عکس: Sandy Skoglund
خلاقیت یک فرایند ذهنی است که برداشت، نگاه و ادراکات شخصی هنرمند را در بر میگیرد. ذهن خلاق، فراتر از نگاههای مرسوم، دنیایی را برای خود باز میکند که میتواند نگاه و تفکراتش را در آن رها کند و آزادانه و به اشکال مختلف دست به آفرینش بزند.
انسان خلاق همیشه در پی کشف رابطهها، ابداع و تولید اثری است که برگرفته از استعداد و اندیشهای درونی و ذاتی اوست. خلق کردن همیشه مترادف با ابداع و نوآوری است که از یک تخیل قوی و ذهنی سرشار از ایدهای نو سرچشمه میگیرد و اثر او را از آثار مشابه، متمایز میسازد.
این عمل یک ویژگی انسانی است که طی آن هنرمند با گذر از تکنیکهای رایج، طرح یا موضوع را در ذهن خود میپروراند و نتیجهای نوآورانه ارائه میکند و هنگامیکه این ذهن از میان بیانهای تکراری رهاشده باشد، انگیزهٔ فراتری برای بیان خلاق به وجود میآورد.
عکس: Phillipe Halsman
خلاقیت از زمان تسلط شما بر ابزار هنری آغاز میشود و سپس نگاهی نو، متفاوت و به دور از کلیشههای رایج، ذهنیتی پویا را بکار میگیرد و در نهایت در یکی از اشکال هنری بروز پیدا میکند. در هنگام آفرینش، ذهنیت نهفته در درون آدمی برای خلق کردن به تکاپو واداشته میشود تا ارزشهای موجود را در قالبهای متفاوت که بعضاً به سبکی شخصی نیز میانجامد را عریان کند.
خلاقیت، رویکردی است که میتواند همهٔ گرایشهای هنری از جمله عکاسی را هم در بربگیرد. خلاقیت در عکاسی به یک سبک هنری محدود نمیشود، چرا که سبک روشی مشخص و منحصر به فرد است اما خلاقیت از اثری به اثر دیگر متفاوت میشود، هر چند وقتی ایدهها، ذهنیتها و تکنیک آثار هنری به هم نزدیک میشود میتواند به یک سبک مشخص هم برسد.
گسترش ذهنی در موضوعات مختلف، انسان را به دنیایی از روشها برای بیانی بدیع و خلاق هدایت میکند. ذهن باز و گستردهٔ هنرمند در عکاسی خلاقه باعث میشود از محدودیتها عبور کند و در هر کشف و شهودی به ابداع و نوآوری دست بزند. فشردن دکمهٔ شاتر برای یک ذهن خلاق، آغاز یک پایان است.
عکسهای خلاقه به دلیل نوع نگاه و ویژگی خاصی که در ارائهٔ آن وجود دارد و به لحاظ محتوایی موجب برانگیختن ذهن مخاطب شود، میتواند در یک دستهبندی به نام عکاسی خلاقه جای گیرد. در بسیاری مواقع میتوان در عناصر مختلف عکسها دست برد و یا با ترکیباتی نو و ابداعی، آثاری بدیع خلق کرد.
امکانات فنی دوربینها، ابزارها و تکنیکهای نرمافزاری، دانستههای زیباییشناسانه، اندیشهٔ نوگرا و همچنین ممارستهای بصری از طریق دیدن، از مهمترین نکاتی هستند که با ذهن و اندیشهٔ هنرمند آمیخته میشوند و تفکرات او را ساماندهی میکنند تا یک اثر خلاق هنری، ثبت و جاودان شود.
عکس: Giberton Dino
عکاسی اگر به عنوان یک هنر پیشتاز تاکنون پابرجا مانده و توانسته جایگاه خود را حفظ کند، به خاطر این است که هنرمندان آن از تکرار، دوری جستهاند و همیشه به دنبال نوآوری و ابداع بودهاند و به مدد همنشینی مسالمتآمیزشان با تکنولوژی، دست بازتری برای خلق آثاری متفاوت یافتهاند.
خلاقیت الزاما در شیوهای خاص که تعریف مشخصی داشته باشد صورت نمیگیرد، بلکه این مفاهیم، نگرش و رویکردی است که میتواند همهٔ دستهبندیهای عکاسی را در برگیرد. عکسهای ذهنی، خیالی، وهمانگیز، فراواقعی، مستند اجتماعی، طبیعت، پرتره ، خبری و مطبوعاتی و هر نوع دیگری که با نگرشی نو و از طریق رسانهٔ عکاسی بپردازند، میتوانند عکسهای خلاقه باشند.
گاهی خلاقیت میتواند در عین سادگی از یک عکس اجتماعی که با تاکید بر زیباشناسی تصویر و نگاه عکاسانه تهیه شده و یا عکسی از طبیعت که هیچ تمهیدی از تکنیکهای ابزاری یا نرمافزاری را در خود ندارد، نمود پیدا کند. خلاقیت در عکاسی میتواند در شکلهای مختلف بیانی و تکنیکی زیر بررسی شود:
الف: تکنیکهای حین عکاسی: این تکنیکها شامل تمامی روشهایی است که از توانایی فنی دوربین بهره گرفته شدهاند و عکاس میتواند آنها را به خدمت موضوع یا محتوا و به صورتی خلاق و نوآورانه ارائه نماید.
مانند استفادهٔ آگاهانه از سرعتهای مختلف شاتر دوربین، دیافراگم، لنز، فلاش، نوردهیهای چندتایی و طولانی، ایجاد جلوهٔ محوی در پیش یا پسزمینه، حرکتهای کاربردی دوربین به صورت افقی و عمودی در هنگام ثبت تصویر، تکنیکهای کم نوردهی یا بیش نوردهی برای رسیدن به سبکهای مایهتیره «Lowkey» و مایهروشن «Highkey» انتخاب حالتهای مادون قرمز، سیاه و سفید یا تکرنگ در دوربینهای دیجیتال و تواناییهای دیگری که در اینگونه دوربینها به آن افزوده شده، تصاویر عکاسی شده را به انتزاع میکشد.
عکس: Daniel Barreto
ب: تکنیکهای پس از عکاسی: این تکنیکها که مکملهای بیانی آثار عکاسی شده هستند، کمک بزرگی در ارائهٔ خلاقانهٔ آثار عکاسی میکنند. توانایی بیشمار نرمافزارهای دیجیتال که توانسته بستر وسیعی را برای بیان خلاقه، به هنر مند عرضه کند.
امکان تغییر، ترکیب دو یا چند عکس با یکدیگر، ایجاد انواع لبههای همسو با محتوای عکس به جای فریمهای مرسوم، تهیهٔ تصاویر سیاه و سفید، تکرنگ، مادون قرمز، و تغییر در تنالیتههای عکس از تصویر اصلی دیجیتال، امکان ایجاد حس حرکت، عمق و بُعد از طریق تولید افکتهای خلاق توسط عکاس، کاهش و افزایش محوی در بخشهایی از تصویر، ایجاد تکنیکهای مایهتیره «Lowkey» و مایهروشن «Highkey» بر روی عکسهایی که نوردهی آنها به صورت صحیح انجام شده، از مواردی است که عکاس میتواند با بکارگیری خلاق این روشها، دنیایی متفاوت را در آثارش ارائه کند.
ج: بهرهگیری از عناصر و روشهای زیباییشناسی تصویر و نگاه عکاسانه: در این نوع ارائه، عکاس بدون کمک گرفتن از هرگونه تکنیک خاص ابزاری و نرم افزاری، به بیان خالصانهٔ یک موضوع بر اساس اصول زیباییشناسی و ساختارهای شکلی عکاسی (نگاه عکاسانه) میپردازد.
مانند انتخاب زاویهٔ دید متفاوت و خلاق در راستای موضوع، انتخاب عوامل و عناصری که تاثیر قوی گرافیکی و عکاسانه داشته و در کادر دوربین به شکل خلاقانهای محصور شده باشند. ایجاد یک ترکیببندی خلاق از طریق چیدمان و ساماندهی عناصر در تصویر، انتخاب آگاهانهٔ رنگ، بیرنگی، تکرنگ، سایهروشنها و فرمهای گرافیکی، ایجاد تداعی حس بعد سوم، حس حرکت و توازن از طریق چیدمان صحیح عناصر و انتخاب لحظهٔ تعیینکننده در ثبت موضوعاتی گذرا و تکرار نشدنی.
د: رجوع به روشهای هنری: این روش، با بهرهگیری از یک رویکرد و نگاه خاص هنری صورت میگیرد. بسیاری از گرایشهای عکاسی همچون عکاسی ذهنگرا «subjective»، که از ذهنی پویا برای رسیدن به معنا سرچشمه میگیرد، عکاسی تخیلی یا وهمگرا «illusionism»، که بیشتر حالت خوابگونه و رویایی را تداعی میکنند، موضوعاتی فراواقعی «surreal»، که ترکیبی از دنیای ذهنی و واقعی هستند، عکاسی انتزاعی «Abstract»، که مجموعه آثاری را در بر میگیرد که منتزع از واقعیت هستند و همچنین عکاسی تجربی «Exprimental»، که ترکیبی از تخیلات و احساسات همراه با بکارگیری صحیح تکنیک در خدمت محتواست، از روشهای هنری برای دستیابی به نگاهی خلاق میباشند که عموما مرزهای مشخصی هم ندارند.
همین که بسیاری از عکاسان ارادهای برای ثبت تصاویرشان با نگاهی متفاوت دارند، نشان میدهد که میخواهند فراتر از واقعیات ملموس و روزمره، میدان وسیعی برای بیان ایدههای خلاق خود فراهم آورند و با درهمآمیزی تکنیکها، ایدهها و تفکراتشان، دست به آفرینش بزنند. یک هنرمند نمیخواهد مخاطبش در برابر او منفعل باشد؛ لذا هر بار سعی میکند ذهن خود را پویا نگه دارد و نگاه خلاق خود را به سمت و سویی ببرد که مخاطب، اثر او را در خود حل کند و یا حداقل به تفکر و تعمق وا دارد.