مهران مهاجر – داربست
75,000 تومان
کتاب داربست، عکسهای مهران مهاجر
ناموجود
توضیحات
توضیحات
این عکسها از آسمان میآغازند، به زمین میرسند و در زمین میسُرند و دست آخر میخزند درون دوربین. اما تمام نمیشوند. انگار میخواهند از چارچوب اتاق تاریک هم بگریزند. پیشتر همیشه میخواستم عکسها را در قالب مجموعه بگنجانم. اما این عکسها ــ جز یکی دو تایی ــ از مجموعهها بیرون ماندهاند. نگنجیدن در یک قالب واحد شاید ویژگی مشترک این عکسها باشد. یکی دیگر اینکه عکسها هر کدام در کشاکشاند که درون چهار ضلع قاب بمانند یا از آن بگریزند. چیزها از جهان مادی و سهبعدی گریختهاند تا در سطح دوبعدی عکس آرام بگیرند. اما در اینجا هم سرِ ماندن ندارند. اگر بادکنکی است یا میزی، سیمی، نردهای، کتابی، آینهای، آجری، کاغذی، لیوانی، عکسی یا دوربینی، همگی میخواهند درون این چهار ضلع بیافتند و از گوشهی آن بگریزند. این کشاکش میان چیزها در جهان مادی و همان چیزها وقتی در سطح عکس تخت شدهاند همیشه وسوسهام کرده است. فاصلهی میان این سطح و آن جهان فضای معلقی میسازد. این فضای معلق شاید گونهای آزادی نامتعین باشد. بودن و زیستن در این فضا دستکم برای منِ عکاس کیفآور است.
میگویند در شعر گاه ناگفتهها بار صورت و معنا را به دوش میکشند. این عکسها ناچیزاند، اگر هم از چیزی میگویند شاید در آن جایی است که چیزی نمیبینیم. نادیدههای این چارچوبها، خودِ مفهوم اضلاع و ابعاد سطح عکس را متزلزل میکنند.
این عکسها ناکجا و ناگاه هستند. این عکسها نه تکتک به واقعهای اشاره دارند و نه با هم راوی رخدادیاند. شاید نامگذاری و تاریخگذاریِ آنها هم ناسازهوار بر همین نکته دلالت دارند. اینکه در این عکس یا آن عکس اشارهای آشکار یا پوشیده به امری در پیرامونمان هست، هست، اما کانون عکس نیست. کانون عکس همان فضای معلق است که تن به خلاء و آزادی میزند. در این تعلیق هم سطح کاغذین و دوبعدی عکس سبک میشود و هم جهان مادی و جرماگین بیرون. پس بیوزنیِ باشیدن در چیزها، در آسمان و زمین، در نور و خاک، در شیشه و آب، در چراغ و آینه، شاید بیوزنی باشیدن در عکس باشد.
گرد آمدن این عکسها وامدار پیشنهاد و همت محمودرضابهمنپور مدیر نشر نظر بود که همواره در روند کار نیز با دیگر یاران نشر نظر همدلانه همراه من بودند. مهرداد نجمآبادی با لطف و مهرش باریکبینانه در گزینش عکسها یاریام کرد. مهدی وثوقنیا بردبارانه در ویرایش عکسها کمکام کرد. سهراب مهدوی موشکافانه ترجمهی انگلیسی را از نادرستیها زدود. لذت گرد آوردن این عکسها را با بودن غزاله تجربه کردم.
کس چه میداند که این پرگار چیست؟ یا از این پرگار بیرون کار چیست؟ [۱]
۱. عطار نیشابوری، مصیبتنامه، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن، ۱۳۸۸، ص ۲۷۴.
اطلاعات تکمیلی
اطلاعات بیشتر
عکاس | |
---|---|
انتشارات | |
نوبت چاپ | |
قطع | |
شماره شابک | 9786001523212 |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.