عکس: روابط عمومی انجمن عکاسان ایران
کارشناسان شرکت کننده در نشست علمی «تعاریف عکاسی هنری، عکاسی خلاقه و فتو آرت» در بررسی وضعیت عکاسی هنری براین مسئله توافق داشتند که تعریف جامع و قاطعی در عکاسی هنری نداریم.
به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، نوبت اول سومین روز نشستهای علمی سیزدهمین دوسالانه عکس ایران با موضوع «تعاریف عکاسی هنری، عکاسی خلاقه و فتو آرت» به مدیریت محمد خدادادی مترجمزاده و با حضور مهران مهاجر، محمدرضا شریفزاده و زانیار بلوری ساعت ۱۵:۳۰ روز دوشنبه ۱۳ بهمن ۹۳ در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
در بخشی از این نشست محمدرضا شریفزاده گفت: «با ظهور گرایش هنری پاپ آرت در حیطه هنرهای تجسمی، تقریبا کلیت چیزی به نام هنر به سمت عکاسانه شدن پیش رفت، آثار هنری که برپایه عکس بودند، تولید شدند و اینها آثار تجسمی را شکل دادند که اگر حیطه عکس را از آنها میگرفتند، چیزی برای گفتن نداشتند.»
او در مورد نبود یک تعریف مشخص در عکاسی هنری عنوان کرد: «بنظر میرسد برای این بخش در مورد اینکه به چنین آثاری میتوانیم عکاسی هنری بگوییم یا به تنهایی باید از واژه آرت استفاده کنیم، اجماعی وجود ندارد. به اعتقاد آرت من از معدود از واژههایی است که قابلیت ترجمه ندارد و اگر برای خیلی از چیزها همان واژه آرت را استفاده کنیم خیلی بهتر است چون هنر در فرهنگ ما میتواند تعاریف گستردهای پیدا کند چنانکه آرت هم میتواند تعاریف گستردهای در حیطه جهانی داشته باشد. بنظرم استفاده از کلمه هنر و هنرمند در مقایسه با عکاس خلاق، عکاس غیرهنری و… نجات بخش است.»
شریفزاده افزود: «امروزه با حذف مفاهیم کاملا تکنیکی عکاسی به سمتی رفتهایم که میتوانیم براساس مفاهیم ذهنی اقدام به تولید یک اثر هنری کنیم. مفاهمین ذهنی ما به محض تبدیل شدن به یک اثر ملموس که ما میتوانیم از آن به عنوان عکس نام ببریم، نیازمند اجماع، ارائه و تولید مفهوم هستند. امکان پذیرش هرکدام از این بخشها در یک داوری و رقابت به عنوان تک عکس وجود ندارد. نکتهای که در این مدت به آن برخوردم این است که گفته میشود خیلی از هنرمندان برجسته دنیا کسانی هستند که به صورت مجموعه کار نمیکنند و تک عکس تولید میکنند. بنظرم این حرف خیلی باور درستی نیست. زمانی که روند تک عکسهای یک هنرمند را کنار هم میگذاریم به مجموعهای ساختارمند میرسیم. پس آنها هم در یک دوره زمانی، یک پروژه را تعریف کردهاند که ممکن است در قالب تک عکس تولید شود اما براساس مفهوم ذهنی پروژهای بوده است. به همین دلیل برای اینکه روند فکری و مفهومی هنرمند را بشناسیم باید پروژههای او را بررسی کنیم چون میتوانیم جهان هنرمند را متوجه شویم.»
زانیار بلوری، دیگر کارشناس حاضر در این نشست نیز گفت: «در جستجوی خیلی جسته گریختهای که برای یافتن واژههای عکاسی خلاقه و فتوآرت داشتم، متوجه شدم نمیتوان هیچ تعریف ثابتی برای آنها یافت.»
او اظهار کرد: «ما در دورهای زندگی میکنیم که نظریات از ارائه یک چارچوب دادن و بیان یک تعریف تک خطی بیرون آمدهاند. به خصوص که نظریههای پساساختارگرایانه بیشتر یک روند معکوس را طی کرده و بیشتر دنبال این بودهاند که ببینند تعاریف در دورههای مختلف تحت تاثیر چه دلایل و ذهنیتی بودهاند. در واقع میتوانیم این نوع نگاه را به موضوع این جلسه نیز بکشانیم. مبنی براینکه چه اتفاقی در عکاسی ما روی داده است که تقریبا در هر دوره از دوسالانه در تعاریف مشکل داشتهایم. در دوسالانه دهم بخش خلاقانه ایجاد شد و شامل نوعی از عکاسی بود که نمیدانستیم نام آن چیست و عکسهایی را که در بخشهای دیگر گنجانده نمیشدند، در این بخش به نمایش گذاشتیم.»
بلوری ادامه داد: «در دوسالانه سیزدهم تعاریف اشتباهی ارائه دادیم مثلا آرت فتوگرافی را از عکاسی خلاقانه جدا کردیم. مگر در آرت فتوگرافی، خلاقیت وجود ندارد یا عکاسی خلاقانه، هنری نیست؟ در واقع یک نوع راه گریز در دوسالانه سیزدهم داریم و انگار خواستهایم بخش تک عکس و مجموعه عکس را از هم جدا کنیم که خود همین هم ناشی از دو نوع نگاه است. نگاهی که معاصرتر به جهان عکاسی نگاه میکند و بیشتر حامی مجموعه عکس است و نگاه دیگری که تفکر قدیمیتر را حفط کرده و حاوی تک عکسهایی است که دارای دیدگاه مدرنیستی، لحظه قطعی و ترکیب بندی خوب هستند. البته با همین دیدگاه مدرنیستی هم تاکید روی عکسهای سیاه و سفید است. این نقد به معنای تخطئه دوسالانه نیست بلکه بیشتر برای این است که این دوسالانه چگونه شکل گرفته است.»
او در مورد دیدگاه دیگری که در مورد دوسالانه جاری وجود دارد، عنوان کرد: «ما هنوز دیدگاههایی داریم که میگوید عکاسی مستند در دوسالانه راه داده نشده است، در صورتی که عکاسی مستند در دیدگاه مستند بخشی از آرت فتوگرافی شده است و نمونههای آن را در دوسالانه میبینیم.» او سپس نتیجه گرفت: «در واقع ما نمیتوانیم تعریفی از هنر ارائه دهیم، مضاف براینکه بخواهیم در مورد عکاسی یک تعریف تک خطی بگوییم. ما میتوانیم نقد را به این سمت ببریم که نهادی به یک اثر هنری مرجعیت بدهد. ما میتوانیم به جای نقد اثر به نهادها نقد کنیم. ما میتوانیم به دوسالانه نقد کنیم که چه تعریفی از عکاسی ارائه کرده و چقدر درست و نادرست است. متاسفانه دوسالانه ما هنوز به شکل فراخوان هست و در این فراخوان تعاریفی ارائه میشود تا عکاس بداند چه عکسی ارسال کند. شاید وقتی عنوان موزه هنرهای معاصر و عکاسی هنری میآید، ما فکر کنیم که میدانیم قرار است با چه عکسهایی روبرو شویم اما واقعیت این است که نیمی از جامعه عکاسی ما هنوز در تفکراتی سیر میکند که متعلق به دورههای قبل است. دیدگاههای مختلفی پشت سر نهادی به نام دوسالانه عکس است و این باعث میشود یک سردرگمی ایجاد شود. براین اساس جادارد در مورد تعاریف عکاسی در دوسالانه های مختلف آسیب شناسی صورت بگیرد.»
مترجم زاده که ریاست جلسه را برعهده داشت، در ادامه گفت: «بنظر میرسد سخنرانان متفق هستند که تعریف جامع و قاطعی در عکاسی هنری نداریم و شاید طرح آن هم ضرورتی ندارد با اینهمه ما بحثی در مورد مقوله بندی داریم که شاید درحال حاضر خیلی برایمان مبرم نباشد اما باید جاهایی را برای نمونههای تولید شده باز کنیم و اگر این کار را نکنیم بعدا مشکلاتی برایمان فراهم میشود. البته من خودم قایل به تفکیک کاملا محرز نیستم اما باید این حوزهها را شناخت و باید کمی مشخصتر در این زمینه صحبت کنیم. اصلا ضرورت دارد در مورد عکاسی هنری تعریفی بدهیم و اصلا مرزبندی میان عکسها قائل شویم؟»
مهران مهاجر نیز در پاسخ به این پرسش گفت: «من با این حرف که ما ناگزیر از مقولهبندی هستیم، کاملا موافقم ولی فکر میکنم در این فرصت کوتاه مجالی برای استدلال و تحلیل همه این مفاهیم نداریم. وقتی فضای هنری عکاسی را در دنیا نگاه میکنم شاید بتوانیم یک تقسیم بندی سه گانه انجام دهیم. اول عکاسی صحنه آرایی شده یا برساخته، دوم هنر عکس بنیاد است که شاید نمونههای برجسته آن با قدمت مربوط به ۴۰ سال پیش در این دوسالانه به نمایش گذاشته شده و دیگری عکاسی خیابانی و مستند است. این جریانها به صورت جدی و زنده در رفضای عکاسی وجود دارد.»
او سپس در مورد مقایسه این جریان با عکاسی معاصر ایران گفت: «در این مقایسه میتوانیم به این مسئله بپردازیم که نمودهایی از این سه گانه را در عکاسی ایران میبینیم یا نه و اصلا چرا عکاسی مستند و خیابانی در این دوسالانه کاملا غایب است. اینها سوالاتی است که میشود در مورد آن فکر کرد.»
نوبت دوم سومین روز نشستهای علمی سیزدهمین دوسالانه عکس ایران با موضوع «عکاسی هنری معاصر ایران، نقش ابزار و روش کار در عکاسی هنری» با مدیریت محمد خدادادی مترجمزاده و کارشناسی جاوید رمضانی، علی فاطمی، تورج خامنهزاده و محمد غفوری ساعت ۱۷:۳۰ روز دوشنبه ۱۳ بهمن ۹۳ در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.