به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی
24,000 تومان
گزیده عکس ابوالفضل شاهی
ناموجود
توضیحات
توضیحات
هر صبح جمعه پدرم میآمد بالای سر من و میگفت: «پاشو دیر شد»، میگفتم: «کجا؟» میگفت: «مشهد قالی»
میگفتم:«مشهد که هفته پیش بودیم» کمی مکث میکرد و میگفت: «شاهسواران» میگفتم: «سه هفته پیش رفتیم»، بعد میگفت: «زنگوبر، زنگوبر تا حالا نرفتیم، هنجن هم خوبه، خیلی وقته که نرفتیم» بالاخره من تسلیم میشدم و به دنبال او راه میافتادم. بسیاری از عکسهایم از بقعههای چند صد ساله، حاصل همان تسلیم است. بقعههایی که دیگر نیستند، آنها در طوفان نوسازی و ساخت حسنیههای بتونی در چند سال اخیر محو شدند. به هر روی، شور او عادت من شد و شوق او به آبادیهای دیریاب در جان من باقی ماند. هنوز هم هر وقت مرا دوربین به دست میبیند، بیدرنگ میگوید عکاسی شکار لحظه هاست. ایران دوستی من ارثی است که از او دارم. ولی منطق این دلدادگی برایم روشن نیست. عقلم در شرح آن میماند. از این محدوده بیرونتر که میروم، کور میشوم. به هر کدام از همسایگان غیر ایرانی که رفتهام شوق عکاسی در من بیدار نشده و دوربین من در تمام طول سفر در غلاف مانده است. آنجا هیچ چیز مرا بر نمیانگیزد. بیشک آنها زیبایی خود را دارند و همه چیز در جای مناسب خود قرار گرفته است… پس دیگر به من نیازی نیست. من تضاد را ثبت میکنم. جای خالی من اینجاست؛ زیرا اولین کار هنرمند؛ شناخت خود در جهان است.
اطلاعات تکمیلی
اطلاعات بیشتر
نويسنده | |
---|---|
عکاس | |
تعداد صفحات | ۱۴۴ صفحه، مصور رنگی |
قطع | |
تیراژ | |
نوبت چاپ | |
شماره شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۱۵۲-۱۵۹-۱ |
انتشارات |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.