نمایشگاه عکسهای ماهور زهرایی با عنوان «مشق اول: زوال» جمعه ۲ اسفندماه ۱۳۹۸ در گالری «پروژههای ۰۰۹۸۲۱» گشایش مییابد.
زهرایی در معرفی این مجموعه، که با دوربین قطع متوسط و بهشیوهی آنالوگ تهیه و در اندازههای ۴۰×۴۰ و ۸۰×۸۰ چاپ شده، آورده است:
مجموعهی پیش رو مشقی بر اساس مجموعهی «شبهای تابستانی، پیادهروی» رابرت ادمز است. انتخاب رابرت ادمز بهواسطهی تأثیری است که من در طول دوران کاریام از او گرفتهام. البته ادمز تنها منبع تأثیر برای من نبوده، مکتب دوسلدورف و نمایشگاه «مکاننگاریهای جدید: عکسهایی از چشمانداز دگرگونشده توسط انسان» (۱۹۷۵) که برگزارکنندهی آن ویلیام جنکینز بود، جریانهای بسیار مؤثر بر عکاسی منظره بودند و طبیعتاً بهدلیل این که من هم عکاس مناظر هستم از این جریانها تأثیر گرفتهام. با در نظر داشتنِ این نکته، در نبود جریانهای مؤثر فکری و تصویری تأثیرگذار در عکاسیِ ایران، سرمشق را باید در جای دیگری جز ایران جستوجو کرد.
با اینکه مجموعهی «شبهای تابستانی، پیادهروی» از دیدگاههای آن دو جریان فاصله دارد اما مجموعهی مستقل و درخشانی است که ادمز آن را در حومهی کلرادو و از مجموعهی مسکونیِ تازهتأسیسی گرفته که قرار بود بهشتِ جدیدی را برای ساکنانش فراهم کند، که نکرد و (پیرو ایدهی همیشگیِ ادمز یعنی عکاسی از طبیعت دگرگونشده توسط انسان) در نهایت باعث زوالِ طبیعت شد بهجای اینکه بهشتی برای ساکنان آن باشد. این همان موضوعِ همیشگیِ کارهای من است، تأثیر انسان بر پیرامونش و زوالی که بر خود و طبیعت تحمیل کرده. این دلیل اصلیِ من برای انتخاب مجموعهی «شبهای تابستانی، پیادهروی» است.
برای مشق کردن باید بهصورت و محتوای سرمشق نزدیک شد، همیشه ساختارِ صوریِ اثر در دسترستر از محتوا است، اما برای ایدهی مشق چارهای جز خوانشِ این دو نیست و طبیعتاً مخاطب تحققِ این دو را بررسی خواهد کرد. در تمام این عکسها مجسمهی یکسانی قرار دارد که مشابهش در سرمشق نیست. مجسمهای با مختصات تاریخیِ مشخص، ونوسِ دستبریدهی یونانی. این مجسمه با نمادهایی که با خود بههمراه دارد، همانطور که مشخص است، بازیچهی دستِ من شده تا در کنار زوالی که زمان بر او تحمیل کرده نشاندهندهی استیصال هم باشد (این مجسمه را اگر همان الاههی یونانی در نظر بگیریم و نه یک اثر هنری، مجموعهای از نمادها و یکی از خدایانِ یونان است که در زمان ما جز تزئین، کار دیگری از دستش برنمیآید چه برسد به این که هنر باشد). این مجسمه ابزار تأکید من بر زوال و استیصال است و در عینحال این امکان را به من میدهد که از سر مشق فاصله بگیرم.
و در پایان، مشق را که نمایش نمیدهند!
من مشق کردن را رویکردی در نظر میگیرم که به نمایش گذاشتنش در شرایط فعلی شاید مؤثرتر از نمایشهای غیر از آن باشد، و امتداد و استمرار مشقکردن شاید در آینده بستر مناسبی را در مقابلِ شرایطِ فعلی برای ما فراهم کند، و در عینحال تصور میکنم که مشق موضعِ راحتتری برای صحبت کردن است.
ماهور زهرایی متولد ۱۳۶۵- تهران نمایشگاههای انفرادی: محسوس، گالری محسن ۱۳۹۳ – معقول، گالری محسن ۱۳۹۳ – درخت گندم، گالری محسن ۱۳۹۲ – ناخودآگاه، گالری محسن ۱۳۹۱ – رودا، گالری راهابریشم ۱۳۹۰ و نمایشگاههای گروهی: تصویر کوچک، آینه بزرگ، گالری آگ ۱۳۹۷ – گالری آرته، ۱۳۹۶ – سوژه، گالری آریا ۱۳۸۴ و رویاهای گریزان، گالری کارنامه ۱۳۸۳ را در کارنامه هنری خود دارد.
نمایشگاه «مشق اول: زوال» ماهور زهرایی در گالری «پروژههای ۰۰۹۸۲۱» تا ۱۳ اسفندماه ۱۳۹۸ ادامه خواهد داشت.
نشانی: تهران، خیابان کریمخان زند، خیابان خردمند شمالی، کوچهی هجدهم، شمارهی ۲۵
گالری شنبهها تعطیل است.