اولین نمایشگاه انفرادی محمد علی مقصودی با عنوان “انعکاس ایران در آسمان” از روز شنبه بیست و چهارم مرداد ۸۸ در نگارخانه لاله افتتاح میشود.
محمد علی مقصودی دانشجوی رشته “تجربیات رسانهای معاصر” در دانشگاه وست مینستر لندن است.
مقصودی در این نمایشگاه ۲۱ عکس رنگی در ابعاد۴۰×۶۰ سانتیمتر به نمایش گذاشته است.
این نمایشگاه تا ۲۹ مرداد ادامه دارد.
مقدمه مهدی مقیمنژاد درباره نمایشگاه انعکاس ایران در آسمان
در فراسوی ابرها*
روزگاری نه چندان دور، تی اس الیوت، در گفتاری که به یکی از بزرگترین آموزههای هنر مدرن بدل شد، چنین نظر داد که همه تلاشهای ما در کارِ هنر، یافتن عناصر عینی همبستهای در دنیای واقعی است تا بدین وسیله آنچه را که در درونمان میگذرد را به ظهور برسانیم.
ظاهراً این حکم کلاسیک الیوت را میتوان به فرآیند آفرینش هنری در همهی دوران تعمیم داد و در واقع، هنرمند هرگز راهی جز این نداشته و نخواهد داشت و تمایز آثار هنری در هر دوره نه به دلیل دگرگونی این پندار بل به دلیل دگرگونی آن چیزی است که در درون او میگذرد. اینکه ملاک گزینش این عناصر عینی برای هنرمند زمانی همبستهی یک باور اساطیری است؛ در پارهای دیگر احساسی درونی و در روزگاری تدبیری اخلاقی یا اجتماعی.
حال در این شرایط، اگر عکاسی را به مثابه رسانهای در نظر آوریم که در ذات خود پیوندی ناگسستنی با عینیات دارد، بی تردید این پیش فرض دامنهی صدق پذیری افزون تری نیز خواهد یافت. و این امر خود راه مناسبی است برای ورود به دنیای متن تصاویر محمد علی مقصودی، عکاس جوان ایرانی، که ۲۱ قطعه از عکسهای خود را در این نمایشگاه پیش روی ما گذاشته است.
در واقع، اگر که حدود یکصد سال پیش، آلفرد استیگلیتز،به روایت همسرش، به دلیل بحرانهای روحی و تنهایی، به جای گفت و گو با مردم در خلوت خویش رو به آسمان سخن میگفت و شکل ابرها را برای بیان احساسات خویش تؤام با حسی از معنویت برمیگزید، اینک، محمد علی آسمان تهران را برای انعکاس شرایط اجتماعی حاکم بر کشورش به کارگرفته است.
بی تردید، “انعکاس ایران در آسمان” به شدت تابع کیفیات یک سخن استعاری است. یعنی وضعیتی را پیش مینهد که در آن چیزی بر اساس شباهت خود به جای چیزی دیگر مینشیند. در این میان، معیار شباهت را هنرمند بر اساس ذهنیت خود اختیار میکند و بر همان اساس عنصر عینی اش را بر میگزیند. بنابراین در اینجا از رابطهی همنشینی و مجاورت خبری نیست و به همین دلیل، قرار نیست که ما بتوانیم با دیدن آسمان به تحلیل یا برآورد ساختارهای اجتماعی در ایران بپردازیم. بلکه بنا بر خواست هنرمند میتوانیم از دیدگاههای اجتماعی آدمهایی آگاه شویم که در این سرزمین زندگی میکنند وتصورات خاص خویش را از آسمان آن دارند.
در این شرایط، محمد علی عکس هایش را، بر اساس جمع بندیِ گفت و گوهای بسیاری که با دیدگاه های اجتماعی متفاوت داشته به سه دسته تقسیم کرده است. گروه اول تصاویر، که در آن آسمان تهران با پس زمینه های آبی و ابرهای سپید دیده می شود از آن کسانی است که بنا بر اعتقادات سیاسی یا مذهبی شرایط اجتماعی حاکم بر ایران را بسیار مطلوب و خوشبیانه میپندارند. گروه دوم تصاویر، که در آن ما با جدال ابر و آفتاب و شکل پذیری های نامنتظره ی ابرها مواجهیم از دیدگاه کسانی خبر میدهد که شرایط اجتماعی موجود را بسیار پر برخورد و آمیزهای از بیم و امید میبینند اما در نهایت معتقدند که میتوان با اصلاح وضع موجود بر موانع و مشکلات غلبه کرد. و دسته واپسین عکسها، که عمدتاً برخوردار از آسمانی با تودههای ابر بی نور و فضاهای مبهم و تیره و تار است به دیدگاه کسانی تعلق دارد که اصولاً ناامید از وضع موجودند.
بی ترید، مخاطبین عکسها از هر طیف فکری که باشند جایی برای خود در این میان خواهند یافت. هنرمند اصرار داشته تا به گونهای آگاهانه، از مکانی ثابت، یعنی بام خانهی خود در تهران، تنها “شاهد” آسمان این سرزمین باشد: عینی و بی طرف، که این دو در زبان انگلیسی میتوانند در یک واژه بگنجند. و ما امروزه پس از تجربهی آنهمه هنر زمینهگرا میدانیم که تعمد و اصرار بر بیطرفی گاه خود دشوارترین کار است.
با اینهمه به نظر می رسد،محمد علی در عمل عکاسی خود، در کنترل تکنیکی و هدایت زیبایی شناختی عناصر صحنه توفیق داشته است تا جایی که عکسها در هر سه گروه بی آنکه به آسانی به تأثرات رمانتیک، که کلیشه ی سنتی عکاسی از ابرهاست تن دهند، جذاب و دیدنی باقی ماندهاند. و جذابتر از آن شاید آسمانی است که از نظرگاهی واحد میتواند اینچنین نمودی سیال و فرار به خود بگیرد.
روزگاری آندری تارکوفسکی،سینماگر شهیر روس، گفته بود که در آسمان چیزی بجز بخارآب نیست. من عاشق زمینم. در این شرایط و بر خلاف، باید بگوییم که آسمان عکس های محمد علی به شدت خلق و خویی زمینی دارد.این آسمان به هر رو بازتاباننده ی روحیه ی مردم این سرزمین است. شاید بدین دلیل که ما ملتی هستیم که بسیار به آسمان نگاه میکنیم.
*عنوان این نوشته در متن انگلیسیDrifting Clouds بوده که اشاره ای است به فیلمی از آکی کوریسماکی، سینماگر مستقل فنلاندی به سال ۱۹۹۶