آگوست زاندر. سلفپرتره، ۱۹۲۵
میدانیم که انسانها با نور و هوا، با صفات موروثیشان، و با اعمالشان شکل میگیرند. از ظاهر فرد میتوانیم بگوییم که چهکار میکند یا چهکار نمیکند؛ میتوانیم از چهرهاش بخوانیم که خوشحال است یا غمگین، چرا که زندگی بهشکل اجتنابناپذیری اثرش را بر آنها باقی میگذارد.
آگوست زاندر
زاندر در سال ۱۸۷۶ در شهر هِردُف آلمان در خانوادهای کارگری متولد شد. نخستین دوربینش را در شانزده سالگی از عمویش گرفت و با برپایی تاریکخانهای، عکاسی را بهصورت خودآموز یاد گرفت. او در دوران خدمت در ارتش آلمان دستیار یک استودیو عکاسی بود. پس از خدمت، در سال ۱۹۰۴ استودیو خودش را در لینز اتریش دایر کرد و سپس در سال ۱۹۰۹ به حومه شهر کلن آلمان رفت. او در آنجا کشاورزان روستایی پیرامونش را عکاسی میکرد. حدود سه سال بعد، زاندر استودیو شهریاش را ترک کرد و با دوربین ویوکمرا و دوچرخه راهی جاده شد تا از سوژههایی که با آنها مواجه میشود عکاسی کند. و این سرآغازی بود بر پروژهی بزرگ او با عنوان «انسانهای قرن بیستم» (Menschen des 20. Jahrhunderts).
زاندر در پروژه «انسانهای قرن بیستم» مردم از پیشهها و طبقات مختلف در ناحیه وِستِروالد در حوالی شهر کُلن را مستند کرده است، از جمله کشاورزان، کارگران، کارمندان، تاجران، صنعتگران، هنرمندان، دانشآموزان، کودکان، والدین، سربازان، پزشکان، متفکران، ورزشکاران، نابینایان، کولیها، تکدیگران و بیکاران.
او دوربین قطع بزرگش را در نقطهای همسطح با سوژه تنظیم میکرد و سوژهها معمولاً کمتر احساسی از خود نشان میدادند. گرد زاندر (Gerd Sander) نوهی او دربارهی شیوهی کاریاش چنین گفته است: «او قبل از گرفتن عکس، سعی میکرد سوژهاش را بشناسد. با آنها حرف میزد تا احساس راحتی کنند و از آنها سؤالهایی میپرسید تا بیشتر دربارهی آنها بداند. سوژهها در عکسهای پدربزرگم به نقطهی کانونیِ اندیشورزانهای مینگرند که رابطهی مستقیمی میان سوژه و عکاس شکل میدهد.»
زاندر بر آن بود که پروژهی بلندپروازانهی «انسانهای قرن بیستم» را در قالب مجموعهای از کتابها منتشر کند، اما تنها نخستین جلد آنها و اولین کتاب زاندر با عنوان چهره زمان ما (Antlitz der Zeit) در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. این کتاب حاوی ۶۰ پرتره از مجموعهی «انسانهای قرن بیستم» است که دستهبندی اجتماعی جامعهی آلمان در دهه ۱۹۲۰ را به نمایش میگذارد. در اوایل دههی ۱۹۳۰، زاندر بهعنوان کارشناس عکاسی در آلمان به شخصیت شناختهشدهای تبدیل شده بود. اما با بهقدرت رسیدن هیتلر در آن سالها، او مجبور شد که روند توسعهی پروژهی بزرگش را متوقف کند چرا که از یک سو، پسر زاندر از اعضاء حزب کمونیست بود و همین موجب بدبینی مقامات حزب نازی نسبت به کار او شده بود، و از سوی دیگر، افراد تصویرشده در عکسهای زاندر با ایدهآلهای نژاد «آریایی» در نظر نازیها همسو نبودند. نازیها کتابهای زاندر را توقیف، عکسهایش را معدوم و نگاتیوهایش را مصادره کردند (خوشبختانه زاندر موفق شد تعداد قابل توجهی از این نگاتیوها را نجات دهد و آنها را دوباره چاپ کند، تصاویری که اکنون میتوانیم به تماشای بسیاری از آنها بنشینیم).
یولیان زاندر (Julian Sander) مالک گالری فروز و از نوادگان آگوست زاندر دربارهی او چنین گفته است:
«آگوست زاندر، بهشکلی مؤثر، نخستین هنرمند کانسپچوال (مفهومی یا ایدهمحور) بود. او عکاسی را در قالب رسانهی مستند فهمید. اما از همان آغاز، از مستندنگاری صرف پا را فراتر گذاشت. او در پروژهی «انسانهای قرن بیستم» یک بدنهی کاری چندوجهی ساخته که نوعی گونهشناسی از فرهنگ آلمان در دهههای آغازین قرن بیستم را شکل میدهد. او از همان آغاز آن را به این شیوه درک کرد، و برای بیش از ۶۰ سال روی آن کار کرد، تا هنگام مرگش در سال ۱۹۶۴.
اگر چه نازیها جلوی انتشار نخستین کتاب زاندر با عنوان چهره زمان ما را گرفتند، اما این کتاب راهش را به ایالات متحده باز کرد و بر بسیاری از عکاسان از جمله واکر اونز (Walker Evans)، ایروینگ پن (Irving Penn) و ریچارد اودن (Richard Avedon) تأثیر گذاشت. در آلمان نیز، عکاسانی مثل برند و هیلا بخر (Bernd and Hilla Becher) از او تأثیر پذیرفتند. زاندر بر درک بنیادین آنها از عکاسی تأثیر داشت چرا که او ملغمهی کمیابی از رویکرد قوی مفهومی و مهارت بالای فنی بود. رد کار او را حتی در کارهای افرادی در نقاط دوردست مثل چین نیز میتوان یافت. جیانگ جیان (Jiang Jian) با همان ایدهها و روشهای زاندر در چین دوران مدرن طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کار کرده—بیآنکه حتی چیزی از آگوست زاندر شنیده باشد.»
اگر چه زاندر پس از توقیف آثارش توسط نازیها کارش را در آلمان ادامه داد، اما از آن زمان به بعد بخش عمدهای از کارهای او بیشتر به عکاسی از مناظر طبیعی و شهری و موضوعات معماری و صنعتی اختصاص دارد، جنبهای از کار زاندر که معمولاً نادیده گرفته شده و تحتالشعاع پرترههای او قرار گرفته است. او همچنین طی سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۳۹ تعداد قابل توجهی پرتره هویتی از یهودیان در کلن گرفت که پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۱۹۴۵)، تعدادی از آنها را به کلیات آثارش زیر عنوان «آزاردیدگان» (The Persecuted) افزود. زاندر در سال ۱۹۶۴ در حالی از دنیا رفت که با میراث بیش از ۴۰ هزار عکس از «انسانهای قرن بیستم»، از خود سیاههای اجتماعی از یکی از تعیینکنندهترین دورانهای تاریخ به یادگار باقی گذاشت.
نگاهی به تعدادی از عکسهای آگوست زاندر:
تعداد بیشتری از عکسهای زاندر را میتوانید در موزه هنر مدرن نیویورک و موزه جی. پُل گتی تماشا کنید.
ممنون از مقاله عالیتون .