گرگوری مایوفیس. «پریشانحالی همبسترهای غریب میسازد»، ۲۰۰۵ – ۲۰۱۴
اول، چیزی را در تخیلم میآورم. بعد باید یک ترکیببندی بسازم که معمولاً آن را ترسیم میکنم. بنابراین میدانم دقیقاً چه میخواهم. یا حداقل، کاری میکنم که تا حد ممکن نزدیک به تصوراتم شود.
گرگوری مایوفیس
این اولین عکسی است که گرگوری مایوفیس پس از اولین ورود «فانْت خرسه» به استودیواش گرفت. زنی روی تخت نشسته، چانهاش را به دستش تکیه داده و عمیقاً به فکر فرو رفته است. و در این حال، خرس بزرگ که پشت او نشسته، پنجه و ناخنهای بزرگش را آرام روی شانهاش میگذارد.
رابطهی جالبی در این حرکت ساده به وجود آمده. گاهی جادو واقعاً رخ میدهد. پیام روشن است، این که علیرغم تفاوت قابل توجهی که ممکن است دو موجود، زبان، فرهنگ، نژاد و حتی گونه را از هم جدا کند، ارتباط همچنان امکانپذیر است.
فانت خرسه با تشویق یا هدایت کسی دستش را روی شانهی آن زن نگذاشته. او با میل خودش این کار را انجام داده است. لحظهای محبتآمیز و «انسانی».