اختصاصی «سایت عکاسی» – موجودیت فراگیر و شگفتانگیز اپلیکیشن اینستاگرام و پیوند ساختاری آن با دوربین موبایل و استقبال میلیونی از آن، پرسشی را در باب جایگاه واقعی این پدیده در عکاسی برمیانگیزد. اینکه آیا این اَپ، نهاد یا معیاری معتبر برای سنجش ارزشمندی یا اعتبار عکسها، خصوصاً در حوزههایی مثل عکاسی هنری یا مستند به حساب میآید؟ گرچه شاید به زعم عدهای پاسخ این پرسش مشخص و روشن باشد، اما با توجه به حضور بزرگان عکاسی و برخی از سایتها و بنیادهای مهم عکاسی در این فضا، طرح این پرسش اهمیت پیدا میکند. در این مطلب با تمرکز بر جنس تولید عکس در این فضا به تشریح اهداف و عملکرد اینستاگرام میپردازم.
پایهگذاران اپلیکیشن اینستاگرام، جامعه مجازیای که بالغ بر ۶۰۰ میلیون کاربر در سراسر جهان دارد، میگویند اینستاگرام روشی خلاقانه، تفریحی و ساده برای ثبت، ویرایش و انتشار عکسها، ویدئوها و پیامها با دوستان و خانواده هست. آنها در زمینه عکاسی یا هنر تحصیلات و تجربه جدیای ندارند: کوین سیستروم، اصلیترین پایهگذار این اَپ، کارآفرین و مهندس نرمافزار است و همچنین مایک کرایگر همکار او نیز مهندس نرمافزار است. تلاش و تمرکز عمدهی این دو، ساخت قابلیتهایی جدید و بهروز برای بروز خلاقیت کاربران اینستاگرام هست تا بدین وسیله بتوانند شبکهای میلیونی و همگانی در محیط مجازی داشته باشند. روزانه، کاربران اینستاگرام، بر پایه مانیفستِ پایهگذاران آن (روشی خلاقانه، تفریحی و ساده)، میلیونها عکس تولید میکنند. موضوع عکسهای اینستاگرامی عمدتاً اتفاقها و لحظههای شیرین و تلخ زندگیاند که غالباً جنبه یادگاری دارند، مثل: گربهام، سلفی، دوستانم، بدنم، سگم و غیره.
علاوه بر صفحههای شخصی کاربران، صفحههای دیگری هم وجود دارد که عکسهای کاربران دیگر را به عنوان عکس منتخب منتشر میکنند مثل صفحههای نشریات آنلاین و.. در میان آنها، صفحهای تحت عنوان اینستاگرام وجود دارد که متعلق به تیم مدیریتی این اَپ هست. در حال حاضر این صفحه ۲۲۵ میلیون فالُور دارد؛ به عبارتی تقریباً ۵۰ درصد کاربران اینستاگرام عضو این صفحه هستند. گردانندگان این صفحه عکسهایی از کاربران را بر اساس سلیقهشان انتخاب و روی این صفحه قرار میدهند. اغلب عکسهای منتخب اسنپشاتهایی از لحظههای گذاری زندگیاند که به دست کاربران میلیونی اینستاگرم ثبت شدهاند. چند عکس آخر این صفحه شامل موضوعاتی نظیر گربه عصبانی لب ساحل (تا این لحظه یک میلیونونیم لایک)، گربهای خارج میشود (یک میلیون و چهارصد لایک) چند سگ، فتومونتاژ مردی معلق در هوا با کیف و چتر و چند پرنده، دختری زیبا و غمگین، ضدنور، غروب و مجدداً سگ و گربه و حیوانات با نمک دیگر. روشن است که بانیان این اپلیکیشن ادعا و نظریهای پیرامون ارزش عمیق هنری یا مستند عکسهای اینستاگرام ندارند و عقاید شبههنریشان را صرفاً در حد تکرار کلمه «خلاقیت» (به معنای وجود عاملی جالب و قشنگ در عکسها به نحوی که عامهی مردم جهان را برانگیزد، مثل لحظهی خندیدن دو دوست یا پریدن گربهای به هوا) عنوان میکنند. البته سایتها و بنیادهای عکاسی دیگری (که باید درباره مهم بودن آنها تحقیق کرد) نیز در اینستاگرام صفحه دارند که به فراخور رویکردشان عکسهای کاربران را انتخاب میکنند. طبق این داد و ستد، اگر هم اعتباری برای عکاس و عکسش بدست آید از جانب آن بنیاد مهم عکاسی و سطح بالای کار آن عکاس هست و در این میان اینستاگرام صرفاً نقش آسانسازی رابطه را ایفا میکند.
بیائید با تمرکز بر معنای کلمه اینستاگرام بیشتر در مورد مانیفست آنها که در ابتدای مطلب بیانش کردم، فکر کنیم تا باز هم به فلسفه وجودی آن نزدیکتر شویم. واژه Instagram مرکبِ از دو واژه Instant Camera و Telegram است. اینستنتکمرا دوربینی است که عکس آن بلافاصله بعد از عکاسی، توسط قابلیت دوربین و فیلمش، ظاهر و چاپ میشود مثل دوربین پولاروید. اولین اینستنتکمرا در ۱۹۲۳ اختراع شد. تلگرام هم به معنای مخابره تلگرافی پیام از طریق نامه و یا سیگنالهای الکترونیکی است که امروزه جای خود را به فکس و ایمیل داده است. لذا بر اساس تعریف لغوی، هدف اصلی این اَپ ارسال فوری عکس به دوستان و خانواده یا به جهان است. گرچه امروزه دیدن عکس درست بعد از عکاسی امری عادی محسوب میشود ولی در آغاز سده بیستم این موضوع بویژه برای مردم عادی شگفتانگیز بوده. اما امروزه مسئله حائز اهمیت چیز دیگریست: مخابره عکسها در کوتاهترین زمان ممکن به دوستان و جهان به لطف فنآوریهای جدید. حال این ارسال سریع میبایست خلاقانه، ساده و تفریحی باشد. از طرفی برای عکاسان تحصیلکرده یا آنهایی که به صورت تجربی عمیقاً عکاسی را دنبال میکنند روشن است که بر پایه این فرمول نمیتوان عکسی شایسته اندیشیدن و مطلوب در گونههای مهم عکاسی مثل فاینآرت و مستند تولید کرد. اما همین عکاسان در اینستاگرام حضور دارند و فعالیت میکنند که در ادامه به جنس فعالیت آنها میپردازم.
معمولاً عکاسان مشهور از اینستاگرام برای اطلاعرسانی فعالیتهایشان استفاده میکنند یا مثل سایر مردم از لحظههای زندگیشان عکاسی میکنند. آنها گاهی اوقات عکسهایی که قبلاً آنها را نمایشگاه کردهاند را آپلود میکنند یا مثل استیون شور، عکاس آمریکایی، از هر چیزی که دیدند، عکاسی میکنند. این دسته از عکاسان به خوبی این فضا را میشناسند و برخوردی عادی با آن دارند. از فایدههای دیگر اینستاگرام برای آنها معرفی لینک وب سایتشان در قسمت بیوگرافی هست. آنها وارد رویه عمومی این فضا نمیشوند و از درون آن در پی کسب اعتبار و جایگاه نیستند. ناداو کاندر یکی از این عکاسان معاصر خوب است که در آخرین پستش روند شکلگیری مجموعه عکسش را بیان کرده است.
همین جا باید به این نکته حائز اهمیت اشاره کنم که اغلب عکاسان حرفهای، کارشناس، مشهور و یا حتی عکاسان ابزارگرا و فنی (که به صورت تجربی عکسهایی با ظاهری زیبا و جذاب میگیرند)، عکسهایشان را با دوربین دیاسالآر یا دوربین آنالوگ یا هر دوربین متعارف دیگر (به جز موبایل) میگیرند و سپس از اینستاگرام برای نمایش آنها (و البته نه یک نمایش جدی و حرفهای مثل ارائه در نمایشگاه، کتابعکس، نشریه، سایت شخصی و..) استفاده میکنند. بنابراین لزوماً همه عکسهای ایسنتاگرام با موبایل گرفته نشدهاند و این نوعی بیتوجهی به دوربین موبایلیست که با ساختار اینستاگرام گره خورده است.
از سوی دیگر، در بین عکاسان آماتور هستند کسانی که به درجهای از آگاهی فنی میرسند که از سایرین کمی جلو میافتند. این عکاسان که در هیئت یک عکاس حرفهای و کاربلد در اینستاگرام حضور دارند، هزاران یا صدها هزار فالُور دارند. (ظاهراً میتوان فالور خرید!) عکسهای آنها شارپ و قشنگ هستند که از این نظر مورد استقبال عموم قرار میگیرد و به نوعی به ذهنیت عکاسان تازهکار از نظر شناخت تصویر عکاسی، جهت میدهند که مخاطب عادی عکاسی باید به این موضوع بیشتر فکر کند. آنها به شدت سرشان شلوغ هست، طوریکه معمولاً یکی دو روز هفته را با یک گروه مجهز به دوربین و سهپایه در سفر عکاسیاند و مابقی هفته را مشغول تدریس عکاسی هستند؛ آنان بیشمارند. در هر صورت، عکاسان از قشرهای مختلف در این فضا هستند. به پرسشمان بازمیگردیم و نهاد بودن یا نبودن اینستاگرام را در قالب موشکافی بیشتر راه و روش آن بررسی میکنیم.
خلاقیت اینستاگرامی
اینستاگرام در زمینه نمایش مطلوب و خلاقانه عکسها امکاناتی در اختیار ما میگذارد مثل فیلترها. به آسانی میتوان جلوه یک عکس قدیمی پولاروید یا عکسی با تهرنگ سپیا را بروی عکسها اعمال کرد. این موضوع به خصوص برای عامه مردم بسیار مطلوب و خوشایند است. بیشتر مردم وقتی میخواهند کمی راجع به عکاسی، جدی حرف بزنند و یا ابراز علاقهشان را به آن نشان بدهند فوراً صفت قدیمی را پشت واژه عکسها قرار میدهند و میگویند: «یادش بخیر عکسهای قدیمی چیز دیگری بود!» به عبارتی اینستاگرام رگ خواب اکثریت مردم را میداند و آنرا هدف میگیرد و روشهای خلاقانهاش را پیشنهاد میکند. حال دیگر نیازی به عکاسی فتوشیمیایی و فرآیندهای ظهور و چاپ نداریم. تنها با چند اشاره ساده میتوانیم به جلوه همان عکسها دست پیدا کنیم اما فقط شمایلی کاذب از آن عکاسی ناب و حرفهای و نه خود آن! خب تا اینجا بر مبنای مفهوم نوستالژی و متوسل شدن به آن، روش خلاقانهی ایجاد تصویری آرمانی با فیلترها و سایر امکانات سریع ویرایشی فراهم آمده است. بدین ترتیب این حدوداً ۶۰۰ میلیون کاربر اینستاگرام لحظههای جالب خود را با محتوایی جذاب به روشی خلاقانه (اعمال فوری حس عکسهای قدیمی با محوریت نوستالژی عکس قدیمی). این کارکرد، سیل انبوه آماتورهای موبایل به دست و اینستاگرامی را خشنود میسازد خصوصاً اگر عکس گربهشان یک میلیونونیم لایک بخورد! البته این کنشی عمومی شمرده میشود و نیت اصلی اینستاگرام نیز همین است و به سخنی دیگر ما با سویه دموکراتیک عکاسی مواجه هستیم که هر روز مرزهای آن گسترش مییابد و پیامد آن ظهور گونهای ارتباط دیداری مدرن است با محتوای مستندنگاری خویش (سلف آرمانی)، دیگران و زندگی.
سادگی اینستاگرام
در قیاسِ فرایند و ماهیت عکاسی متعارف (عکاسی دیجیتال و آنالوگ) و عکاسی موبایلی به میانجی اَپ اینستاگرام، دومی به مراتب سادهتر است تا جائیکه شاید بتوان آنرا کنشی نسبتاً متفاوت با عکاسی متعارف در نظر گرفت. چنانچه پیشتر هم گفتم، برخی از ویژگیهای اینستاگرام بدین قرار است: سادگی، فوریبودن عکاسی و انتشار عکس، سویه همگانی و فراگیر عکاسی، کارکرد خاطرهنگاری و نیز فرم اسنپشاتی آماتورانه، شکل ارتباط دیداری مدرن و خاص این اپلیکیشن. این موارد بیانگر این نکته است که اینستاگرام به عامه مردم نظر دارد و نه به عکاسان کارشناس و حرفهای. به همین دلیل است که تلاش میکند فرایند عکاسیاش به سادهترین و جذابترین شکل ممکن انجام شود. از طرفی پر واضح است که ماهیت فرایندی پروژههای مهم عکاسی با چنین روش ساده و فوریای در تضاد است. این روزها به موازات رشد روزافزون فنآوری در عرصه عکاسی، دوربینهای قطع بزرگ و متوسط و ۳۵ میلیمتری هم کماکان نزد عکاسان بیشترین استفاده را دارد. علاوه بر این، معقولانه نیست که عکاسان در چنین جریان عمومیای حل شوند اما میتوان با کمی فاصله و خودآگاهی نسبت به این پدیده، با محوریت قراردادن آن، پروژههایی را درباره آن آغاز کرد.
تفریحیبودن اینستاگرام
قرار اینستاگرام بر این است که در وهله نخست عموم مردم جهان از اینستاگرام لذت ببرند لذا همه چیز در این محیط تفریحی و سرگرمکننده است از موضوع عکاسی بگیرید تا روش تزئین عکس. شما میتوانید به عکسهایتان سبیل اضافه کنید، چهرهتان را دگرگون کنید، روی عکستان چیزی بنویسید و موارد تفریحی دیگر. این امکانات بتدریج بیشتر میشوند: استوری، لایو، آپلود چند عکس و غیره. نمیتوان در بستری که میلیونها نفر سرگرم تفریح و ارتباط آنی و مدرن هستند، خط مشی جدیای یافت.
دیدگاه برخی از کاربران اینستاگرام
برای نوشتن این مطلب و با هدف آشنائی بیشتر با دیدگاههای مختلف، تصمیم گرفتم پرسشهایی را در مورد اینستاگرام با کاربران این اپلیکیشن در میان بگذارم. پرسشها بدین قرار بود:
۱) آیا اینستاگرام یک نهاد معتبر در عکاسی است؟
۲) مهمترین نقش اینستاگرام در عکاسی شما چیست؟
۳) آیا اینستاگرام به عکاسی هنری و مستند (و نه خبری) لطمه میزند؟
محمد اینستاگرام را نهادی معتبر نمیداند و آنرا جائی بیهزینه برای معرفی کارش و دیدن واکنشها به عکسهایش میداند و معتقد است این مائیم که به هنر ضربه میزنیم. یاسر علاوه بر اینکه اینستاگرام را نهادی معتبر نمیداند، میگوید فضایی مملو از ناهنجاریهای اجتماعی و سیاسی است. حمید اینستاگرامِ چند سال پیش را بستری جدی برای نمایش عکسهای موبایلی در نظر میگیرد، چیزی که دیگر امروزه وجود ندارد با اینحال او اینستاگرام را برای عکاس ضروری میداند. آتنا هم بر این باور است که اینستاگرام نهاد معتبری نیست و پس از مدتی مثل سایر شبکههای مجازی از مد میاُفتد اما آنرا راهی برای ارتباط با عکاسان میداند او میگوید در این فضا نمیتوانیم حس واقعی مخاطبمان را ببینیم. فرهاد میگوید انتشار عکس از سوی عکاسان خوب داخلی و خارجی به اینستاگرام اعتبار میبخشد. او از این اَپ برای انتشار عکسهای موبایلیاش استفاده میکند. فرهاد اضافه میکند که عکاسان مبتدی با افزایش تعداد فالورهاشان و انتشار عکس و لایک بالا، خیال میکنند عکاس خوبی هستند و از این بابت لطمه میخورند. امید معتقد است که انتشار عکسهای ارزشمند در اینستاگرام صحیح نیست چون این فضا برای عکسهای یادگاری هست.
صدرا میگوید از طریق هشتگگذاری هر کسی میتواند به عکسش برچسبی بزند مثلاً هشتگ مینیمال، هنری و غیره. حال اگر بر اساس هشتگ عکسها را جستجو کنی به تصاویری میرسی که اصلاً در تعریف آن هشتگ نمیگنجد و بدین طریق است که اطلاعات غلط گسترش پیدا میکند او معتقد است که اینستاگرام نهاد نیست ولی مخاطبین عکس را تحت تأثیر قرار میدهد. نوید با تمایزگذاری میان اینستاگرام قدیم و الان و آینده و طرحِ قابلیتهای جدید اینستاگرام (استوری، لایو و…) به سویه چندوجهی و پویا اما غیرتخصصی اینستاگرام اشاره میکند. او بهرهگیری از اینستاگرام را در بکارگیری آن به دو روش کلاسیک (شخصی) و همسوئی با سبکوسیاق اینستاگرام میداند و کسانی که میان این دو روش عمل میکنند را اتلافکننده وقتشان میپندارد.
محمدامین با رد کردن نهاد بودن اینستاگرام، میگوید اینستاگرام برای عدهای معیار عکس و عکاسی است. او فقط عکسهای موبایلیاش را در این فضا به نمایش میگذارد و معتقد است انتشار مجموعه عکسها در اینستاگرام به دلیل کیفیت نامطلوب عکسها، سایز کوچک، عدم وجود قطعهای مختلف نمایش عکس و غیره، اشتباه است و در ادامه عنوان میکند که عکسها در اینستاگرام به دقت دیده نمیشوند و برای هر کدام تنها کمتر از یک ثانیه وقت گذاشته میشود. محمدامین عکاسی اینستاگرامی را به دلیل اتمسفر کارت پستالیاش (خصوصاً در ایران) ضربه زننده به شناخت و درک صحیح عکاسی هنری یا مستند و گمراهکننده مخاطب عادی عکاسی میداند.
رومینا استدلال میکند که اینستاگرام هم مانند خیلی از پدیدههای دیگر میتواند ابژهای متاثر از نگاه سوژه باشد. یعنی اینکه این کاربران هستند که با شیوه فکری و جنس فعالیتشان این اَپ را به نهادی مهم تبدیل میکنند. اما با اینحال او اینستاگرام را به دلیل عدم فعالیت جدی و صحیح کاربران، نهاد مهمی نمیداند. رومینا فضای اینستاگرام را با عکاسیاش بیربط میداند و صرفاً برخی از عکسهایش که با احساس و اندیشه او گره خورده است (که لزوماً در پیوند با تجربه عکاسیاش نیستند) را با دوستانش به اشتراک میگذارد و در ادامه میافزاید این شبکه اجتماعی با توجه به شواهدی که در گذشته از آن دیدیم، تعاریف عکاسی هنری و مستند را دچار اعوجاج میکند و به آنها لطمه میزند و بدین ترتیب عکاسان ناآگاه و معصوم را دچار این توهم میکند که عکاس مستند یا هنریاند.
سخن آخر
صرفاً با اندکی توجه به رویکرد اصلی پایهگذاران اینستاگرام که در ابتدای این مطلب بدان اشاره کردم و همچنین تحلیل ساختاری آن، درمییابیم که اینستاگرام هیچ داعیهای در ارتباط با فعالیت عمیق و جدی عکاسی، به عنوان نهادی خاص ندارد. اگرچه این نتیجهگیری برای شمار زیادی از عکاسان حرفهای بدیهی مینماید اما بنا به دلایلی من جمله فالور و لایک زیاد و استقبال زیاد از یک کاربر و انتخاب عکس توسط برخی صفحات، عدهای بر اساس منافعشان یا نادانسته اینگونه برداشت میکنند که اینجا معیاری مهم برای ارزیابی عکاسان هست و در واقع رزومهای مهم برایشان به حساب میآید.
آنگونه که از پاسخِ پرسشها نیز برمیآید و البته میتوان منطقاً هم بدان رسید، اینستاگرام ذاتاً از خود اعتباری متبادر نمیکند بلکه اعتبار و جایگاه از بیرون و توسط عکاسان و بنیادهای عکاسی حاضر در آن، بدان بخشیده میشود و ضمناً شاید بهتر باشد در زمینه اهمیت برخی از سایتها، نشریههای آنلاین و بنیادهای عکاسیای که در اینستاگرام صفحه دارند تحقیق شود تا بتوان به میزان اهمیت آنها در عکاسی و کیفیت فعالیتشان پی برد.
برخی از آنها در قسمت پروفایلشان نوشتهاند: «زیر عکسهایتان آدرس صفحه ما را تایپ کنید تا در صورت پذیریش کارتان، آنرا روی صفحهمان بگذاریم» همین! از این بابت در بیشتر مواقع موفقیت شگفتانگیزی نصیب عکاس نشده است. از طرفی به دلیل سطحینگری و عوامگرایی برخی از این صفحههای به ظاهر مهم، اغلب عکسهای انتخابیشان، شدیداً ضعیف است به نحوی که مخاطب عادی عکاسی که بین آنها شاید افراد مستعد هم وجود داشته باشد، آن عکس را نمونهای خوب در ژانر مربوطهاش تصور میکند و بدین ترتیب و بنا به دلایل دیگری مثل لایکها و فالورهای خیلی زیاد و نکات منفی دیگری که در پرسش و پاسخها ذکر شد، محتملاً این اپلیکیشن تاثیر مخربی بر عکاسان چند سال آینده از نظر شناخت صحیح مدیوم عکاسی خواهد گذاشت. در آینده نزدیک شاهد عکاسان تنبلی خواهیم بود که موبایل بدست عکسی فوری میگیرند و ویرایشی فوریتر روی آن میاندازند و در کسری از ثانیه آنرا آپلود میکند و هشتگ عکاسی هنری یا مستند بر آن میزنند و آنگاه عکسشان با لایکهای زیاد و احتمالاً تشویق افراد شناخته شده در عکاسی و گزینش آن عکس توسط چند صفحه به ظاهر مهم، به عنوان یک کار خوب به همگان معرفی میشود.
هدف این نوشته این بود که اندکی با سازوکار اینستاگرام بیشتر آشنا شویم و آگاهانهتر در آن فعالیت کنیم. طبیعتاً در صورت بکاربستن معقولانه آن مثل هر شبکه اجتماعی دیگری میتواند مفید باشد. به این نکته نیز باید توجه داشت که پس از چندی با پیدایش پدیدههای مجازی جدیدتر، قبلیها به اصطلاح از مد میافتند (مثال: قبرستانشدن فیسبوک کنونی با آمدن اینستاگرام). لذا قهرمانبازی در این فضاهای مجازی، ترویج آن و نادیده گرفتن عکاسی واقعی که سختیهای فراوانی چه در حوزه فن و چه در حوزه فکری دارد، نتیجهای جز ظهور نسلی از عکاسان تنبل و مجازی در آینده نزدیک نخواهد داشت.
عالی و ضروری بود
ممنونم خانم محبی
خیلی خوب ومفید بود.ممنون.
مرسی صادق!
واقعا ممنون به خاطر ایجاد تفکر در رابطه با پدیده ی روز این زمان و تشویق به فکر کردن در مسائل به ظاهر عادی جامعه.
ممنونم از شما
متشکر، استفاده کردیم
ممنونم
درود امید عزیز بابت دغدغه و مطلبی که تهیه کردی. مطلبی که نیاز بود
مقاله با ارزشی بود، روان و خوانا، تشکر میکنم
فضای اینستاگرام، دربرگیرنده جمع کثیری از علاقه مندان با سلایق گوناگون است، با توجه به تنظیم این مطلب برای حوزه تخصصی مثل سایت عکاسی، انتظار میرفت در کنار پرداخت به رویههای سطحی این فضای اجتماعی و کاربران آن، بیشتر به آن دسته از کاربرانی پرداخته میشد که این فضا را برای خود مهم قلمداد کرده و توانستهاند با شناخت کافی جنبههای مثبت و تطبیق پذیری، به درستی از آن بهره ببرند، و به نوبه خود (در مقام یک عکاس جدی) به سطحینگری و عوامگرایی این فضا، کمتر دامن زده و رویه روبه جلویی را در اینستاگرام و بسترهایی از این قبیل (عکس و عکاسی) که شاید در آینده بوجود بیایند پیش بگیرند.