زمانهٔ راحتی برای عکاسان خیابانی نیست، برای آنهایی که مشکوک عمل کردن جزئی از سختی کارشان است و پرسه زدنِ هدفمند، روال معمول کارشان است. 

محدود شدن حریم‌های خصوصی و ترس از تروریسم فضایی را به وجود آورده است که خیره شدن، کمین کردن، گوش دادن و یا استراق سمع کردن به طور فزاینده‌ای موجب شک و تردید می‌گردد.

یک پوسترِ کمپین در سال ۲۰۰۸ توسط پلیس متروپولیتن لندن اجرا شد که در مجموع تغییر نگرش را نشان می‌داد: «هزاران نفر از مردم هر روز عکس می‌گیرند چگونه است که یکی از آنها متفاوت به نظر می‌آید؟»

پوستر کمپین از مردم می خواهد هر فردی را که با دوربین به طور غیرمعمولی کنجکاوی می‌کند گزارش نمایند. این دلیلی شده است که عکاسان بیشتر از حد معمول به طور غیررسمی توبیخ گردند و برای داشتن فیلم و یا کارت حافظه توقیف و یا حتی متوقف و بازرسی شوند. 

تعدادی از عکاسان با به راه‌اندازی و پشتیبانی کردن از وب‌سایت‌های کمپین مانند «من عکاس هستم نه یک تروریست و عکاسی جرم نیست.» به پوستر کمپین (پلیس) واکنش نشان دادند. یک پاسخ مستقیم به کمپین پلیس لندن، سبب شد که از متن بکار رفته توسط پلیس لندن استفاده مجدد شود.

«میلیون‌ها نفر از مردم هر روز عکس می‌گیرند بعضی از آنها مشکوک به نظر می رسند، لطفا به آنها شلیک نکنید.» بیشتر عکاسان به سادگی با ادامه دادن به بیرون رفتن و عکس گرفتن به کمپین رأی دادند.

عکاسان خیابانی همیشه با تهدیدها و خشونت‌هایی از طرف اشخاصی که به شدت نمی‌خواسته‌اند عکسشان گرفته شود مواجهند، اما اغلب آنها این را به عنوان یک خطر معمول حرفه‌شان می‌پذیرند. در دوره‌ای که تعداد مراجعین به دادگاه رو به افزایش است، جایی که وکلا چوبشان را در مقام نماینده هر شخصی که حس می‌کند ممکن است به وسیله عکاسان رنجیده شده باشد یا مورد خشونت قرار گرفته باشد و یا به ستوه آمده باشد، بالا می‌برند ما می‌توانیم انتظار جدال‌های بیشتری را بر سر حق عکس گرفتن از غریبه‌ها در مکانهای عمومی داشته باشیم.

عکاسان خیابانی بحث می‌کنند که اگر به آنها برای متکی شدن به قراردادهای مدل‌های ارائه شده و پرتره‌های استودیویی فشار بیاورند آنها با صنعت صحنه‌سازی شده و عکس‌های دستکاری شده در ارتباط خواهند بود.

عکاس نیویورکی جف میرمیلستین در یک گفتگو با لتیون چیزیک می‌گوید: «عکاسی خیابانی بخشی هم از مستندات زمان ما است تعدادی از برجسته ترین تصاویر مطرح در هر نوع رسانه هنری در ۱۵۰ سال گذشته در خیابان توسط کسانی نظیر: هنری کاریته برسون، دایان آربوس و رابرت فرانک گرفته شده است. اگر این محدود کردن ادامه پیدا کند تبدیل به یک فقدان اساسی در طولانی مدت خواهد شد.

     به هر حال عکاسان در یک هاله اخلاقی زندگی نمی‌کنند که گویی حق نامحدودی برای گرفتن دوربین به سمت غریبه‌ها دارند به گونه‌ای که در موارد  و قوانین مختلفی همچون Magna Carta* و Bill of Rights* تقدس یافتند به شرایط حساس کنونی کمکی نمی‌کند. حقیقت این است که عکاسی به عنوان یک اختراع نسبتاً جدید همیشه مجبور به مجادله با رسوم اجتماعی بوده است.

از این قبیل ملاحظات در دوره ویکتورین انگلیس وجود داشته است، برای مثال آبروی زنان می‌توانست از سوی لنز پنهانی عکاسانی که نیازمند اجازه رسمی برای عکس گرفتن در پارک بودند به خطر بیفتد.

اگرچه ممکن است به وضعیت تعداد کمی از عکاسان خیابانی امروزی که به طور ناگهانی و بدون ترس بازی کودکان را در مکان‌های عمومی ثبت می‌کنند تأسف بخوریم اما ملاحظات امروز درباره عکاسی کردن از بزرگسالان اجتناب‌ناپذیر می‌آید. 

پی‌نوشت:
 *Bill of Rights لایحه قانون اساسی آمریکا که اختیارات دولت را محدود و به شهروندان حق بیشتری می‌دهد.
 *Magna Carta قانونی که به موجب آن حقوق مردم معمولی در انگلستان محفوظ بود و اختیارات پادشاه محدود می‌شد.