گرامیداشت زنده یاد بهمن جلالی در هفتمین روز «۱۰ روز با عکاسان» برگزار شد و با پخش کلیپی، عکاسان و حاضران به احترام جلالی ایستادند و او را تشویق کردند.
به گزارش ستاد خبری چهارمین دوره «۱۰ روز با عکاسان»، هفتمین روز این گردهمایی که جمعه، ۲۵ دی در خانه هنرمندان برگزار شد، به انجمن عکاسان سینمای ایران اختصاص داشت.
اولین نشست این روز با عنوان «شاخصههای زیباییشناسی در عکس فیلم» با حضور شهابالدین عادل، مستندساز و استاد دانشگاه برپا شد.
شهاب الدین عادل راجع به دشواری این گرایش از عکاسی گفت: «عکاسی فیلم کار بسیار مشکلی است چراکه از تعداد فریمهایی که در یک کار وجود دارد، هنرمند باید یکی را انتخاب کند و این گزینش کار را دشوار میسازد، در کنار این موضوع شیوههای گرفتن عکس هم متفاوت است و به گروههایی چون عکاسی واقع گرایانه، انتزاعی و تجریدی تقسیم میشود.»
او در مورد جزئیات عکس فیلمها عنوان کرد: «غالب عکسهای فیلم واقع گرایانه هستند چراکه عکس فیلم باید به اثر نزدیک و بیانگر آنچه که جلوی دوربین است، باشد و این نزدیکی در عکسهای واقعگرایانه بیشتر و به درستی نمود پیدا میکند. عکاس هم باید با وفاداری به محتوی کار آنچه را روی میدهد، ثبت کند اما عکسهای انتزاعی که از همان فیلم گرفته شدهاند ولی موضوع فیلم را نشان نمیدهند و این در حالی است که ما در سینما اینسرت اشیاء نداریم این بخش سعی بر نمایش فضا و واقعیت دارد»
این منتقد سینما افزود: «عکس انتزاعی میتواند لحظهای از فیلم باشد نه تمام کار؛ همچنین در فیلم اصولأ عکس تجریدی نمیبینیم چون فایدهای برای مخاطب ندارد، زیرا در جهان بیرونی عینیت ندارد، پس عکس فیلم یا ساختار واقع گرایانه دارد یا گاهی به ندرت انتزاعی، اما نکته دیگری که اهمیت دارد ثبت کنشهای فیزیکی و درونی است.»
او افزود: «برخیها معتقدند که ثبت و نمایش کنش بازیگر مهم است ولی من بر این عقیدهام بیشتر از کنش بازیگر باید به حس و لحظاتی که فیلم را بازگو میکنند پرداخت که این نظر شخصی من است و مخالفانی هم دارد، اما اصولأ عکسهایی که بازیگران به دوربین نگاه میکنند تصاویر قدرتمندتری هستند ولی قبولاندن آن به مخاطب آسان نیست.»
آیا سینما به عکاسی احتیاج دارد؟
در ادامه نشستی با موضوع «آیا سینما به عکاسی احتیاج دارد» با سخنرانی رضا کیانیان، عکاس و بازیگر سینما برگزار شد.
کیانیان با اظهار خوشحالی از حضور در این برنامه گفت: «این رویداد برای من اتفاق بزرگی است چون برخیها نسبت به عکاس بودن من انتقاد داشتهاند و آن را نمیپذیرفتند اما حالا که از سوی انجمن عکاسان ایران به این مراسم دعوت شدم پس به این معناست که من هم عکاس هستم.»
کیانیان که تا به حال چندین نمایشگاه عکاسی هم برگزار کرده، افزود: «برخیها براین باورند که عکاسی سینمایی کاری ندارد چون عناصر مانند نور، دکور و…. فراهم است اما آنها با این حرف خلاقیت، تخصص و نگاه هنری را از بین میبرند. نکته دیگر این است که به اعتقاد برخی نیازی به وجود عکاس نیست و با چاپ کردن چند فریم از فیلم میتوان از آن تصویر به عنوان عکس استفاده کرد. این نگاه هم از نظر عکاسان به هیچوجه پذیرفتنی نیست و ارزشی ندارد. دیدگاه دیگری هم وجود دارد که میگوید عکس فیلم حتما باید از زاویه دوربین، عکاسی شود در این صورت اصلاً چرا باید عکاس حضور داشته باشد زیرا با این عقیده باز به درآوردن فریم و چاپ آن میرسیم.
او در پاسخ به دیدگاه اشاره شده گفت: «در همه فیلمها تعدادی از عکسها کار را ماندگار میکنند مثل آثاری که با گذشت زمان از آن فیلم همچنان با دیدن عکس آن یاد فیلم میافتیم یا عکسهایی که از آنها میشود موضوع، ژانر، شخصیتها و در کل به ویژگیهای یک فیلم دست پیدا کرد.»
کیانیان ادامه داد: «وقتی کار در سینما به اتمام میرسد گاهی عکاس از دیگران میخواهد در صحنه بمانند تا او عکس بگیرد که برخی بازیگرها میروند و برخی هم میمانند. کسانی که میمانند بخشی از اهالی هنر هستند که میدانند عکس سینما چیست اما برخیها اهمیت این موضوع را برای فیلم و حتی خودشان نمیدانند. بغیر از این، مسئله دیگر این است که برخی از عکاسان برای عکاسی یک فیلم قرارداد میبندند اما هنگام کار، دانشجویی را به عنوان دستیار خود میفرستند که عکاس جایگزین به دلیل نداشتن تجربه کافی نمیتواند عکاس فیلم محسوب شود، ممکن است او دانشجوی خوبی باشد اما او باید تا مدتها در کنار یک عکاس فیلم باسابقه بایستد و یاد بگیرد بنابراین فرستادن چنین افرادی باعث میشود بازیگر نیز اعتمادش را به عکاس از دست بدهد.»
او در مورد استفاده از عکاسانی که تجربه کمی دارند، افزود: «گاهی تهیهکننده هم به دلایل مالی و خدمات کمتری که به این دستیارها ارائه میدهد به این سمت میرود که این موضوع باعث میشود نگاه حقیرانه نسبت به عکاسان سینمایی گسترش یابد و نتیجه آن به جا ماندن کارهای خیلی معمولی وگاه بیارزش است، اگر عکاس فیلم قدر خودش را نشناسد، تهیهکننده و دیگران هم به او احترام نمیگذارند.»
همچنین در ادامه این نشست سیف الله صمدیان، عضو هیات مدیره انجمن عکاسان ایران گفت: «عکاس فیلم باید کسی باشد که فراتر از کارگردان فکر و حواسش به مسائلی همچون ماندگاری فیلم باشد. او تنها کسی است که آزادی دارد فریمهایی را که میتواند کمکی برای کارگردان و اثر محسوب شود، انتخاب کند. متاسفانه تهیهکنندگان امروزه بیشتر به دنبال عکاسی هستند که بتواند برای یک پرتره به ویژه از بازیگران خانم برای تهیه پوستر، عکس بگیرد و همین موضوع باعث شده است عکاسان نیز خلاقیت و رویدادهای دیگر این حوزه را فراموش کنند. این مسائل اغتشاشی را که از طرف تهیهکننده آغاز شده است، رقم میزنند.»
صمدیان در مورد عکسهای کیانیان چنین گفت: «هیچکس تنها با شهرت ماندگار نمیشود و هنرمند باید از مرحلهای عبور کرده باشد تا آثار عکاسیاش خریداری شود. پس ما هم باید برخی از ذهنیتهایی را که مبنی بر شهرت یا اسم شکل گرفته است، فراموش کنیم. کیانیان حتما چیزی برای عرضه داشته که کیانیان شده است چون هیچ اسم بزرگی با تبلیغات بزرگ نمیشود و اگر مطرح شود هم زود فراموش میشود.»
پس از آن کیانیان گفت: «مدتهاست چیزهایی را عکاسی میکنم که طی ۶۵ سال یاد گرفتهام ببینم و خیلیها هنوز آن را نمیبینند. من قبل از برپایی نمایشگاهم کارها را به خیلی از هنرمندان و مجموعهداران بیآنکه کسر شأنم شود، نشان دادهام و بعد از فروش آنها را به نمایش گذاشتم به طوری که هنگام برپایی نمایشگاه نزدیک به ۶۰ درصد از کارها به فروش رفته بود. با برگزاری نمایشگاه خیلی از مردم به بهانه دیدن من هم که شده به فرهنگسرا یا گالری آمدند و من چه کارهایم را بفروشم یا نفروشم، به زندگی خیلیها ارتباطی ندارم اما برپایی چنین برنامههایی اتفاقات خوبی را رقم میزند چون آنها که تا به حال به دیدن نمایشگاهی نرفتهاند با عکاسی آشنا میشوند و روزنامهها و رسانهها درباره عکس، عکاسی و نمایشگاه مینویسند و این مسئله به یادآوری و آگاهی رساندن در زمینه هنر منجر میشود.»
در پایان این نشست توسط مجید ناگهی، دبیر چهارمین دوره «۱۰ روز با عکاسان» لوح تقدیری به کیانیان اعطا شد و علی نیکرفتار از انجمن عکاسان سینما نیز با اعطای لوح و کارتی، عضویت این هنرمند را به صورت افتخاری اعلام کرد.
معیارهای زیباییشناسی عکس
سومین نشست نیز با موضوع «معیارهای زیباییشناسی عکس» با حضور محمد ضیمران فیلسوف، محمدرضا شریفزاده عکاس، حسن خوبدل عکاس و مدیریت شهاب الدین عادل برپا شد.
در آغاز شهاب الدین عادل بحث فلسفه و زیباییشناسی را مطح کرد و از آموزش چنین مباحثی به شکل ناکافی در واحد درسی هنرستانیها گفت. سپس محمد ضیمران در خصوص شکلگیری زیباییشناسی مدرن عنوان کرد: «کریستلر معتقد بود ۴ رویداد موجب شکلگیری زیباییشناسی مدرن شدند از جمله مطرح شدن هنر مدرن به شکل رویداد تجسمی، ورود عناصر زیباییشناسی و نمود آن به اشکال گوناگون، تشکیل موزهها و ظهور موسیقی تحت عنوان کنسرت از موارد این امر محسوب میشوند. بعد از اینها خلاقیت آمد و در کنار بحث خلاقیت، مفهوم و تخیل نیز گسترش یافت که همه اینها نبوغ و حس زیباییشناسی را با نمایش حقیقت هنری و بیان مفهوم در ذیل زیباییشناسی مدرن ایجاد کردند.»
سپس محمدرضا شریفزاده در پاسخ به این سوال که از زمان مطرح شدن زیباییشناسی در عرصه اجتماعی چه اتفاقاتی رخ داده است، بیان کرد: «تحولات هنری ما را به جایی میرسانند که نیاز است به هنر به عنوان یک علم نگاه کنیم، حال برای اینکه این تحولات از کجا صورت میگیرند باید مروری بر طبقات هنر در حوزه تجسمی کنیم.»
او ادامه داد: «موضوعات سفارشی و پیش رفتن به سمت موضوع یکی از طبقات هنرتجسمی است که در طول تاریخ شاهد حضور چنین سفارش دهندگانی در زمینه عناوین گوناگون هستیم. بعد از آن وارد مکاتب هنری میشویم که در ادامه آن بحث زیباییشناسی پیش میآید. در خصوص عکاسی باید گفت این رشته هنوز بخش اعظمی از زیباییشناسی را پشت سر نگذاشته است چراکه کمتر سفارشی بوده، در بین مکتبها حضور داشته و به همین جهت مجبور بوده است این عناصر را از ابتدا طی کند تا اینکه به این موضوع وارد شدند. وقتی وارد موضوع شدند بایدچیزی به نام زیباییشناسی و ارتباطش را با این هنر کشف کنیم.»
شریفزاده تصریح کرد: «دو امر دیگر یعنی مادیت و بازنمایی که رفته رفته از حالت گذشته و تکراری خود درآمده و به یک ایده عکاسانه تبدیل شده است، نیز از عوامل دیگر زیباییشناسی در عکس هستند. وقتی موضوع مفهومی وارد عکاسی میشود شاهد پدیده دیگری از زیبایی شاسی هستیم.»
حسن خوبدل با نگاهی که به قول خودش فلسفی نیست بلکه معلمگونه است بیان کرد: «اندیشیدن درباره چند و چون عکاسی و هنر بودن آن به اینکه ویژگیهای عکاسی چیست میرسد، چرا که زیباییشناسی در این حوزه از زمانی آغاز شد که عکاسی ادعای هنر بودن کرد. عکاسی ابزاری است که در خدمت و راستای مدرنیته است و به نوعی فرزند آن محسوب میشود. مطالعات نشان میدهند در این دهه و چند دهه قبل عکاسی به مشکلاتی چون کپی رایت و هزینهای که بابت کار به هنرمند پرداخت میشود برخورد و از این زمان ما شاهد ورود هنرهای دیگر به عکاسی بودیم و این موضوع چالش اصلی عکاسها با نقاشان بود و حتی هنرمندانی که تخصصشان پرتره کشیدن بود، ورشکست شدند.»
خوبدل اظهار داشت: «در حین همین درگیریها بود که عدهای نقاش دون پایه، وارد عکاسی شدند و دو راه پیش گرفتند؛ یکی اینکه به لحاظ مفهومی کارشان را به نقاشی نزدیک کردند و عدهای تنها ظاهر نقاشی را منعکس میکردند. در کنار همه این کارها باید گفت عکاسی یک هنر است و این مسأله از زمانی که در دهه شصت یک عکس از نقاشی گرانتر فروخته شد تثبیت گردید. بعد از آن حتی اندیشههایی که به دنبال بررسی تأثیرات عکاسی به روی اجتماع و ارتباط آن با حوزههایی چون جامعهشناسی، روانشناسی و…. بودند، شکل گرفت.»
بخشهای ویژه و کارگاه آموزشی
در هفتمین روز برگزاری «۱۰ روز با عکاسان»، بخش ویژه «نگاه شخصی» از ساعت ۱۶ تا ۱۷ با حضور سروش کیایی با نمایش دو مجموعه عکس «دیدی دگرگون» و «معماری ایران ۸۳۰ نانومتر» برپا شد. مجموعه «دیدی دگرگون» که به روش Pin Hole ساخته دست کیایی عکاسی شده است، سال ۱۳۹۰ در گالری آرته به نمایش درآمده بود.
از ساعت ۱۷ تا ۱۸ نیز آرش کریمی پروژه «درخت» را که در ۲۰ سال گذشته از روش آنالوگ تا دیجیتال تهیه شده است، در غالب ۴ مجموعه عکس همراه با پخش موسیقی به آهنگسازی رامین شاهین کار و چیدمان روایی عکسها (عکس نامه) توسط فیروزه جوانمرد نمایش داد.
«جشنواره عکس اردیبهشت» که تا کنون ۹ دوره در استان هرمزگان برگزار شده، بخش پایانی «نگاه شخصی» بود که از ساعت ۱۸ تا ۱۹ توسط حسام الدین انصاریان، دبیر چهار دوره این جشنواره ارائه شد. او گفت که در حال حاضر برگزاری این جشنواره به دلایل مالی متوقف شده است.
همچنین کارگاه تخصصی «عکاسی و فیلمبرداری هوایی» با حضور ایمان سیوف جهرمی از ساعت ۱۰ تا ۱۳ این روز در تالار شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.