دیافراگم چیست؟ چگونه کار میکند؟ و چگونه میتوان مثل حرفهایها از دیافراگم در عکاسی استفاده کرد؟
دیافراگم یکی از تنظیمات اصلی دوربین است و، اگر نظر مرا بخواهید، این همان جایی است که جادوی عکاسی رخ میدهد! در این مقاله، با همه چم و خمهای دیافراگم آشنا میشویم، از جمله:
- دیافراگم واقعاً چیست؟ (به زبان ساده)
- چطور میتوان برای ثبت عکسهای هنری از دیافراگم استفاده کرد؟
- دیافراگم مناسب برای عکاسی منظره، پرتره و غیره چیست؟
- و کلی نکته و ترفند دیگر!
اگر بتوانید روی دیافرگم تسلط پیدا کنید، کنترل بسیار زیادی در عکاسی پیدا خواهید. پس با ما همراه باشید.
اجازه دهید اول با مهمترین سؤال شروع کنیم:
دیافراگم چیست؟
دیافراگم یا اَپِرچِر (aperture) همان روزنهی درون لنز دوربین است. هر چه این روزنه بزرگتر باشد، نور بیشتری به سطح حسگر ضبط عکس دوربین میرسد و نوردهی بیشتر و عکس روشنتری خواهید داشت. هر چه این روزنه کوچکتر باشد، نور کمتری به سطح حسگر دوربین میرسد و نوردهی کمتر و عکس تاریکتری خواهید داشت. و با تنظیم دیافراگم در دوربین، میتوانید اندازهی این روزنه را کم یا زیاد کنید.
دیافراگم و اف-استاپ
دیافراگم بر اساس اف-استاپ، یا استاپ اندازهگیری میشود، مثل این اعداد: f/2.8، f/4، f/5.6، f/8، f/22 و غیره. همان طور که در نمودار زیر میبینید، هر چه شماره اف کوچکتر باشد، روزنه دیافراگم بزرگتر است:
افزایش هر یک استاپ به معنای نصف شدن اندازه دیافراگم است. بنابراین، وقتی از f/2.8 به f/4 میروید، اندازهی دیافراگم را نصف میکنید. و وقتی از f/4 به f/5.6 میروید، اندازه دیافراگم دوباره نصف میشود. و البته، اگر این کار را در جهت عکس انجام دهید، اندازه دیافراگم دو برابر میشود. مثلاً از f/5.6 به f/4، یا از f/4 به f/2.8.
بنابراین، f/2.8 روزنه بسیار بزرگتری از f/22 دارد. و روزنه f/11 بسیار کوچکتر از f/4 است.
شاید اولش کمی گیجکننده باشد، بهویژه به خاطر این که اندازههای بزرگتر دیافراگم با اعداد کوچکتر نمایش داده میشوند. اما به آن عادت میکنید.
دیافراگم چه تأثیری روی عکسهایتان میگذارد؟
در این مرحله، شما دیگر باید بدانید دیافراگم چیست: یک روزنه در لنز که بنا بر تنظیمات دوربین میتوان آن را بزرگتر یا کوچکتر کرد.
اما کار دیافراگم چیست؟ چه تأثیری روی عکسهایتان دارد؟
در دو بخش بعدی، دربارهی تأثیرات اولیه دیافراگم روی عکس صحبت میکنیم:
- نوردهی
- عمق میدان
دیافراگم و نوردهی
همان طور که احتمالاً میدانید، نوردهی به معنای میزان روشنایی یک عکس است. در کل، هدف این است که به عکسی برسیم که نه زیادی تاریک باشد و نه زیادی روشن. هدف شما این است که عکستان نوردهی درست و جزئیات خوبی داشته باشد.
خب، در اینجا نقش دیافراگم چیست؟
دیافراگم یکی از سه مؤلفه اصلی مثلث نوردهی است (دو مؤلفه دیگر عبارت اند از: سرعت شاتر و ایزو).
با باز کردن دیافراگم، اجازه میدهید نور بیشتری به عکستان برسد. و با بستن دیافراگم، اجازه میدهید نور کمتری به عکستان برسد، که باعث تاریکتر شدن عکستان خواهد شد.
بنابراین، اگر از غروب زیبای خورشید عکاسی میکنید و عکسهایتان زیادی روشن شدند، همیشه میتوانید با بستن دیافراگم عکس را تاریکتر کنید. (در واقع، بستن دیافراگم معمولاً ایدهی خوبی برای عکاسی از غروب خورشید است!)
و اگر از یک جنگل عکاسی میکنید و عکسهایتان تاریک میشوند، میتوانید با باز کردن دیافراگم عکس را روشن کنید. (همان طور که احتمالاً میدانید، این یک امر رایج برای عکاسی در نور کم است.)
البته، دیافراگم تنها مؤلفه نوردهی نیست. برای روشن کردن عکس، میتوانید سرعت شاتر را کاهش دهید یا ایزو را افزایش دهید. برای تاریکتر کردن عکس میتوانید سرعت شاتر را افزایش و ایزو را کاهش دهید.
از لحاظ نوردهی، باز کردن دیافراگم به اندازهی یک استاپ همان تأثیر کاهش سرعت شاتر به اندازهی یک استاپ یا افزایش ایزو به اندازهی یک استاپ را دارد. در نتیجه: متغیرهای مختلف نوردهی میتوانند یکدیگر را جبران کنند. در واقع، اگر ایزو را یک استاپ افزایش دهید و دیافراگم را یک استاپ ببندید، میزان نوردهیتان تغییری نخواهد کرد.
نکته مهم در اینجا این است که، اگرچه دیافراگم روی نوردهی تأثیر دارد، اما نباید آن را در انزوا دید. دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو در نوردهی عکس با هم کار میکنند!
دیافراگم و عمق میدان
دیافراگم همچنین بر عمق میدان عکستان تأثیر میگذارد.
این دقیقاً به چه معناست؟ عمق میدان یعنی آن مقدار از عمق عکستان که واضح و فوکوس است. بنابراین، در عکسی که عمق میدان بالا دارد، بیشترِ پیشزمینه تا پسزمینهی عکس در فوکوس قرار دارد، مثل عکس زیر:
همان طور که میبینید، وضوح یا شارپنِس از پیشزمینه تا پسزمینه برقرار است. این به خاطر عمق میدان بالاست.
از طرف دیگر، در عکسی که عمق میدان کمی دارد، تنها باریکهی کوچکی از عمق صحنه در فوکوس قرار میگیرد، مثل عکس زیر:
همان طور که مشاهده میکنید، سوژهای واضح (شارپ) در مقابل یک پسزمینه محو یا فلو قرار گرفته است. سوژه به خوبی دیده میشود چرا که پسزمینهی محو باعث شده که برجسته شود، این همان جلوهای است که معمولاً در عکاسی پرتره میبینیم.
هر چه دیافراگم بازتر شوند (یعنی اف-استاپ کوچکتر)، عمق میدان کمتر میشود. بنابراین عکسی با دیافراگم f/2.8 بخش بسیار کوچکی از عمق عکس را در فوکوس دارد و عمق میدان وضوح بسیار کمتری خواهد داشت، مثل این عکس:
و عکسی با دیافراگم f/16 میتواند تمامی صحنه را در فوکوس قرار میدهد:
اجازه دهید با دو عکسی که در باغچهام گرفتم این مبحث را روشنتر توضیح بدهم:
عکس سمت چپ با دیافراگم f/22 ثبت شده، در حالی که عکس سمت راست با دیافراگم f/2.8 گرفته شده است. تفاوتشان آشکار است، مگر نه؟ در دیافراگم f/22 هم گل و هم غنچه در فوکوس قرار دارند و واضح هستند و همچنین میتوانید برگها را در پسزمینه تشخیص دهید. در حالی که در دیافراگم f/2.8 تنها گل سمت چپ در فوکوس قرار دارد و غنچه سمت راست کمی محو شده و پسزمینه کاملاً تار است.
همهی اینها به خاطر دیافراگم است، که روی عمق میدان تأثیر میگذارد.
چهار مثال ساده برای دیافراگم
در ادامه مثالهایی از کاربرد دیافراگم میآوریم که کمک میکند با تأثیراتش بیشتر آشنا شویم، مخصوصاً تأثیرش بر عمق میدان.
اول، به این عکس منظره نگاه کنید. این عکس با دیافراگم بسته گرفته شده، که باعث شده عمق میدان و وضوح بالایی داشته باشد:
اکنون به عکس زیر نگاه کنید. این عکس با دیافراگم باز گرفته شده، که باعث شده عمق میدان پایینی داشته باشد:
سومین مثال، عمق میدان متوسطی دارد. کل عکس واضح (شارپ) نیست، اما سوژهی اصلی و کمی از اطرافش واضح هستند:
در نهایت، عکسی با دیافراگم بسیار باز میبینیم که دارای عمق میدان بسیار پایینی است [نزدیک شدن دوربین به سوژه نیز در کاهش عمق میدان نقش دارد]:
چیزی که اهمیت دارد این است که بهعنوان یک عکاس با دیافراگم میتوانید کارهای خلاقانهای بکنید. اگر میخواهید پسزمینه تار باشد، دیافراگم را باز کنید. اگر میخواهید تمام عکستان واضح باشد، دیافراگم را ببندید.
البته، باید تأثیر تغییر دیافراگم روی نوردهی را نیز در نظر داشته باشید، که کار را کمی پیچیدهتر میکند (اما خیلی سرگرمکننده است!).
تنظیم دیافراگم در دوربین
اکنون که تا اینجا آمدهایم، شاید برایتان سؤال باشد که چگونه دیافراگم را در دوربین تغییر دهیم؟ چه کار باید کرد؟
خوشبختانه، تغییر دیافراگم کار سادهای است. تنها کافی است که دوربین را روی حالت دستی (M) یا تقدم دیافراگم (Av) قرار دهید. سپس کلید مربوط به دیافراگم را فشار دهید تا دیافراگم تغییر کند. بسته به مدل دوربینتان ممکن است کلیدها متفاوت باشند. اگر پیدا کردن کنترل دیافراگم برایتان سخت است، به دفترچه راهنمای دوربین مراجعه کنید.
چه دیافراگمی بهتر است؟
وقتی عکاسان دیافراگم را تازه یاد میگیرند، این سؤال را دائماً میپرسند. اما همانطور که در بخشهای قبلی دیدید، نمیتوان از یک دیافراگم در همه شرایط استفاده کرد.
گاهی میخواهید عمق میدان بالایی داشته باشید یا میخواهید عکسِ بیشازحد روشن خود را تاریکتر کنید، که در این حالت باید از دیافراگم بسته استفاده کنید.
گاهی نیز میخواهید عمق میدان پایینی داشته باشید یا میخواهید عکس بیشازحد تاریک خود را روشنتر کنید، که در این حالت باید از دیافراگم باز استفاده کنید.
اما، دیافراگمهایی هستند که در ژانرهای خاصی مرتباً استفاده میشوند. چند تای آنها را بهطور خلاصه عنوان میکنم:
بهترین دیافراگم برای عکاسی منظره
عکاسان منظره و چشمانداز معمولاً گرایش بیشتری به دیافراگمهای بستهتر دارند، مثلاً f/8، f/11 یا حتی f/16. اما چرا؟
وقتی از یک منظرهی باز، دریا یا آسمان عکاسی میکنید، معمولاً میخواهید که کل عکس واضح و شارپ باشد. در این حالت، بیننده میتواند از تمامی جزئیات کوچک در منظرهی باشکوهتان لذت ببرد.
بهعلاوه، عمق میدان بالا باعث میشود که عکستان حس واقعیتری داشته باشد، طوری که انگار بیننده میتواند به داخل صحنه قدم بگذارد.
[نکته حرفهای: بستن بیش از حد دیافراگم میتواند باعث به وجود آمدن خطای اپتیکی تفرق نور شود. این خطای اپتیکی باعث میشود که کل عکس وضوح کمتری پیدا کند که با بزرگنمایی عکس متوجه آن خواهید شد. بنابراین برای دستیابی به بهترین وضوح یا شارپنِس عکس بهتر است که دیافراگم از یک عدد خاص مثل f/16 بالاتر نرود.]
بهترین دیافراگم برای عکاسی پرتره
در عکاسی پرتره، معمولاً خوب است که سوژهتان در فوکوس قرار داشته باشد و پسزمینه تار یا فلو باشد. این گونه، سوژهی اصلی برجسته شده و پسزمینه حواسپرتکن نمیشود [البته، باید توجه داشت که تار شدن پسزمینه لزوماً به معنای از بین رفتن عوامل حواسپرتکن نیست!]
به بیان دیگر، برای کاهش عمق میدان از دیافراگم باز استفاده کنید. عکاسان پرتره و فشن معمولاً از این روش استفاده میکنند.
بهترین دیافراگم برای عکاسی ماکرو
عکاسان ماکرو یا کلوزآپ (نمای نزدیک) بر سر دیافراگم نظر یکسانی ندارد.
برخی از عکاسان ماکرو از دیافراگم بسیار بسته استفاده میکنند تا عمق میدان در بزرگنماییهای بسیار زیاد بیشتر بشود [بهعلت عکاسی از فاصلهی بسیار نزدیک در این شیوهی عکاسی عمق میدان بهشدت کاهش مییابد]. با بهکارگیری دیافراگم کوچک، اطمینان حاصل میشود که کل سوژه در فوکوس قرار خواهد گرفت، علیرغم تار شدن پسزمینه.
اما برخی از عکاسان ماکرو به استفاده از عمق میدان پایین علاقه دارند. آنها برای ایجاد جلوهی فوکوس نرم از دیافراگم باز استفاده میکنند.
بسته به ترجیحتان میتوانید هر یک از این دو رویکرد را به کار بگیرید. هر دو خوب هستند، حرفهایهای زیادی هر دو را به کار میگیرند، پس نگرانش نباشید.
دیافراگم در عکاسی: جمعبندی
امیدواریم که با خواندن این مقاله به درک خوبی از دیافراگم در عکاسی و نحوه استفاده خلاقانه از آن در عکسهایتان رسیده باشید.
اما اگر احساس میکنید که کمی مباحث سخت هستند، اشکالی ندارد. دوربینتان را بردارید و با آن آزمون و خطا کنید. سوژهای را پیدا کنید—مثلاً یک سیب عالی است—و از فاصلهای یکسان با دیافراگمهای مختلف از آن عکاسی کنید. تغییرات عمق میدان را بررسی کنید. خیلی زود متوجه خواهید شد که عکسهایتان دیگر مثل قبل نیستند!
برای درک بهتر سایر مؤلفههای نوردهی، پیشنهاد میکنیم مطالب زیر را نیز بخوانید:
- آموزش عکاسی مقدماتی: مثلث نوردهی چیست؟
- آموزش عکاسی مقدماتی: ایزو چیست و چه کاربردهایی دارد؟
- آموزش عکاسی مقدماتی: سرعت شاتر چیست و چه کاربردهایی دارد؟
مباحث بسیار عالی و روان و به زبان ساده توضیح داده شده🌺
ممنون از توضیحات یکم پیچیده است