اختصاصی «سایت عکاسی» – نمایشگاه تازه‌ای از آثار آبلاردو مورل در گالری ادوین هوک در شهر نیویورک در حال برگزاری است. مورل متولد ۱۹۴۸ در شهر هاوانای کوبا، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از دانشگاه ییل و استاد کالج هنر ماساچوست است. اما جدا از همه این توصیفات، باید گفت که عمده شهرت مورل به دلیل پروژه طولانی مدت ایجاد کمرا آبسکورا در هتل‌ها و آپارتمان‌ها در شهرهای مختلف جهان و عکاسی از آن است. در این پروژه مورل به زیبایی منظره‌ای از بیرون را با فضای داخلی پیوند زده، گاهی تصویر بیرونی را سر و ته قرار داده و گاهی به شکل درستش. و البته نتیجه بسیار دیدنی است.


نمایشگاه تازه مورل بیانگر این است که شاید آنقدرها که بسیاری فکر می‌کنند، او عکاس محافظه کاری نیست. در این نمایشگاه، بر خلاف سنت رایج در جریان اصلی عکاسی و عکاسانی که سعی بر نمایش یک پروژه در یک نمایشگاه و بستن پرونده‌اش و آغاز کار بر پروژه‌ای دیگر دارند، مورل اقدام به نمایش چندین پروژه ناکامل کرده است. اگرچه این رویکرد مورل، بیشتر از ذهن تجربه‌گرای او  ناشی می‌شود- ذهنی که بی وقفه به هول دادن سنت عکاسی به چند گام جلوتر فکر می‌کند- تا یک ایده برای شکل دادن به یک اثر واحد، اما مرا به یاد «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» اثر ایتالو کالوینو می‌اندازد. در این رمان کالوینو در هر فصل، داستان تازه‌ای را از نو شروع می‌کند، انگار که به جای یک رمان، با یک رمان و تعدادی شروع رمان روبه رو باشیم. هستند کسانی که می‌گویند شروع هر رمان پرقدرتترین بخش یک رمان است و کالوینو مانند یک شهرزاد قصه‌گوی پست مدرن بارها داستانی را از نو شروع می‌کند و این کشش ابتدایی یک داستان را از نو می‌سازد.

اما شروع یک مجموعه عکس هم می‌تواند به اندازه شروع یک رمان قوی باشد؟ در نمایشگاه آبلاردو مورل هم چند مجموعه آغاز و هر بار جای خود را به آغاز مجموعه‌ای دیگر می‌دهند.

  نمایشگاه مورل دربرگیرنده عکس‌هاییست در ادامه مجموعه کمرا آبسکورا. تصویری از آسمان خراش‌های فیلادلفیا در شب که سر و ته بر دیوار نقش بسته‌اند و یا تصویر عصرگاه شرق منهتن بر روی دو در بسته. تصاویری مرموز و فراواقعی و البته شاعرانه، که انگار اگر مورل صد عکس دیگر با همین منوال هم به ما نشان دهد از دیدنش سیر نخواهیم شد.

اما عکس‌های بعدی غافلگیر کننده‌اند. از عکس‌هایی که مورل در استودیو‌ خود از کاغذها گرفته و آنها را نه مانند یک شئ بلکه یک کاراکتر و یک همراه دیده تا تصویری حاوی تکنیک‌های دیجیتالی از یک دسته گل و پس از آن، عکسی از پله‌های معروف موزه هنر فیلادلفیا که بی شباهت به فرم همان کاغذهای تصاویر دیگر نمایشگاه نیست. و البته تجربه‌هایی دیگر.




   
  جدا از همه تفاوت‌ها، در این عکس‌ها با عکاسی روبه روییم که زیبایی را می‌ستاید و آنگونه که می‌گویند، کیفیت چاپ عکس‌ها به آنها کیفیتی جواهرگونه بخشیده است. مورل به تجربه و کار با پتانسیل‌های رسانه فکر می‌کند، اما هیچگاه آنچنان از زبان شخصی که ما از او سراغ داریم فاصله نمی‌گیرد، که از این حیث بی شباهت به کالوینو و رمانش نیست.