سایت عکاسی، گزارش اختصاصی – این هم از جمله حکایتهای جالبی است که بارها و بارها رخ داده و میدهد.
های و هویی، برو بیایی، قول و قراری، سرو صدایی و در نهایت هیچ.
تو گویی اصلا نبوده است.
این حکایت جشنوارههایی است که میآیند، یک یا چند سالی میمانند و درست بر عکس تولد پر سر و صدایشان، آرام و بی سر و صدا میروند.
این روزها، در حوزه عکاسی شاهد مرگ آرام دو جشنواره هستیم.
جشنواره عکسهای دریایی، که سازمان بنادر و کشتیرانی برگزار میکرد پس از چهار دوره و مسابقه کودک و معنویت که متولی آن فرهنگسرای کودک بود، پس از دو دوره.
داریوش عسگری که دبیر این دو بوده است، درباره چگونگی پا گرفتن و برگزار شدن این رویداد ها میگوید:
در جشنواره کودک و معنویت هدف این بود که عکاسان تشویق شوند نگاه خود را به وجه معنوی کودکان معطوف کرده و به آنان از این زاویه نگاه کنند.
در جشنواره عکسهای دریایی هم، معرفی صنعت کشتیرانی و دریانوردی مد نظر بود چون برگزار کنندگان معتقد بودند این صنعت چندان شناخته شده نیست.
او میگوید: من با این دو جشنواره با عشق و علاقه جلو میآمدم. فضای خوبی برای عکاسان ایجاد شده بود و نوآوری مبارکی بود. علی رغم تمام محدویتهای موجود، به همه تعهدات و قول و قرارهای خود پایبند بودیم کتاب جشنوارهها به موقع با کیفیتی مناسب چاپ شده، جوایز اهدا میشد، نمایشگاهها به موقع آغاز شده و پایان مییافت و از دیگر سو نتایج کار برای برگزارکنندگان قابل استفاده و کاربردی بود.
اما چرا این دو جشنواره متوقف شد.
عسگری پاسخی قابل پیش بینی برای این پرسش دارد. تغییر مدیریت.
او میگوید: عادت کردهایم که این گونه کارها و برنامههای فرهنگی به فرد بستگی داشته باشد.
تا وقتی که طراح برنامه، در موقعیت مدیریتی خود حضور دارد، کار پیش میرود اما وقتی که رفت، به زمین میماند.
آیا راهی برای گریز از اعمال سلیقه شخصی وجود دارد؟
عسگری معتقد است قبل از برنامه ریزی برای آغاز هر کار فرهنگی باید تدابیری اندیشید که یک کار، جزو شرح وظایف و ماموریتهای نهاد برگزار کننده، بشود تا با تغییر مدیریت از بین نرود.
اما منیژه شعاعی مدیر پیشین مراکز فرهنگی هنری منطقه سه تهران و رئیس فرهنگسرای کودک میگوید: شاید ایراد به ساختار سازمان فرهنگی هنری وارد باشد که اجازه نمیدهد که برای برگزار کردن رویدادهای فرهنگی، برنامهریزی طولانی مدت داشت.
او میگوید: روال کار این گونه است که که باید سال به سال برنامهریزی کرد و به سازمان پیشنهاد داد تا در صورت تصویب، بخشی از بودجهاش تامین شود.
شعاعی ادامه میدهد: البته امسال این روند طی شده بود. ما معمولا کار اجرایی جشنواره را از اواخر اردیبشهت و خرداد آغاز می کردیم و زمانی که من استعفا دادم، کار اجرایی نمایشگاه آغاز شده بود.
خانم غضنفری که به عنوان مدیر جدید فرهنگسرای کودک بر سر کار آمده است، درباره اینکه چرا جشنواره ادامه نمییابد میگوید: هنوز درباره آن به اجماع نرسیدهایم و برای ادامه ادادن آن دلایل مستدل و متقنی نداریم.
البته این موضوع در شور و بررسی است و نتیجه نهاییاش را اعلام میکنیم.
اما در سازمان بنادر و دریانوردی یافتن کسی که پاسخگوی پرسش ما باشد، بسیار دشوار است.
در نهایت پاسخی که از روابط عمومی میشنویم این است که: شاید دلمان نخواهد برگزار کنیم.
داریوش کیانی خبر برگزار نشدن جشنواره عکسهای دریایی را از ما میشنود.
او که از جمله عکاسانی است که آثارش را در جشنواره شرکت داده بود، میگوید: تاسف آور است اما این بیثباتی تنها به جشنوارهها محدود نمیشود.
بسیاری از کارها و برنامههای موفق دیگر هم معلوم نیست چقدر دوام میآورد.
وی میگوید: سازمان بنادر این کار را با کارشناسی شروع کرد و به دست کاردان سپرد به طوری که در طی این چهار سال به یکی معتبرترین و منظمترین رویدادها تبدیل شد.
وی ادامه میدهد: از یک سو با خرید آثار، در قالب جشنواره، از هنرمندان حمایت میشد و از سوی دیگر سازمان به نگاه عکاسان جهت داده و توجه آنها را به مرز آبی گستره کشورمان جلب کرده بود.
کیانی میگوید: یکی از موضوعات جشنواره خلیج فارس بود و آثار فراوانی با این نام و این موضوع تهیه میشد.
این بخش به خودی خود از نظر جغرافیای سیاسی اهمیت فراوان داشت و میتوانست پاسخی باشد به تلاشهای بیگانگان برای متداول کردن نامی مجعول برای خلیج فارس.
او سخنانش را اینگونه به پایان میبرد که: امیدوارم مسوولان برگزاری، کار را نیمه تمام نگذارند.