مسابقهٔ شماره ۳ از سری مسابقات sendyourshot در بهار و تابستان ۹۰ برگزار میشود. برای شرکت در این مسابقه موارد زیر را تا حد امکان با حوصله بخوانید و اگر سؤالی در رابطه با هر یک داشتید از طریق ایمیل مسابقه بپرسید. همینطور اگر میخواهید عکسهای دورههای قبل را ببینید میتوانید آلبومها را از روی وبسایت مسابقه دانلود کنید.
کلیات
۱. موضوع مسابقه آزاد است. شرکت برای همه آزاد است. داوری برای همه آزاد است.
۲. مسابقه در تمام مراحل بر روی اینترنت انجام میشود.
۳. کلیهٔ حقوق عکسهای فرستاده شده متعلق به عکاسان آنهاست. مکتب تهران حامی این دوره از مسابقه است. برگزارکننده حق انتشار غیر تجاری عکسها بر روی وب و در رابطه با مسابقه را دارد.
زمانبندی
۴. زمان فرستادن عکسها از ۱۵ اردیبهشت تا آخر وقت ۳۱ خرداد، زمان داوری از ۱۰ تا ۲۰ تیر و زمان اعلام نتایج ۳۱ تیر ۹۰ است. اگر نیازی به تمدید هر یک از زمانهای بالا باشد، قبلاً به اطلاع شرکتکنندهها میرسد. حداکثر مدت تمدید ۱۰ روز خواهد بود.
جایزه
۵. جایزه شامل ۸۰% پولی است که از شرکتکنندهها دریافت میشود. اگر مبلغ جایزه کمتر و یا مساوی ۵۰۰ هزار تومان باشد، کل مبلغ به نفر اول تعلق میگیرد؛ اما با عبور جایزه از این مرز، دو نفر اول و دوم جایزه را خواهند برد. به همین ترتیب، به ازای هر ۵۰۰ هزار تومان جایزه، یک نفر به برندهها اضافه میشود. تقسیم جایزه به نسبت تعداد رأی عکسها انجام میشود. همینطور اگر تعداد عکسها از ۲۵۰ قطعه عبور کند مسابقه به ۲ مسابقهٔ مجزا با تعداد عکسهای مساوی تقسیم خواهد شد و به همین ترتیب به ازای هر ۲۵۰ عکس یک مسابقه به مجموع مسابقهها اضافه میشود.
داوری
۶. سیستم داوری مسابقه بر اساس رأیگیری مستقیمِ باز از کسانی است که در مسابقه عکس شرکت دادهاند. هر عکس که بیشترین رأی را بیاورد اول میشود. اگر دو یا چند عکس به یک اندازه رأی بیاورند، با هم اول میشوند.
۷. برای داوری، عکسها بدون نام عکاس، در یک آلبوم و به وسیلهٔ ایمیل یا از طریق وبسایت مسابقه در اختیار تمام کسانی که در مسابقه شرکت کردهاند قرار میگیرد تا به عکس مورد نظرشان رأی بدهند. ترتیب قرارگرفتن عکسها در آلبوم به ترتیب زمان دریافت آنها خواهد بود. هر شرکتکننده با هر تعداد عکس که در مسابقه شرکت کرده باشد، تنها یک حق رأی دارد. شرکتکنندهها نمیتوانند به عکس (های) خودشان رأی بدهند. نتیجهٔ مسابقه در یک آلبوم دیگر در دسترس تمام کسانی که رأی دادهاند قرار میگیرد. اگر در مسابقه عکسی شرکت نداده باشید هم میتوانید در رأیگیری شرکت کنید، اما رأی شما در تعیین برنده نقشی نخواهد داشت و به عنوان رأی آزاد شمرده خواهد شد.
شرایط و قوانین
۸. هر کس میتواند با حداکثر ۲ عکس در مسابقه شرکت کند. عکسها نباید باهم سری باشند. عکس (ها) را به ایمیل مسابقه بفرستید. لطفاً توجه داشته باشید که اگر به اینترنت با سرعت مناسب دسترسی نداشته باشید، کمی در طول این مسابقه – به خصوص برای دانلود آلبومهای داوری و نتایج – به دردسر میافتید و شاید مجبور شوید دو باری به یک کافینت سر بزنید.
۹. برای شرکت در مسابقه به ازای هر عکس ۷ هزار تومان میپردازید.
پول را به شماره حساب ۱-۳۸۹۸۱۷۹-۷۰۱-۱۷۲ نزد بانک اقتصاد نوین به نام کاوه نجفیان رضوی واریز و یا به صورت کارت به کارت، به شماره کارت ۶۲۷۴۱۲۱۱۳۸۹۸۱۷۹۰ به همان نام حواله کنید (این حساب یک حساب قرضالحسنه – بدون سود – و بدون امکان شرکت در قرعهکشی است). وقت فرستادن عکس در ایمیل خود شمارهٔ رسید بانکی یا شمارهٔ پیگیری را بنویسید. اگر پول را دستی واریز میکنید، فیش را به نام فرستندهٔ عکس بنویسید و چه بهتر که عکس یا اسکن آن را همراه عکستان ایمیل کنید. لطفاً وقتی تصمیم قطعی برای فرستادن عکس گرفتید، پول را واریز کنید. یک شماره تماس هم همراه عکستان بفرستید.
۱۰. عکس دیجیتال بفرستید. حجم عکس ارسالی را بین ۱ تا ۳ مگابایت و فرمت آن را JPG کنید تا آمادهسازی آن برای داوری در یک زمان معقول انجامپذیر باشد. اگر میخواهید اسکنِ عکس آنالوگ بفرستید، باید تأیید برگزارکننده را بگیرید. فایل عکس را به نام خودتان نامگذاری کنید. اگر اسمی برای عکستان انتخاب کردهاید، آن را هم همراه عکس بفرستید، مثلاً:
کاوه نجفیان-بدون عنوان یا kaveh najafian-untitled
۱۱. میتوانید با هر نرمافزاری که دوست دارید، هر مقداری که لازم میدانید عکس را تغییر بدهید؛ اما توجه داشته باشید که اطلاعات ذخیره شدهٔ دوربین بر روی عکس باید در نسخهٔ نهایی همچنان قابل خواندن باشد.
۱۲. اگر برنده شدید از طریق آدرس همان ایمیلی که عکستان را فرستادهاید با شما مکاتبه میشود تا جایزهتان را بگیرید. مسئول این راه تماس شمایید؛ پس آدرستان را عوض نکنید و از دست ندهید.
سالم نگهداشتن روند برگزاری مسابقه
۱۳. برگزار کننده به تشخیص خود میتواند هر زمان در طول برگزاری مسابقه، از هر یک شرکتکنندگان تصویر مدارک هویتی یا نسخهٔ اصلی عکسشان را بخواهد؛ و البته هر شرکتکنندهای که مایل به ارایهٔ این مدارک نباشد، میتواند با پس گرفتن مبلغی که برای مسابقه واریز کرده – به صورت کارت به کارت و پس از کسر کارمزدِ بانک برای انتقال (۵۰۰ تومان) – از مسابقه خارج شود. همچنین اگر مدارک فرستاده شده از نظر برگزارکننده معتبر نباشند، پس از بازگرداندن مبلغ پرداخت شده به روش بالا، شرکتکننده از مسابقه کنار خواهد رفت.
۱۴. محدودیتی برای شرکت دادن عکسهایی که قبلاً بر روی وب یا جاهای دیگر منتشر شدهاند وجود ندارد؛ اما اگر عکسی که در مسابقه شرکت داده شده، در حین برگزاری، نشر یا بازنشر شود و یا در مورد نشرهای قبلی آن اطلاعرسانی انجام شود – چون میتواند بر روند داوری مسابقه تأثیرگذار باشد – پس از در میان گذاشتن موضوع با عکاس از مسابقه حذف خواهد شد.
۱۵. برگزارکننده میتواند عکسهایی را که قابل انتشار نمیداند، در مسابقه نپذیرد. در این صورت وجه پرداختی طبق بند ۱۲ به شرکتکننده بازگردانده خواهد شد.
پینوشتها
– تا جایی که برایتان امکان دارد فرستادن عکس را به روزهای آخر موکول نکنید.
– فراخوان را برای دیگران ایمیل کنید. لزومی ندارد تنها کسانی را دعوت کنید که عکاسی را جدی دنبال میکنند. عکسهایی هستند که جایی توسط کسی به صورت اتفاقی گرفته شدهاند و خوب هم هستند. کسانی که با اینترنت آشنا نیستند را هم از قلم نیندازید.
– اگر این فراخوان را از طرف برگزارکننده دریافت نکردهاید، به مسابقه یک ایمیل بدون متن بزنید تا در لیست تماسها قرار بگیرید و ایمیلهای بعدی را مستقیماً دریافت کنید.
– در تمام تاریخهایی که در بخش زمانبندی آمده، حتماً برای تمام کسانی که در لیست تماسهای مسابقه هستند، ایمیلهای مربوط ارسال خواهد شد. اگر ایمیلی دریافت نکردید، بخش اسپمهای میلباکستان را کنترل کنید و اگر ایمیلهای مسابقه را در آن دیدید آنها را از حالت اسپم خارج کنید.
– اگر از روشهای کارت به کارت یا اینترنتی برای واریز پول استفاده نمیکنید، میتوانید برای آدرس شعبههای بانک در تهران به اینجا و برای آدرس شعبههای بانک در شهرهای دیگر به اینجا مراجعه کنید.
– اگر خارج از ایران هستید، میتوانید برای واریز پول از آشنایانی که در ایران دارید کمک بگیرید یا اینترنتی پول را واریز کنید. اگر چنین امکاناتی ندارید از طریق ایمیل مسابقه کمک بخواهید.
– جزئیات بیشتر در مورد داوری در آلبوم داوری خواهد آمد.
این مسابقه یک خواهرخوانده در زمینهٔ نمایشنامهنویسی دارد که در حال گذراندن مرحلهٔ داوری دور اولاش است. خواندن نمایشنامههای رسیده و شرکت کردن در داوری آن خالی از لطف نیست.
ایمیل مسابقه: sendyourshot@gmail.com
برگزارکننده: کاوه نجفیان ۰۹۳۲۹۲۵۰۸۵۲
هفتم خرداد ۹۰ – پاسخ به پرسشها و توضیحات تکمیلی
مسایل مربوط به برگزاری
۱) در حال حاضر امکانی برای پرداخت وجه مسابقه از خارج کشور وجود ندارد؛ بنابراین یا باید از طریق اینترنت به امکانات بانکی ایران دسترسی داشته باشید و یا از کسی در ایران بخواهید وجه را برایتان واریز کند.
۲) تماسهایی که با مسابقه گرفته میشوند، پاسخ دریافت میکنند. بنابراین اگر در میلباکستان پاسخ را پیدا نکردید، لطفاً پیش از تماس مجدد بخش اسپمها را هم کنترل کنید.
۳) «تأیید گرفتن» برای عکسهای آنالوگ از این جهت در فراخوان گنجانده شده که تعداد این عکسها در مسابقه از حد معینی فراتر نرود؛ بنابراین فقط بحث تقدم زمانی مطرح است و تا رسیدن به حد مقرر، هر شرکتکنندهای بدون استثنا تأیید را دریافت خواهد کرد.
۴) در تاریخهای ۱۵، ۷، ۳ و ۱ روز مانده به پایان مهلت ارسال عکسها، برای تمام کسانی که در لیست تماسهای مسابقه هستند ایمیلهایی برای یادآوری فرستاده میشود. این ایمیلها کمک میکنند تا ارسال عکسها بر روی روزهای مختلف در طول برگزاری مسابقه توزیع شود.
۵) اگر علاقهمند به اطلاعرسانی مسابقه هستید، میتوانید بستهٔ مربوط را از روی وبسایت مسابقه دانلود کنید.
مسایل فنی
۱) عکسهای HDR میتوانند در مسابقه شرکت داشته باشند.
۲) نرمافزارهای مختلفی برای کنترل Exif عکسهای مسابقه به کار میروند، مثل ExifPro یا Exiftool؛ بنابراین شرکتکنندهها میتوانند مطمئن باشند که عکسی بدون دلیل موجه در رابطه با نداشتن Exif از مسابقه کنار نخواهد رفت.
۳) با توجه به عکسهایی که تاکنون برای مسابقه فرستاده شده، یادآوری یک نکته لازم است. اگر تنظیمات محیط رنگ دوربینتان بر روی AdobeRGB یا گامتهای رنگی حجیم تنظیم شده و یا برای ویرایش عکس از این محیطهای رنگی استفاده میکنید، توجه داشته باشید که خروجی عکس برای مسابقه را با محیط sRGB بگیرید، چون اکثر نرمافزارهای مربوط به وب محیط رنگهای دیگر را تشخیص نمیدهند و به همین دلیل کیفیت رنگها را عوض میکنند. برای دیدن محیط رنگ عکس به Exif مراجعه کنید. اگر احیاناً به عبارت Uncalibrated Color Space هم برخوردید، به همین دلیل است.
لطفاً هر نظری در رابطه با مسابقه دارید را به sendyourshot@gmail. com بفرستید.
۲۲ خرداد ۹۰
اسطورهٔ داوری
نمایه، نماد و شمایل؛ ایندکس، سمبل و آیکون؛ سه وجههٔ شناخته شده در هر چیزی هستند که در معرض حواس ما قرار میگیرد. سالهاست که خواصی غیر از حواس پنجگانه معادلات میان این سه را به هم ریختهاند. سالهاست که این سه به سادگی قابل تفکیک نیستند و در هم تداخل میکنند. میتوان با احتیاط گفت که شمایل دلالت صریح دارد. یعنی به صراحت بر موضوع دلالت میکند. مثل عکس. اما چنان چه به بازیهای ذهن و خیال اصالت دهیم، شمایل نیز صراحتش را از دست میدهد. مانند نمایه که دلالت استنتاجی دارد. مثل گرما که بر تابستان دلالت میکند. نماد قرارداد است. مثل سوت داور فوتبال که نمادِ توقف است. بدین قرار شمایل مرتبهای میان نماد و نمایه است. زیرا از یک سو قطعیت نماد را دارد و از سوی دیگر تضمن نمایه را. اینها هر سه ـ حتا شمایل ـ موکول به بافت جغرافیاـفرهنگی هستند. گرما در مالزی تنها به تابستان دلالت نمیکند. گاو در فارسی دلالتهایی دارد که در هندی ندارد. ضمن اینکه حوزهٔ دلالتها از زبان، تصاویر و اشیا فراتر رفته است. مانند داوری که در مرتبهای لفظ است، در مرتبهای شغل است، در مرتبهای شمایل است.
داوری در مرتبهٔ اول شمایل است. آیکون است. از یک سو مثل عکس توی شناسنامه؛ صریح و شفاف است و یک بعد دارد و جزو امور ثابته است. از سوی دیگر چنین حکمی قاطعیت خود را از دست داده است. زیرا که در دهههای اخیر دلالتهای ذهنی و خیالی بر دلالتهای عقلی رجحان یافتهاند. این روزها میشود گفت وجود شمایل بر ماهیتی دلالت میکند که از فرط ابهام، قطعیت یافته است. یعنی که شمایل بر اصل دلالت میکند و در واقع بر هیچ چیز دلالت میکند. زیرا میتوان حکم کرد که عکاس با فشار دکمهای صاحب تصویر را در لحظهای کشته است. یا سازندهٔ مجسمه، زندگی را به مرگ تبدیل کرده است. یا نقاش، حقیقت را زیر رنگهایش دفن کرده است. سالهاست که در مورد بسیاری از هنرمندان میشود به جای واژهٔ آفرینش، از ترکیب کفن و دفن استفاده کرد. امروزه شمایل نیز بیش از آنکه به مدلول خود راهنمایی کند، به ذهن و خیال بیننده اصالت میدهد. ولی ما کماکان سعی میکنیم میان اینها وضوح و تمایز قائل باشیم. این آخرین دست و پا زدنهای ماست؛ در دنیایی که هرچه پیش میرود، ذهن و خیال را به عقل و منطق و تأویل ذهن را به برداشت چشم برتری میدهد. بنا بر این داوری در مرتبهٔ شمایل، خیلی وقتها، کاملاً بر خلاف انتظارات تئوریک ما عمل میکند. چند سالی هست که آدمها به هم انرژی مثبت و منفی میدهند. آنها این انرژی را در حد شمایل واضح و صریح میبینند. اگر روزگاری برای نقاشی و پیانو به کلاس میرفتند، حالا برای انرژی به کلاس میروند.
داوری در مرتبهٔ بعدی گزاره میشود. ایندکس یا نمایه میشود. انتزاعی از حقیقت را ادعا میکند. در این مرتبه، اگر چه با شمایل خیلی فاصله دارد، اما میان گزاره و نفس داوری مشابهتهایی هست. مانند تابلوی احتمال ریزش کوه در کنار جاده؛ که انتزاعی از حقیقت را به نمایش گذاشته است. در واقع این همان مرتبهایست که به دست انسان شدنیست. در حد انتزاع شدنیست. وجود آن در جامعه ناگزیر است. چنان که نصب تابلوی احتمال ریزش کوه ناگزیر است و همهٔ کاریست که از پلیس برمیآید. اما در مواجهه با این مرتبه از داوری همواره باید به یاد داشت که آن تابلو نمایه است و اصل کوه و جاده و ریزش، دیگرند. یعنی داورییی که در مرتبهٔ نمایههاست، به نسبی بودن برداشتها اصالت میدهد. شرافتش هم به همین است. یعنی که انسانیترست. واژههای شرافت و انسانی در اینجا واژگان ارزشی نیستند. بلکه بر مناسبات واقعی میان حواس با عقل و منطق دلالت میکنند. این مرتبه از داوری، در زمینهٔ هنر، واقعگرایانهتر و قابل اعتمادتر است. داور در این مرتبه، به داوری میان دو اثر، دو متن ـ مثلاً دو نقاشی یا دو عکس ـ نمیپردازد. بلکه با اتکا به راهنماییهای نمایهای، که در متن یک اثر مییابد، صلابت و تندرستی یا ضعف و نقصان آن اثر، آن متن ـ مثلاً نقاشی یا عکس ـ را کشف میکند. به یک قطعه موسیقی گوش میکند، بیآنکه آن را با قطعات دیگری که در ذهن دارد قیاس کند. بعد با شما در بارهٔ آن موسیقی حرف میزند. او دارد داوری میکند.
داوری در مرتبهٔ بعدی نماد میشود. سمبُل میشود. تابلوی ورود ممنوع نماد است. میان نماد و موضوع هیچ مشابهتی از نوع علاقه نیست، مگر اینکه یکی نماد دیگریست. یعنی که داوری در مرتبهٔ نماد امری قراردادیست. در ادارهٔ جامعه بخش شاملی از این مرتبهٔ داوری به مردم سپرده میشود. تفاوت این واگزاری با واگزاریِ مرتبههای پیشین این است که در این داوری امکان تأویل نیست. در این مرتبه عیسا به راه خود موسا به راه خود نمیشود. یعنی که ورود ممنوع است. به همین خاطر نمادها قویترین معیارهای داوری هستند. واژهٔ قوی نیز در اینجا به مفاهیمی مثل صلاحیت و درستی راهنمایی نمیکند. بلکه منظورش قدرت نماد در تعیین حکم است. هرگاه یک نماد به اوج قدرت خود نزدیک شود، خود از دلالتهای داوری برخوردار میشود؛ هر چند نابه جا و غلط. مثل سوت داوری که اگر در زمین فوتبال نماد توقف است؛ در زندگیِ بیرون از فوتبالِ بازیکنان حرفهای نیز، هر بار که به گوششان برسد، حکم توقف را صادر میکند. در بحث اسطورهها هم چنین اتفاقی میافتد که خوب است با آن چه آمد اشتباه نشود. مثلاً در فرهنگ ما، هر بار عطسه، حکم توقف را صادر میکند. اما این حکم از مسیر قدرت گرفتن نماد تولید نشده است. بلکه ته ماندهایست از اسطورهای، که با آن مواجههای نداشتهایم. به عبارتی در ما رشد نکرده است. نمایه و نماد هر دو در حوزهٔ دلالتهای ضمنی هستند. در جوامع پیشرفته نمایه زیاد است و در جوامع پیشنرفته؛ نماد. گاهی هم که نماد قوی شود خود به خود به نمایه تبدیل میشود. سمبل، ایندکس میشود. این در صورتیست که نماد به دلیل حضور فراوان پیش چشم، تصویری ذهنی از موضوع ایجاد کند. نمادهایی که با غرایز و احساسات کار دارند زودتر از نمادهای دیگر، نمایه میشوند. مثل نمادهای اعلام خطر که تصویری ذهنی از عوامل خطرناک میسازند. این جا نیز باید به یاد داشت که تصویر ذهنی هر کس با دیگری متفاوت است. دلیل داوری متفاوت است اما اجماع بر یک چیز است. هم به یاد داشت که نمایه انتزاعی از حقیقت است.
داوری در مرتبهٔ بعدی اسطوره میشود. اسطوره در داوری یعنی پیش داوری. داوری در این مرتبه نیز مانند مرتبهٔ نماد، قالبیست. با این تفاوت که در این مرتبه؛ قالب ـ بیهیچ قراردادی ـ به داور مقدم است. به عبارتی؛ قالب، داور را میداوراند! داوری واسطهٔ میان اسطوره و موضوع میشود. گاهی میشود اسباب خیر، گاهی میشود باعث شر. اسطوره یعنی اعتقاد کنسرو شده برای مصرف. اجماع اسطورهها جهانبینی را میسازد. در این مرتبه طبعاً رأی داوری در هر زمینهای از پیش معلوم است. چنان چیزی که در انواع جشنوارهها و مسابقات هنری میبینیم؛ که شرکت کنندگان به محض باخبر شدن از فهرست داوران، پیشاپیش میفهمند چه نوع آثاری رأی خواهد آورد. با این حال هرگاه داوری اسطوره شود؛ رأی داوری، نماد است. نماد شده است. جایزهای که به دست میآید، مدالی که به گردن آویخته میشود یا هر نوع بَرندگی در هر محکمهای، بر حقانیت مطلق دلالت میکند. آنکه اول میشود بهترین است؛ زیرا اسطوره به مطلقها راهنمایی میکند. اگر چه در پایان این جشنوارهها نیز عدهای یا همگان لب به انتقاد از داوری میگشایند. اما برنده به سرعت از تمام مزایای کسی که حقانیتِ صد در صدی خود را به اثبات رسانده برخوردار میشود. مثلاً کارگردانی که در یک جشنوارهٔ سینمایی اول شده، مورد هجوم انواع پیشنهاد از انواع تهیهکنندهها قرار میگیرد و خود پیش از فیلمنامهنویسِ اول یا فیلمبردارِ اول، به بازیگری که اول شده هجوم میبرد. بدیهیست که میخواهند در اعتبارات و مزایای کسی که نماد پیروزی مطلق است سهیم شوند. اما اسطورهٔ داوری تنها به داوران رسمی مربوط نمیشود. زیرا اسطوره با ذهن همگانی کار دارد. یعنی که اطرافیان دور و نزدیک میتوانند یک موضوع یا یک انسان را به مرتبهٔ برترین برسانند. میتوانند یک نماد از گردن شخصی بیاویزند و وادارش کنند تا پایان عمر آن را با خود حمل کند، گاهی شغل اصلی چنین فردی حفظ و حراست از این نماد خواهد شد. از طرفی دیدیم که هرگاه نماد به اوج قدرت خود نزدیک شود، نمایه میشود. یعنی که قطعیت خود را در اذهان وامیگذارد. اگر چه کماکان اعتبارات و امتیازات صوری خود را یدک میکشد. این تنزل مقام از خاصیت کلی اسطوره میآید. اسطورهها مدام در حال تغییر و تحول هستند. ضمن اینکه اسطوره وجاهت خود را از اذهان عمومی میگیرد. یعنی چنان چه داوری اسطوره شود، صلاحیت فهم و اجرای صریح آن به همگان داده شده است. به یاد داشته باشیم که صدور احکام صریح همگانی با امکان داوری همگانی در مرتبهٔ نمایه فرق میکند. اسطوره حکم قدسی صادر میکند. در حالی که داوری در مرتبهٔ نمایه صراحتاً بر نسبی بودن خود دلالت میکند. ضعف اسطورهٔ داوری در قوت خودش نهفته است. هرگاه چیزی اسطوره شد، محکوم به تغییر و فناست. زیرا اسطوره با نیازهای صریح جوامع کار دارد. و این نیازها در تغییر و تکوین مداماند. با این توصیف اگر ببینید که هنرمندی دارد خودش را تکرار میکند، احتمال زیادی هست که او سرگرم حراست از نمادی باشد که روزگاری خود شما به گردنش آویختهاید. اگر احساس کنید که دورهٔ چنین کسی تمام شده است، یعنی که اسطورهها تغییر کردهاند.
این مرتبه از داوریست که در این مسابقه یا چنین مسابقاتی به چالش کشیده میشود. برندهٔ این گونه مسابقات کمتر از ۴۰ درصد رأی میآورد. آراء بیش از این، اتفاق است. بعید هم هست که تکرار شود. با واقع بینیِ بدون تعارف؛ معدل فرهیختگیِ داوران این مسابقه، کمتر یا بیشتر از داوران مادرزاد جشنوارهها یا اطرافیان یک هنرمند نیست. البته که در این معدل، باتجربهها جور تازهواردین را میکشند. اما این نیز حقانیت این برنده را بیشتر یا کمتر از حقانیت دارندگان نمادهای اسطورهای نمیکند. تفاوت او در این است که پیروزیاش بر زمینهای شفاف و صریح و بیابهام رخ داده است. درصد آرا در چنین مسابقاتی نشان میدهد که برنده، الزاماً برترین نیست. او در زیر پایش سفتیِ ۲۰ ـ ۳۰ درصدی خواهد داشت و تا پایان عمر در اضطراب و رقص روی سکوی رفیع اوهام به سر نمیبرد.