژورنالیسم پیش از قطع ۳۵ میلیمتری
اولین عکسهای ژورنالیستی را از دوران عکاسی کولودیون تر میتوان سراغ گرفت این شیوه در ۱۸۵۳ آغاز شد، زمانی که کارول ساتماری، نقاش و عکاس رومانیایی، جنگ کریمه را مستند کرد. این تکنیک در جنگ داخلی آمریکا نیز به کار رفت که در آن عکسهایی از ماتیو برادی در هفتهنامه "هارپر" چاپ شد. از آنجایی که این تکنیک چاپ بسیار پرزحمت بود، تعداد چاپهایی که از این تکنیک باقی ماندهاند بسیار محدود است.
عکاس: کارول ساتماری
عصر طلایی فتوژورنالیسم
با ظهور دوربین لایکای ۳۵ میلیمتری در سال ۱۹۲۵ و همچنین اختراع اولین لامپهای فلاش تجاری در ۱۹۲۷، صحنه برای "عصر طلایی فتوژورنالیسم" مهیا شد. این به اصطلاح "عصر طلایی" از دهه ۱۹۳۰ شروع شد و تا دهه ۱۹۶۰ ادامه داشت.
دوربینهای ۳۵ میلیمتری اولیه، نخستین دوربینهایی بودند که به اندازه کافی کوچک و سبک بودند که بتوان آنها را به جاهای مختلف برد و عکاسی کرد. این آزادی عکاسانه جدید همراه با شیوههای راحتتر چاپ، فتوژورنالیسم را وارد یک مسیر قدرتمند و همگانی کرد تا رویدادهای خبری مهم را در سراسر دنیا پوشش دهد.
دوره بحران اقتصادی امریکا، عکاسان زیادی را از آتلیههایشان بیرون کشید، عکاسانی که شروع به عکاسی از زندگی افراد واقعی کردند که اوقات سختی را در آن زمان میگذراندند. این عکسها به نوعی حاوی "اخبار" کوتاه بودند. این عکاسان زندگی بسیاری از افراد را به تصویر کشیدند که تحت تاثیر فقر قرار گرفته بود و داستانهای زیادی از زندگی واقعی افراد روایت کردند.
مجلات متعددی نظیر لایف (که احتمالا در آن زمان معروفترین مجله بود)، مجله Sports Illustrated، مجله Paris Match و مجله Picture Post شروع به نشر عکسهایی از رویدادهایی کردند که تا آن زمان دنیا هرگز به خود ندیده بود.
مجله لایف، آوریل ۱۹۴۷
بعضی از عکاسان معروف "عصر طلایی ژورنالیسم" واکر اوانز، دوروتی لنگ و گوردون پارکز هستند. واکر اوانز زندگی مردم عادی را به مدت پنجاه سال عکاسی کرد. عکسهای او مردم را در محیطهای روزمرهشان نشان میداد و سوژههای اجتماعی زیادی را به تصویر میکشید، نظیر پیرمردی که روبروی ویترین یک مغازه با شور و حرارت در حال حرف زدن با بچههای فقیر با صورت کثیف است که با لباسهای مندرس روی سکوی مغازه نشستهاند و فلاکت در چهرهشان موج میزند. به تعبیری، او این آمریکاییها را به عنوان مردمی بومی به تصویر کشید که با زمان و مکان خود در ارتباط بودند، ماهیتی بومی که در کل بشریت عالمگیر است.
عکاس: واکر اوانز
معروفترین عکس دوروتی لنگ با عنوان "مادر مهاجر" شناخته شد. این عکس بسیار قوی مادر گرسنهای را در دوران بحران اقتصادی به همراه کودکانش به تصویر کشیده است. در این عکس بسیار معروف، اطلاعات کمی درباره این مادر و کودکان وجود دارد. نام و پیشینه آنها هرگز شناخته نشد، اما زمانی که عکس گرفته شد او و بچههایش با خوردن سبزیجات یخزده و پرندگانی که کودکان شکار کرده بودند، گذران زندگی میکردند. او لاستیکهای ماشینش را فروخته بود تا غذا بخرد و واقعا هیچ چیز به جز همان ماشین بدون چرخ و چادری که زیرش نشسته نداشت.
این عکاس حرفه عکاسیش را در یک لابراتوار چاپ عکس شروع و بعد آتلیه عکاسی شخصش را افتتاح کرد. پس از مدت کوتاهی احساس کرد که باید از مردم در همان محیطی که هستند عکاسی کند.
دوروتی لنگ، مادر مهاجر، ۱۹۳۶
گوردون پارکس اولین آفریقایی- آمریکایی بود که به عنوان یک فتوژورنالیست مهم شناخته شد و یکی از کارمندان ارشد مجله لایف هم بود. او از رهبران ارشد جنبش حقوق مدنی مثل مارتین لوتر کینگ و مالکوم ایکس به طور مستند عکاسی کرد. نکته جالب اینجاست که حرفه عکاسیش را به عنوان یک عکاس مد شروع کرد.
عکاس: گوردون پارکس
فتوژورنالیسم عصر مدرن
وقتی مجله لایف در سال ۱۹۷۲ رسما اعلام کرد که به نشر هفتگی این مجله پایان میدهد، بسیاری فکر کردند که عمر فتوژورنالیسم هم به پایان رسیده است. اگرچه، فتوژورنالیسم امروز همانقدر زنده است که قبلا بوده و حتی اشکال جدیدی هم گرفته است. چاپ سنتی همچنان موجود است، اما در عصر اینترنت اهمیت بسیار کمتری پیدا کرده است. با این حال، فتوژورنالیسم روی یک صفحه وب به همان اندازه روی صفحه یک مجله تاثیرگذار است. مردم حریصانه اخبار را دنبال میکنند و امروزه عکسهای مستند دنیای اطرفشان را با علاقه دنبال میکنند.
عکاس: Gil Riego Jr. – on Flickr
یکی از مسائلی که در ژورنالیسم اغلب با نگرانی مورد بحث قرار میگیرد مسئله دستکاری عکس است. سوال آشکار این است – چقدر ویرایش قابل قبول است؟ برخی عقیده دارند که حتی بهبود رنگ نیز حقیقت موجود در عکس را از بین میبرد، اما برخی دیگر حتی تا پاک کردن یا اضافه کردن چیزهایی به عکس نیز پیش میروند. نظر شخصی افراد درباره دستکاری عکس هرچه باشد، بسیاری از مباحث اخلاقی فتوژورنالیسم قطعا تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته است.
یکی از اجزای دیگر فتوژورنالیسم در عصر مدرن که البته همچنان هم مشکلات خاص خودش را دارد، افزایش قابل توجه "ژورنالیسم شهروندی" است. این روزها تقریبا هر کسی یک دوربین یا حتی یک موبایل دوربیندار دارد. این یعنی وقایع مهم و مهمتری در لحظه روی دادن، توسط مردمی که خیلی اتفاقی در آن زمان و مکان هستند، ثبت میشود. شبکههای بزرگ خبری نظیر CNN در حقیقت به این نقطه رسیدهاند که از این عکسهای آماتوری و مستند در اخبار فوری خود استفاده کنند.
در حالی که ژورنالیسم شهروندی روز به روز گسترهتر میشود، بسیاری بیطرفی همگانی آن را به چالش کشیدهاند. مثلا، برخی از فعالان اجتماعی هستند که از انجمنهایی که خودشان عضو آنها هستند، عکس مستند تهیه میکنند و شاید نتوانند به شیوهای بیطرفانه روایت کنند.
معترضان یونانی در مقابل پلیس ضد شورش، تسالونیکی، یونان – Teacher Dude’s BBQ، در سایت فلیکر
جنبه دیگر ژورنالیسم شهروندی که بعضی اوقات مورد انتقاد قرار میگیرد عدم کیفیت و بعضی اوقات موضوع است. یک عکس سریع با موبایل شاید تنها عکسی باشد که از یک رویداد مهم و فیالبداهه گرفته شده باشد، اما وقتی این عکس در مقیاس حرفهای دیده شود، افت کیفیت آن یک عامل آزاردهنده است. مثلا، تنها اعضای رسمی مطبوعات اجازه ورود به برخی مکانها را دارند و اینها اغلب عکاسان حرفهای هستند و تجهیزات پیشرفته دارند.
اما اگر تنها شاهد یک رویداد مهم به طور اتفاقی با یک موبایل دوربیندار فیلمبرداری کند، عکسهایی که میگیرد همان اهمیت عکسهایی را دارد که یک حرفهای با یک دوربین عالی گرفته است.
درست است که فتوژورنالیسم مشکلات خودش را دارد و فعالانه با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند، اما همچنان مثل همیشه برای جامعه مهم است. همچنان افراد با استعدادی که این حرفه را انتخاب میکنند، داستانها را روایت میکنند و دموکراسی همچنان آگاه باقی میماند. ما نمیدانیم آینده فتوژورنالیسم به کجا خواهد رسید، اما تردیدی نیست که دنیای ما را در جایگاه بهتری قرار داده است.
منبع: A Brief History of Photojournalism