فیلیکس نادار، ۱۸۶۵

از زمانی که فلیکس نادار [۱] روی صندلی گردان در مقابل دوربین نشست و با عکسبرداری پیاپی نمای ۳۶۰ درجه‌ی بدن خود را ثبت کرد، صد و پنجاه سال می‌گذرد. نتیجه‌ی تلاش خلاقانه‌ی فلیکس نادار بیننده را بی‌اختیار به خنده وامی‌دارد؛ به خاطر حرص و زیاده‌روی طنزآلودی که در گرفتن و دیدن «تصویر من» در آن وجود دارد. این عکس آیینه‌ی تمام‌نمای ذوق و هیجان کودکانه‌ی انسانِ قرن نوزدهمی در برابر چیزی است که مدت‌ها انتظارِ داشتنش را کشیده بود.

اما خنده‌دارتر آن است که علیرغم عرضه‌ی صدها هزار مدل از این ابزار و گرفته شدن بی‌شمار پرتره طی این سال‌ها، اشتیاق و عطش آدم‌ها برای ثبت و نمایش تصویر خود نه تنها کمتر نشده، بلکه در حال حاضر به نوعی اعتیاد و حتی جنون تبدیل شده است. پیوند موبایل‌های دوربین‌دارِ هوشمند، ابزارهای سلف‌پرتره و رسانه‌های اجتماعی، امروز بستری را ساخته که هم محرک و هم پاسخگوی نیاز مبرم ماست برای جلب نظر دیگران از راه ارائه‌ی تصویری تأثیرگذار از خود.

کیریل اورِشکین، ۲۰۱۴

برندگان این بازی کاربرانی‌اند که در القای ویژگی‌هایی چون جذابیت، جسارت، شجاعت، خلاقیت، قدرت و… با سلفی‌های خود موفق‌تر عمل می‌کنند و هواداران بیشتری گرد خود می‌آورند. بعضی از آن‌ها با جمع کردن هزاران طرفدار، عملاً به سلبریتی‌های دنیای مجازی تبدیل می‌شوند. کیریل اورِشکین [۲]، یکی از این افراد است که با سلفی‌های دیوانه‌وارش بر فراز ارتفاعات شهر، در شبکه‌های اجتماعی لقب «کله‌خر» گرفته است.

آیا فیلیکس نادار پیشرو و بلندپرواز داستان عکاسی ما که اتفاقاً اولین عکس هوایی را هم از روی بالن گرفت، هرگز تصور می‌کرد که آن شیفتگی تصویر کردن خود و میل به بدعت در خودنگاری، روزی به چنین ثبت افراطی‌ای، با این زاویه‌ی غریب، تناسبات به هم ریخته و فضای فراواقعی منتهی شود؟

 

 

[۱] Félix Nadar
[۲] Kirill Oreshkin