یحیی دهقان پور، عکس از رامیار منوچهرزاده

در وانفسای قرارگیری یکباره در دنیایی که فناوری دیجیتال به انسان معاصر (آدم سابق) زورچپان (یا همان تحمیل) نموده است، شاید بتوان گفت عکاسان، به ویژه عکاسانی که سنی از آن‌ها گذشته است (مانند خودم)، بیش از سایر گروه‌های اجتماعی دچار نگرانی، احساس غبن و یأس ناشی از سیطره و فراگیر شدن فناوری دیجیتالِ عکاسی شده‌اند. چرا که به ناگاه، نیم دانش، تجربه و اطلاعات خود را در ارتباط با روند پس از عکاسی، از دست رفته یافته و دریافته‌اند که اکنون باید این نیمه را با دانشی که کوچک‌ترین اطلاعی از آن ندارند و باید از الفبا آغاز کنند، جبران نمایند. ای بسا خردسالان زیر ده سال فامیل در این باره (فناوری دیجیتال) به مراتب به روز ترند و عکاس فرضی ما باید در محضر نوه‌ی خود به تلمذ پرداخته و مشق رایانه و فناوری تصویر دیجیتال کند.

در همین اثنا (هاگیر واگیر)، ظهور گوشی تلفن همراه مجهز به دوربین عکاسی با کیفیت تصویر خیره کننده نیز با به چالش کشیدن عکاسی مستند و خبری، تیر نهایی و تعیین کننده را بر قلب عکاس فرضی ما می‌زند و او را مأیوس‌تر و منزوی‌تر از پیش می‌سازد. رؤیا و نوستالژی عکاسی با فیلم نقره‌ای که تاج‌زرین لقب عکاس حرفه‌ای یا هنرمند را بر سر او می‌گذاشت، یک دم او را رها نمی‌سازد و با این ماندن در روزهای پادشاهی گذشته، هر روز بیشتر از پیش از قافله جدید عکاسی عقب می‌ماند و این قافله با چنان سرعتی حرکت می‌کند که قافله سالار خود (کمپانی کداک) را نیز جا می‌گذارد و به پیش می‌رود.

یحیی دهقان‌پور در حال آماده‌سازی نمایشگاه «سیب سوم» در گالری آران، عکس از رامیار منوچهرزاده

یحیی دهقان‌پور از سنخ همین عکاسان است. عکاسی که بیشتر عمر حرفه‌ای خود را در دوران طلایی فیلم نقره‌ای سپری کرده است. آشکار است که با پدیدار شدن روند تازه‌ی ثبت تصویر عکاسی، او نیز چون بسیاری دیگر از عکاسان هم عصر خود، تا دست یازی به دانش و تجربه‌ای پایه از فناوری ثبت تصویر جدید، دچار فترتی گذرا در روند آفرینش عکس شخصی خود شود. نمایشگاه عکس‌های مراسم تشییع پیکر شاعر نامی، فروغ فرخزاد، پیامد این دوره فترت و رجوع یحیی به بایگانی نگاتیوهای سیاه و سفید بیست و چند سالگی اوست. زمانی که برای تجربه‌ای تازه در عکاسی مستند و نگاهداشت تاریخی این واقعه، دست به دامان محمود پاکزاد می‌شود تا دوربین مامیای قطع متوسط به امانت بگیرد و این رویداد یکه را در مربع‌های نقره‌ای ویژه خود قرار دهد.

مراسم خاکسپاری فروغ فرخزاد از مجموعه‌ی «آن روز او را در باغچه کاشتند…» اثر یحیی دهقان‌پور

وی همیشه کوشیده یک عکاس پیشرو و نوآور شناخته شود و برای نیل به این هدف، از انجام هیچ تجربه‌ای فروگذار نمی‌کند. زمینه‌ی مطالعه او در ادبیات پارسی و اساتید عکاسی او در مدرسه‌ی هنر سانفرانسیسکو از جری برشارد[۱] و لیندا کانر[۲] تا جک فولتون[۳] و حتی رابرت هاینکن[۴] و آلن سکولا[۵] در دهه‌ی هفتاد میلادی، نقش تعیین کننده‌ای در شکل‌گیری روحیه و شخصیت تجربه‌گر، نوگرا و کمال خواه او ایفا کرده‌اند.

شاید آنچه یحیی دهقان‌پور را در سن ۷۷ سالگی از دیگر عکاسان هم نسل او کاملاً متمایز می‌سازد، بازیگوشی اندیشه‌ورزانه‌ی او با ابزارهای گوناگون عکاسی و کشف و به‌کارگیری بجا و خلاق تکنیک‌های خود ساخته در آثارش باشد. در همگی آثار عکاسی هنری فراموش نشدنی دهقان‌پور، رد پای این بازیگوشی‌های اندیشه‌ورز و ژرف او را مشاهده می‌کنیم. طنز پر قدرت او دربرخی آثار، تداعی کننده‌ی نیش و کنایه‌ی دردناک او در گفتار بوده که وجهی بارز در شخصیت اجتماعی دهقان‌پور به شمار می‌رود.

نمایشگاه عکس «سیب سوم» از جهاتی نقطه عطفی در رویکرد هنری یحیی به عکاسی و به‌کارگیری خلاق ابزار جدید در جهت نقد دوران و فضای معاصر در ایران و غرب (به نمایندگی آمریکا) است. عکس‌های نمایشگاه او ساختمان‌ها، پل‌ها، آسمان‌خراش‌ها و در یک کلام، مناظر شهری را نشان می‌دهند که به شکلی غریب و شگفت آور، خمیده و در حال ریزش به نظر می‌رسند. گویی چشم‌انداز شهری از درون آینه‌های معوج شهربازی دیده می‌شود. بی‌درنگ در نگاه نخست، به نظر می‌رسد که عکاس به مدد نرم افزار ویرایش تصویر، عکس‌ها را بر اساس دیدگاه خود، دگرگون نموده است. اما آنان که یحیی دهقان‌پور را از دیرباز می‌شناسند، نیک می‌دانند که در خمیره‌ی عکاسی او چنین دگرگونی‌هایی پس از عکاسی، نه در عکاسی نقره و نه در روند تازه، جایی نداشته و ندارند. برای کسانی که با شخصیت عکاسی دهقان‌پور آشنایی ندارند، یادداشتی بزرگ بر دیوار نمایشگاه نیز همین موضوع را به آنان گوشزد می‌کند.

اما همین یادداشت به نکته دیگری نیز اشاره دارد که بر ابهام و پیچیده‌گیِ شیوه‌یِ پدید آمدنِ ساختار عکس‌ها می‌افزاید: «همگی عکس‌ها با گوشی آیفون و با استفاده از گزینه‌ی پانوراما گرفته شده‌اند.» با نگاه دوباره به عکس‌ها در می‌یابیم کادرها بیشتر عمودی و دارای نسبت درازا و پهنای عکس‌های سنتی پانوراما هستند. دقت و تمرکز بیشتر بر عکس‌ها، راز شیوه‌ی پدید آمدن‌شان را آشکار می‌سازد. گزینه‌ی پانوراما در دوربین‌های تلفن همراه، بر خلاف دوربین‌های معمول دیجیتال، عکس پانوراما را به صورت کادرهای جداگانه ثبت نمی‌کند، بلکه با لمس تکمه‌ی شاتر به شکل پیوسته و با حرکت دادن دوربین از سمتی به سمت دیگر، تصویر پانوراما ثبت می‌گردد. حال، اگر برای انجام این عمل به جای حرکت بر روی یک بردار خطی، حرکت بر روی یک بردار سینوسی انجام گردد، نتیجه آنگونه می‌شود که در عکس‌های دهقان‌پور شاهد آن‌ها هستیم.

 

          

از مجموعه‌ی «سیب سوم» اثر یحیی دهقان‎پور

خود او اذعان می‌دارد که رسیدن به چنین نتیجه‌ای حاصل بازیگوشی و کنجکاوی برای دریافتن قابلیت‌ها و امکانات دوربین تلفن همراه بوده و کاملاً تصادفی و ناخواسته کشف شده است! لیکن، نکته‌ی مهم و ظریف، اندیشه‌ورزی ژرف او در به خدمت گرفتن این تکنیک تازه کشف شده (توسط خودش)، در خلق آثاری است که بر دیوار نگارخانه‌ی آران قرار گرفته‌اند؛ اگرچه در طول تاریخ عکاسی، نفس کشف یک تکنیک جدید دگرگونی تصویر، برای بار نخست، هنر تلقی شده است. تکنیک‌هایی چون فتوگرام، فتومونتاژ، سولاریزه، پوستریزه، با ریلیف، رتیکولیشن… همگی برای نخستین بار، جدا از محتوای تصویرشان، در تاریخ عکاسی در جایگاه اثر هنری قرار گرفته‌اند.

۶۷ عکس یحیی دهقان‌پور، ولی جدا از تازه بودن تکنیک به کار گرفته شده، دارای ارزشهای والای هنری نیز هستند که در دو مجموعه‌ی جدای آمریکا و ایران به نمایش در آمدند. پلِ در هم پیچیده‌ی بروکلین و ساختمان کج و معوج سازمان ملل در نیویورک در کادر باریک و بلند عمودی، آغازگر نمایشگاه هستند. گویی زلزله‌ای مهیب رخ داده و عکس‌ها درست در لحظه‌ی فرو ریختن گرفته شده‌اند. با مشاهده بیشتر و دقیق‌تر عکس‌های پرشمار یحیی، احساسی دوگانه از هراس برآمده از گم گشتگی انسان معاصر در انبوهی ساختمان‌ها و سازه‌های سر به آسمان کشیده و در حال ریزش، و سر خوشی حاصل از اشکال خمیده و در حال لولیدن کله قندهای سیاهی با لبه‌های پیکسلی همچون ویروس پوکمون [۶]، بر بیننده چیره می‌شود.

           

از مجموعه‌ی «سیب سوم» اثر یحیی دهقان‎پور

با رسیدن به عکس‌های ایران، این حس دوگانه شدت بیشتری به خود می‌گیرد. سر در دانشگاه تهران، تونل بزرگراه حکیم، میدان آزادی و …. مورد هجوم دوربین دهقان‌پور قرار گرفته و به شکل طنزآمیزی ویران شده‌اند. راه پله رنگین و پیچ و تاب خورده‌ی خیابان ولی‌عصر، یکی از نقاط اوجِ مجموعه‌‌یِ کم شمارِ بخشِ ایران است. در نگاه نقادانه‌ی او، چشم اندازهای طبیعی ایران به شکلی هجوآمیز ذوب شده‌اند!

شاید بتوان بر دهقان‌پور خرده گرفت که از چه روی عکس‌ها پرشمارند و از بین عکس‌های با موضوع مشابه، چرا به بر دیوار بردن عکس قوی‌تر اکتفا نشده است. طرفه آنکه از دهقان‌پور، آموزگار با سابقه و نامدار عکاسی، عکس‌هایی ببینیم که نقطه نظر سیاسی او را نسبت به رئیس‌جمهور فعلی آمریکا به شکلی شعارزده و نه چندان عمیق به تصویر کشیده است: آنجا که دونالد ترامپِ یک چشم، در حال انداخته‌شدن به زباله‌دان است! در نقطه‌ی مقابل، عکس‌های فرودگاه نیویورک و به ویژه، جامبوجتی که چون کوسه دهان باز کرده، یکی از فرازهای درخشان این نمایشگاه است. عکس‌های دیگر فرودگاه و خیابان‌های نیویورک از جمله مجموعه‌هایی هستند که روایاتی متفاوت و در عین حال تأمل برانگیز را بازگو می‌کنند.

       

از مجموعه‌ی «سیب سوم» اثر یحیی دهقان‎پور

ختم کلام آنکه با سیب اول، آدم از بهشت رانده شد، با سیب دوم نیوتن دنیا را دگرکون کرد، و با سیب سوم (اپل مکینتاش) در دستان آدم بازیگوش اندیشه‌ورز، دنیا کن فیکون شد.

 

– برای مشاهده عکس‎ها در ابعاد بزرگتر روی عکس کلیک کنید.

پی‌نوشت‌ها:

۱. Jerry Burchard (۱۹۳۱–۲۰۱۱), American photographer
۲. Linda Connor (۱۹۴۴), American photographer
۳. Jack Fulton (۱۹۳۹), American photographer
۴. Robert Heinecken (۱۹۳۱ –۲۰۰۶), American photographer
۵. Allan Sekula (۱۹۵۱ –۲۰۱۳), American photographer, theorist and critic
۶. نوعی بازی کامپیوتری قدیمی