حرفهای یا غیر حرفهای؛
«من شاید کمی حالتان را بگیرم.»
با این جمله محسن راستانی که یکی از سیاستگذاران بینال یازدهم بود سخنان خود را خطاب به راهیافتگان آغاز کرد و گفت:«من تنها عضوی از شورای سیاست گذاریام که با برگزاری بینال مخالف بودم، هستم و خواهم بود چون معتقدم بینال ساحتی بسیارجدی است و آدمها باید برای آن آماده بشوند.»
او که تاکید میکرد در زمینه عکاسی با هیچ کس تعارف ندارد، گفت: «عکاسی ایران کاملا پرشور و علاقمند، اما بیثمر و غیرحرفه ای است. آنچه عکاس ایرانی دارد مقداری عکس، اطلاعاتی جزیی و ادعای فراوان است.
ما تازه داریم کتاب ترجمه میکنیم و به الفبا میپردازیم. ما هنوز یک کتاب منطبق با ارزشهای عکاسانه در سطح ایران نداریم، هنوز عکاسی صاحب سبک که بتواند پیشبینی کند و با برنامه و سازمان کارش را پیش ببرد وجود ندارد اما دوسالانه برگزار میکنیم.»
راستانی گفت: «معتقدم قبل از اینکه بینال داشته باشیم باید نهادهایی ایجاد کنیم که افراد را با مفاهیم و آموزههای لازم آشنا کند و کمک کند تا به سبک و سطوحی برسند و از آنجا به بینال پرتاب شوند.»
او ادامه داد: «عکاسی ایران باید از طریق ورک شاپ و استاد صاحب سبک رشد کند و ببالد.»
راستانی که اخیرا وارد دهه ششم زندگی شده است گفت:«این نظرات من در مورد بینال و آثارش است و میتوانم آنها را کاملا با دلایل حرفه ای و مستند ثابت کنم.»
او انتقادی هم به شیوه کار همکاران خود داشت و گفت:« همانطور که ما میتوانیم از حرفهایترین عکاسان دنیا نام ببریم، از غیر حرفهای ترینها هم میتوانیم یاد کنیم که اتفاقا تعدادشان در ایران کم نیست.»
او غیر حرفهایها را این چنین معرفی کرد که: «امروز اگر به یک عکاسی که خود را حرفهای میداند بگوییم شما از گل عکس گرفتهاید؟
میگوید: «توی آرشیوم دارم.»
بپرسید از پرنده، از چهره رییس جمهور، تظاهرات، کارگر، زن، ورزش، مجلس، این موضوع یا آن موضوع عکس دارید؟
میگوید:«بله دارم.»
عکاس ما همه چیز عکس میگیرد و هنوز به فرهنگی که ناشی از شخصیت خودش باشد دست پیدا نکرده است.
به اعتقاد من این فرد غیر حرفهایترین عکاس دنیا است.
برای همین است که بینال زیاد میگذراند، جشنواره زیاد است، فراخوان هم زیاد میدهند و همه در تمام آنها شرکت میکنند.»
پایان