آلفرد استیگلیتس. «باران بهاری، نیویورک»، ۱۹۰۰
حداقل میتوانند دربارهام بگویند و روی سنگ قبرم بنویسند که، اهمیت میدادم.
آلفرد استیگلیتس
کل تاریخ عکاسی را بگردید کسی با شخصیتی به ابهت آلفرد استیگلیتس پیدا نمیکنید. او به خیلی چیزها اهمیت میداد. البته که یکی از بزرگترین عکاسان هم بود اما به خیلی چیزهای دیگر ورای کار عکاسیاش هم اهمیت میداد.
او اولین مدیر و برنامهریز عکاسی بود و باورش به این که باید عکاسی را همچون سایر کنشهای هنری جدی گرفت را اشاعه داد. استیگلیتس یک گالری [گالری ۲۹۱] راهاندازی کرد، مجلاتی از جمله نشریهی مهم «کَمِراوُرک» منتشر کرد، و هر کاری که در نظرش میتوانست «آرمان» او را پیش ببرد و یاور، مشوق و مروج آثار عکاسان و هنرمندان بسیاری باشد که شخصاً به آنها باور داشت.
این عکس بینظیر در گوشهی میدان مدیسن جایی در نزدیکی گالری ۲۹۱ گرفته شده و با رویکردی خالص و ساده کمابیش کیفیت و احساس ژاپنی به خود گرفته است. تعادل فوقالعادهای دارد. درخت در پیشزمینه در ناحیهی وضوح قرار دارد و آن نور نرم خاکستری در پسزمینه به آن حسی ظریف و هالهای رویاگون بخشیده.
همیشه احساسم این بوده که این عکس باید سلفپرتره باشد. استیگلیتس هم آن درخت است و هم آن رفتگر که بهاتفاق هم سعی دارند نگاه جدیدی را برای دنیای مدرن به ارمغان بیآورند و به آمریکا یاد بدهند بهشیوهی جدیدی خود را ببیند.