ایسنا – جامعهی هنری ما به این بلوغ و نخبگی رسیده است که خیر و شر خود را تشخیص دهد؛ روالی که در دهمین دوسالانهی عکس ایران درپیش گرفته شده، نمیگویم بینقص است، اما مسائل حاشیهای کمتری دارد؛ بههیچ نقطهای نمیتوان رسید که هیچ حرفی نداشته و همه راضی باشند؛ این در حقیقت ریشه در ذات کمال طلب هنر و هنرمندان دارد.
اینها گفتههای مجتبی آقایی – دبیر دهمین دوسالانهی عکس ایران – است که در هشت بخش تعریف شده و پاییز سالجاری پس از سه سال، در مجموعهی صبای فرهنگستان هنر برگزار میشود. با دور دهم، آقایی چهار دوره دبیری دوسالانههای عکس را عهدهدار بوده است.
وی عنوان کرد، ۲۰ سال است که دوسالانه، با اسامی مختلفی مانند نمایشگاه بزرگ سالانهی عکس ایران و نمایشگاه بیناللملی دوسالانه و نمایشگاه دوسالانهی عکس تهران، برگزار میشود و این تنها دورهای است که دبیر دوسالانه انتخابی بوده نه انتصابی.
آقایی گفت: مدیریت هنری کشور به این باور رسیده است که دوسالانهها رخدادهای ملی در عرصهی هنر هستند و لاجرم با مدیریت جدی و مبتنی بر اجرای چنین رویکردی میبایست سیاستها پیش برود که ایدهای درست است، اما بهطور قطع اجرای آن با مدیریت واحد درست نیست؛ شاید دم دستترین گزینه باشد، اما صحیح نیست.
آقایی گفت: در طول سال، در کشور ما نمایشگاه و مسابقات عکاسی زیادی برگزار میشود که برخی مناسبتی است، اما نمیتوان و نباید به آنها خرده گرفت، چراکه بههرحال بازار هنر عکاسی را پررونق میکنند و ضروری است از آن حمایت کرد. اما جریانی که تقویت بنیانهای هنر کشور را هدف قرار میدهد و ضروری است در آن میدان همهی گرایشهای فعال و زندهی عکاسی اجازهی حضور و عرض اندام داشته باشند، حرکت ملی است.
وی افزود: اگر بپذیریم که دوسالانهها چنین نقشی را ایفای کنند، ضروری است که ساختارشان از بنیان اصلاح شود و مبتنی بر سلیقهی فرد، گروه و یا انجمن خاصی نباشد.
دبیر دهمین دوسالانهی عکس ایران، با اشاره به اختلاف فاحش میان دو دور نهم و دهم دوسالانه عکس ایران، یادآوری کرد که در دور نهم تنها نوع خاصی از عکاسی ذیل عنوان دوسالانه اجازهی ورود و عرض اندام یافت، درصورتیکه نگاه دور دهم این است که فضایی ایجاد شود که برگزاری دوسالانهی عکس ایران مبتنی و نمایهای از عنوان کلی و فراگیر آن باشد مصداق داشته و نمایهی کلی از عکاسی کشور در دو سال گذشته کشور باشد.
مجتبی آقایی تاکید کرد: هیچ کس نمیتواند چنین ادعا کند که جای شاخههای مختلف عکاسی در مکانهایی چون موزهی هنرهای معاصر هست یا خیر.
دوسالانهی عکسی ایران، کارنامه و نمایهی کلی عکاسی ایران است، این ساده و کوتاهترین پاسخ آقایی و تعریف مشخص وی از دوسالانهی عکس است.
او با اشاره به چگونگی ارایهی این کارنامهی در یک فعالیت یادآوری کرد: طبعا با عنایت به طیف و تنوع گسترده حوزههای فعال عکاسی، ضروری است این هنر را گرایش و حوزهبندی کرد. امروزه برای عکاسی بیش از یکصد حوزه تخصصی قایل شدهاند، باید بپذیریم که در کشور ما بیشتر از ۸ – ۷ حوزه تخصصی به معنای جدی آن بهصورت فراگیر نیست. با این حال از میان همین شاخههای فعال عکاسی، میتوان ادعا کرد که میشود کارنامهی قابل قبولی را بهنمایش گذاشت.
او گفت که قصدمان ارایهی کارنامهای از عکاسی فعال کشور ایران است. حتا ممکن است ۱۰۰ % عکاسان حرفهیی و فعال شرکت نکنند که بهنوبهی خود طبیعی است و جای گلایهای نیست، اما اگر این نگاه و رویکرد باشد، خود به خود به نقطهی مشترک و تعریف واحدی میرسیم، تمرینی که واژهی ملی را در ذات خود مستتر دارد.
آقایی در ادامهی این گفتوگو با ایسنا تاکید کرد که نمیتوان گفت خلاقیت تنها در حوزهی خاصی وجود دارد، بلکه خلاقیت در ذات هنر عکاسی به معنای عام آن وجود دارد.
به گمان وی وقتی میتوان گفت که بهعنوان مثال عکاسی صنعتی و تبلیغاتی جایی در موزهی هنرهای معاصر ندارد که برای همه شاخههای عکاسی جایگاهی تعرف شده و جداگانهای داشته باشیم، اما حالا که چنین نیست و همهی نگاهها به دوسالانه دوخته شده است، ضروری است که در دوسالانهها این ظرفیت را ایجاد کنیم.
او تصریح کرد: بخشی از این بحث که “همه باشند”، درست است؛ اگر نگاهمان ارایه کارنامهی نسبتا جامعی از عکاسی کشور باشد، باید با همین شکل همراه بود، نامش مهم نیست، مهم نتیجهی آن است که میبایست حرکتی فراگیر و جامع الاطراف در عکاسی ایجاد کرد که در واقع ضرورت امروز جامعهی عکاسی ماست.
آقایی یادآوری کرد که جامعهی هنری بهمعنای عام آن و جامعهی عکاسی به معنای اخص از فرد محوری و سلیقهی فردی رنج برده است. تاریخ عکاسی جهان نشان میدهد بعد از کمتر از یک دهه که از اختراع عکاسی گذشت، در کشورهایی مثل فرانسه انجمنها و تشکلها شکل گرفت؛ ما با نزدیک به ۱۵۰ سال پیشینه هنوز فعالیتهای جدی معناداری در عرصهی تشکلها نداریم؛ چراکه همیشه در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای خود، این ایده را تقویت نکردهایم.
به گمان وی، واژه “ده” در دهمین دوسالانه احتیاطهایی را طلب میکند. چراکه پس از حدود ۲۰ سال این تنهی نحیف و لاغری که با بادی خوابیده و دوباره احیا شده، رونق گرفته است؛ این همه حرف و حدیث و حساسیتهایی که مطرح میشود، اتفاقا نشاندهندهی اهمیت و جایگاهی است که نزد افکار عمومی جامعه عکاسی دارد.
آقایی تاکید کرد: حضور ۲۷ نفر برای شورای مشورتی و بعد از میان آن ۲۷ داور را انتخاب کردن، نشان دهندهی وجود بسترها و ضرورت تقویت فعالیتهای جمعی عکاسی است.
او گفت: در این دوره سهمی تقسیم نمیشود، بلکه فضای حضور برای همهی گرایشها فراهم شده است.
وی همچنین دربارهی تضمین ادامه این روش و ایده و نیز تثبیت شکل برپایی دوسالانهی عکس در دورههای آینده گفت: نگرانی ما نیز همین است؛ اما بهاعتقاد من تنها راه ضمانت، باور جامعهی عکاسی است و ضرورت دارد که جامعه عکاسی به این باور برسد که این مسیر منجر به تقویت کلیت عکاسی کشور میتواند بشود، نه گرایش، ویژگی و فرد خاص. دولت عوض میشود و ممکن است مدیر دولت بعدی سلیقه و باور دیگری داشته باشد؛ اما وقتی استاندارد هنری و باور جمعی هنرمندان تعریف و تغییرات در درون اتفاق افتاد، تغییری بیرونی نیز رخ نخواهد داد.
وی افزود: حرف و حدیثهایی که در دورههای پیش بوده، در این دوره کمتر است و مقبولیت و اقبال عموم عکاسان بیشتر است و به نظر من اینها بهخاطر گرایشبندیهاست چراکه هر کس جایگاهی دارد.
آقایی گفت: ایجاد فضای جمعی و مشارکت گروهی عکاسان بهمنزلهی نمکگیر کردنشان نیست؛ این یک نگاه و منطق مدیریتی است نه نمکگیر کردن. نگاه ریاستی به جریان غلط است، باید تدبیر بهکار برد و مدیریت کرد.
وی با تاکید بر اینکه پنجرههای نقرهیی را نمایشگاه کاملی نمیداند، در عین حال تصریح کرد: ایدهی اولیهی بسیار عالی بود، اما در این نمایشگاه خیلیها نبودند. عکاسی معاصر واژهی بزرگی است. اگر بخواهیم الگوی غربی را عینا در کشور پیاده کنیم، به این آفت مبتلا میشویم و گرهزدن سرنوشت دهمین دوسالانهی عکس ایران به این نمایشگاه درست نیست، چراکه نگاهشان فرق میکند. ممکمن است دوسالانه موفق نشود، اما سنجش عدم موفقیت آن فرق دارد. اگر دوسالانه موفق نشود، مسوولیتش متوجه عکاسان کشور بهویژه آنها که شرکت نکردند، خواهد بود. نه به آقایی؛ چون آقایی و مدیریت هنری این امکان حضور را فراهم کردند.