نبویوشی آراکی. از کتاب سِنچیمِنتارو نا تابی (سفر احساسی)، ۱۹۷۱ – ۲۰۱۵
این متن بخشی از مقالهای است در باب عکاسی ژاپن بهقلم ماریکو تاکِئوچی کیوریتر میهمان نمایشگاه Spotlight on Japan در پاریس فتو ۲۰۰۸. بخش اول (مقدمه) این مقاله را در اینجا و بخش دوم (تاریخچه) را در اینجا بخوانید.
قبل و بعد جنگ: تأثیر مجلات
نقش نشریات یا صفحات چاپی در تکامل عکاسی ژاپن غیرقابلانکار است. حتی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، تعداد قابل توجهی نشریه تخصصی عکاسی در ژاپن وجود داشت. اما در دوران پس از جنگ و با محبوبیت فراگیر دوربینهای ساختهشده در این کشور، تعداد زیادی از مجلات تخصصی از جمله «کمرا»، «فتوآرت» و «آساهی کمرا» پدیدار شدند که انگیزهی حتی بیشتری برای فعالیتهای عکاسی بودند.
غالب این مجلات نهتنها مقاله و توصیههای تکنیکی برای عکاسان آماتور منتشر میکردند که همچنین اطلاعاتی دربارهی عکاسی غرب و کار هنرمندان خارجی در خود داشتند. طولی نکشید که این نشریات سکوی پرشی برای حرفههای ژاپنی شدند. کتابهای عکاسی در آغاز با همکاری این مجلات تخصصی منتشر میشدند.
نیمه دوم قرن بیستم: شکوفایی کتابهای عکاسی
در نیمهی دوم دههی ۱۹۵۰، کتاب، اگرچه در تعدادی معدود، بدل به ابزاری مستقل برای بیان از طریق عکاسی شد. در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مجموعهای از شاهکارهای عکاسی ژاپن خلق شدند: باراکِئی (گنهآزمون با گلهای رز) از اِیکو هُسُئه (Eikoh Hosoe) در سال ۱۹۶۳، چیزو (نقشه) از کیکوجی کاوادا (Kikuji Kawada) در سال ۱۹۶۵ یا سِنچیمِنتارو نا تابی (سفر احساسی) از نبویوشی آراکی (Nobuyoshi Araki) در سال ۱۹۷۱.
در دههی ۱۹۸۰، برخی از نشریات که نقش عمدهای در حلقههای عکاسی داشتند، بهتدریج از جریان اصلی خارج شدند. مجله «کمرا ماینیچی» در سال ۱۹۸۵ بسته شد. عکاسان برای انتشار و اشاعهی آثارشان هر چه بیشتر به کتاب روی آوردند. شماری از ادیتورها مثل میچیتاکا اُتا (Michitaka Ota) از سوکیوشا، آنها را حمایت میکردند. او سرپرست نشر آثار بسیاری از عکاسان بود، برخی شناختهشده و برخی ناشناخته، از جمله کتاب فوقالعادهی کاراسو (کلاغها) از ماساهیسا فوکاسه (Masahisa Fukase) در سال ۱۹۸۶. در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰، عکاسی با نام اوسامو واتایا (Osamu Wataya) بهعنوان مدیر هنری به استخدام لیبل مُدِ «هیستریک گلَمر» درآمد. در نیمهی اول دههی ۱۹۹۰، او سرپرست نشر مجموعهی «هیستریک» بود که دایدو موریاما (Daido Moriyama) را در عرصهی عکاسی مطرح کرد. تا به امروز، واتایا همچنان به انتشار کتابهای عکاسی ادامه میدهد، کتابهایی که به طراحیهای مبتکرانهشان معروفاند.
ناشران ژاپنی
پنج ناشری که در نمایشگاه پاریس فتو ۲۰۰۸ حضور داشتند از این بستر شروع به کار کردند. آنها امروز فعالترین شرکاء عکاسان هستند چرا که به آنها برای شکلگیری و نشر کارهای شخصی کمک میکنند. در نظر آنها، این کتابها صرفاً کپیهایی از این کار یا آن کار، یا فقط مجرای اطلاعات نیستند. آنها این کتابها را ابزاری بسیاری مهم برای عکاسی میدانند، و البته، این را هم در نظر میگیرند که عکاسی اساساً نوعی تکنیک بازتولید است. اکنون تعداد زیادی عکاس شاخص در ژاپن وجود دارد اما گالریهای بسیار کمشماری مایل به بازاریابی کارهای آنها هستند. این همان دلیلی است که فعالیت این ناشران را ضروری ساخته، نه فقط برای پشتیبانی از کار این عکاسان که همچنین برای کلیت عکاسی ژاپن.
انتشارات توسِئیشا
انتشارات توسِئیشا (Toseisha) که در سال ۱۹۸۴ راهاندازی شد، قدیمیترین در میان این پنج ناشر است. این ناشر از آغاز بهطور پیوسته کار عکاسان ژاپنی، حرفهای یا آماتور، را منتشر کرده. رئیس آن، کونیهیرو تاکاناشی (Kunihiro Takahashi) که سردبیر نیز هست، بسیار به کارش متعهد است و تا جایی که امکان دارد هر قدم از این فرآیند را شخصاً دنبال میکند، از بررسی کنتاکتشیتها تا آمیختن جوهرها برای چاپ. بهعنوان مثال، او ده سال وقت گذاشت تا به نسخهای عالی و بسیط از اثر کمابیش اسطورهای هیرومی تسوچیدا (Hiromi Tsuchida) با عنوان زوکوشین، خدایان زمین (Zokushin, Gods of the Earth) که اولین نسخهی آن در سال ۱۹۷۶ منتشر شد، دست یابد.
انتشارات لیتر مُر
کاتالوگهای انتشارات لیتر مُر (Little More) که از سال ۱۹۸۹ شروع به کار کرده، گسترهی بزرگ و متنوعی از کتابها در باب تمامی جنبههای فرهنگ را در بر میگیرد. این ناشر در پی انتشار کارهای تاکاشی هوما (Takashi Homma) و یوریه ناگاشیما (Yurie Nagashima) در اواسط دههی ۱۹۹۰، انتشار کتابهای بیشتری از عکاسان نسل جوان را در دستور کار خود قرار داد. یکی از این هنرمندان، کایو اومه (Kayo Ume) است که کتابی با عنوان اومهمه (Ume-me) را منتشر کرد، کتابی که جایزه ایهئی کیمورا ۲۰۰۶ را برد و با فروش بیش از صد هزار نسخه موفقیت فوقالعادهای را کسب کرد.
اومه با سبک و طراحی خودش، لحظاتی از آنچه زندگی عادی روزمره به نظر میرسد را به تصویر کشیده، عکسهایی که بیشتر شبیه نگاههایی زیرچشمی هستند که گاهی شوخیآمیزند یا کمی شیطنتآمیز. با نظر به موفقیت این کتاب، کار او را از خیلی جهات میتوان تجسمی از شکل بیشتر «عامهپسند» فرهنگ عکاسی ژاپن تلقی کرد. اومه اما تنها فرد نیست. بسیاری از عکاسان، نه از طریق نمایش عکسهای اصل که از طریق انتشار کتاب از آماتورها کسب اعتبار کرده و به ستایش و تحسین عمومی دست یافتهاند.
انتشارات سیگنشا
نخستین جلد از کتاب ماسافومی سانایی (Masafumi Sanai) با عنوان اکیته ایرو (Ikite iru) (زنده) تأثیر تعیینکنندهای بر جریان عکاسی ژاپن طی ده سال گذشته داشته. این کتاب در سال ۱۹۹۷ از سوی انتشارات سِیگِنشا (Seigensha) منتشر شد، ناشری که در آن زمان دو سال بیشتر عمر نداشت و دغدغهاش در کل بیشتر هنرهای تصویری بود. مدیر این انتشارات هیدِکی یاسودا (Hideki Yasuda) وقتی کارهای سانایی و دقت فوقالعادهای که در پس ظاهر خامشان وجود داشت را دید، شوکه شد. او پس از کشف این هنرمند به انتشار کارهایی از سایر عکاسان پرداخت، از جمله کتاب می نو مائه نو تسوزوکی جین اوهاشی (Jin Ohashi)، کاری شاخص که هنرمند در آن گسستگی میان رویداد دلخراش خودکشی نافرجام پدرش و ابتذال زندگی روزمره را نشان میدهد.
انتشارات آکاکا
قویترین ناشر در حوزهی کتابهای عکاسی در ژاپن امروز انتشارات آکاکا آرت (Akaaka Art) است. این انتشارات در سال ۲۰۰۶ بهدست کیمی هیمِنو (Kimi Himeno) تأسیس شد. او از انتشارات سِیگِنشا میآمد جایی که از آغاز بهعنوان دبیر عکاسی در آن مشغول به کار بود. هیمنو در نتیجهی ملاقاتش با سانایی و اوهاشی، متوجه قدرت بالای کارشان در کاوش اعماق زندگی و مرگ شد. او سرپرست نشر تعداد زیادی کتاب از آثار اکثراً نسل جوان عکاسان بوده. در سال ۲۰۰۷، جایزه ایهئی کیمورا مشترکاً به لِیکو شیگا (Leiko Shiga) برای کتاب کاناری (Canary) و آتسوشی اوکادا (Atsushi Okada) برای کتاب من هستم (I am) رسید که ناشر هر دو کتاب انتشارات آکاکا بود. این انتشارات اکنون بهدلیل تأثیرگذاریاش که اگر بیشتر از گالریهای عکاسی نباشد حداقل بهاندازهی آنهاست، اعتبار بسیار بالایی کسب کرده است.
مدیران هنری
تا دههی ۱۹۸۰، جدا از گروه کوچکی از منتقدان تخصصی، مهمترین بازیگران در عرصهی عکاسی ژاپن دبیران (ادیتور) مجلات عکاسی بودند. در دههی ۱۹۹۰، آنها جای خود را به کیوریتر موزهها دادند. با فرا رسیدن قرن بیستویکم نوبت به آن دسته از مدیران هنری رسید که علاقهی زیادی به عکاسی داشتند، کسانی مثل هیدِکی ناکاجیما (Hideki Nakajima) یا جونیچی تسونودا (Jun’ichi Tsunoda). آنها با ظرفیتشان در کشف استعدادهای جدید و سبک شدن بار سازمانی، توانستند به نسل جوان عکاسان کمک کنند.
نام یک شخص در میان این گروه از کاشفان استعداد خودنمایی میکند: ساتوشی ماچیگوچی (Satoshi Machiguchi)، کسی که پشت پروژهی «ایکیته ایرو» بود و مجموعهی تماموکمالی از کتابهای هنر و عکاسی را ایدهیابی و طراحی کرده. او برای آن که بتواند آزادانه کار کند و به برخی از رویاهایش جامهی عمل بپوشاند، در سال ۲۰۰۵ لیبل جدیدی زیر عنوان «لیبل م» (M Label) راهاندازی کرد. کارهای متنوعی که با این لیبل جدید منتشر میشوند را میتوان در «کتابفروشی م» یافت.
هر یک از این کتابها با دقت بسیاری طراحی شدهاند و به جزئیات بسیار کوچک در آنها توجه شده، که نشان از رابطهی نزدیک میان عکاسان با مدیر هنریشان دارند. انعطافپذیری ماچیگوچی به او این امکان را داده که بتواند بدون گرفتار شدن در حلقههای حوزهی نشر به فعالیت خود ادامه دهد.
پویایی و انعطافپذیری پنج ناشری که در اینجا معرفی شدند و نیز خودِ کتابهایی که ثمرهی تلاشهای آنها هستند، کمک کرده تا درک بیشتری از فحوای عکاسی معاصر ژاپن و تکامل ادامهدارش داشته باشیم.
پینوشت:
عکسها از سوی مترجم به متن این مقاله اضافه شدهاند.
پرونده عکاسی در ژاپن
- عکاسی در ژاپن – بخش اول (مقدمه)
- عکاسی در ژاپن – بخش دوم (تاریخچه)
- عکاسی در ژاپن – بخش سوم (نقش نشریات)
- عکاسی در ژاپن – بخش چهارم (عکاسان معاصر)