جواب به نقدهای آقای بهمن جلالی بر دوسالانه و نمایشگاه های عکس درج شده در سایت ISNA خبر آرشیوی شماره ۰۷۱۱۸-۸۵۰۵ مورخ ۲۱/۵/۸۵
در این جوابیه بسیار سعی کردم جنابعالی را در جمله بندی هایم مخاطب قرار ندهم و فقط دیدگاههای شما را نقد کنم. ولی جنابعالی آنقدر «شخصا”» بر عکاسی و عکاسان تبلیغاتی و صنعتی تاخته اید که گاهی فقط و فقط مخاطب قراردادن شخص خودتان برایم چاره ماند . فرهود حقی ۸۵/۵/۳۱
اگر هر انسان بی طرفی متن نقد شما بر دو سالانه را در سایت ایسنا بخواند . نه تنها در بین سطرها . بلکه صراحتاً در خود متن متوجه عناد – بی عدالتی و خشم شما از حضور عکاسان صنعتی و تبلیغاتی در دو سالانه ۱۳۸۵ خواهد شد .
اینجانب شخص شما را هم دعوت به این تعمق کرده تا شاید در مصاحبه های آتی درصدد تصحیح جوی شوید که با نوع ادبیات خود بوجود آورده اید .
-در مصاحبه خود راجع به ۲۷ نفر داور صحبت کرده اید . توجه شما را به نکات زیر جلب می کنم : – اولین هدف احتراز از دبیر و داور بودن یک نگاه و تفکر خاص است . ای کاش منتظر می ماندید و شکل اجراء و ارزیابی ها را می دیدید و اقبال عکاسان و عموم را از نمایشگاه بررسی میکردید و سپس اظهار نظر می نمودید . نه آنکه پیشاپیش اظهار نظرهای منفی بکنید . این شکل پیش داوری فقط از افراد خشمگین سر میزند و نه غمگین .
جنابعالی در نقد خود مجموعه داوران این دوسالانه را مورد توهین قرارداده اید . درصورتیکه اغلب آنان در رشته های تخصصی خود نه تنها حرفی برای گفتن دارند . بلکه از خود آثار ماندنی خلق کرده اند و اغلب افرادی پرکار و مسئول هستند و بجای صحبت راجع به عکاسی . عکاسی میکنند . در ضمن خواهش می کنم چشمان خود را بر روی جوانان و دانشجویانی که در زمینه عکاسی صنعتی و تبلیغاتی یک ژانر هنری دنبال می کنند نبندید . چه زیر شاخه دیگری مانند عکاسی صنعتی و تبلیغاتی در سایر هنرهای تجسمی وجود دارد که شما همین شکل با آن برخورد می کنید ؟!
عکاسی صنعتی و تبلیغاتی هنری است عمل گرا که با رشد اقتصاد و صنعت در سایه کار و تولید به وجود می آید و هدف اول آن ایجاد شناخت و ارتباط بین انسان و محیط اوست . شاید در بین هنرها به معماری و گرافیک بسیار نزدیک باشد . شما فرموده اید که می خواهند همه را راضی کنند . تاکنون که سعی نکردیم همه را راضی کنیم . چه گلی بر سر موضوع همکاری عموم عکاسان در فعالیت های هنری زده ایم ؟ اگر به تولید عکسهای صنعتی و تبلیغاتی دقت کنید . استعدادهای جوان بسیاری را می بینید که عکسهایی در اوج خلاقیت هنری تهیه می کنند و بعنوان عکاس و هنرجو حق دارند برای نمایش آثارشان بستری وجود داشته باشد . اتفاقاً موزه بسیار وظیفه دارد که از این گروه نیز حمایت کند . و چون وظیفه دارد . حق نیز دارد .
مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد برای حمایت از دانشجو و هنرمندی که در این شاخه از عکاسی فعالیت می کند . دست به این ابتکار زده است و نه آنکه چون انجمنی وجود دارد این شاخه از عکاسی در دوسالانه تعریف شود .
در شما نوعی توهم توطئه وجود دارد . که در نقد شما بسیار محسوس است . « با اینکه نمایشگاه هنوز برپا نشده . ولی نتیجه آن دیده می شود ؟! و توهم توطئه در جایی که ترکیب هیأت داوران را به انجمن ها و هیأت مدیره و رئیس آنها مربوط کرده اید به اوج میرسد . لازم است توجه جنابعالی را به این نکات جلب کنم : مرکز هنرهای تجسمی از انجمن های صنفی دفاع نکرده است . بلکه از این انجمن ها که NGO هستند کمک طلبیده است . حتی داوران حتماً عضو انجمن ها نبوده اند .
هدف از اینگونه برپا کردن دوسالانه این نیست که هیچکس نرنجد و یا بقول شما شاکی نشود . بلکه . شکل برگزاری از اولین جلسات هماهنگی و صدور فراخوان و حتماً داوری . بگونه ای است که دلیلی برای رنجش منصف وجود ندارد .
در ضمن . اگر هم افرادی به زعم شما از بین اعضاء و هیأت مدیره انجمن ها تعمداً در هیأت داوری هستند . برای این است که به اعتراف شما این افراد رأی آورده اند و مورد وثوق جمع همکاران خود هستند .
« نکند باور دارید که داور و قاضی حتماً نباید مورد وثوق جمع باشد ؟!! »
شما درک و شعور و رشد فکری جوانان و علاقه مندان آماتور و حرفه ای شاخه عکاسی صنعتی و تبلیغاتی را که در نقد شما بالاخص مورد نوازش بوده اند را انکار می کنید ؟!
پس همین انکار می تواند در مورد سایر رشته های دوسالانه نیز صادق باشد !
در جای دیگری نوشته اید : متأسف و ناراحت می شوم . غمم میگیرد که در موزه هنرهای معاصر این مملکت عکس صنعتی و تبلیغاتی ببینم « اما آقایان گویا می خواهند رأی و حضور داشته باشند و حرفی هم نشنوند »
انگار معصیتی دارد صورت می گیرد و موزه و مجموعه فرهنگی صبا از دین خارج شده اند و ترسایی را به مسجد راه داده اند ! ای واویالله ! فحوای نقد شما بگونه ای است که جوان و یا دانشجویی را که در این شاخه از عکاسی فعالیت می کند مستحق دریافت جایزه ای نمی دانید . آیا آن جوان احساس نمی کند که چه شاخه منفور و ممنوعی از عکاسی را انتخاب کرده است ؟
جنابعالی تغییرات بسیار موفقی که در این شاخه از عکاسی در کشور بوجود آمده است را اذعان ندارید. چه استعدادهای بی نظیری در این زمینه در طی پانزده سال گذشته پدید آمده اند که به ندرت بالای ۳۵ سال سن دارند . آینده عکاسی صنعتی و تبلیغاتی ایران بسیار روشن است. عکاسی صنعتی و تبلیغاتی به عنوان یک Sub Media نیاز رشد کشور است.
جناب آقای جلالی. عکاس صنعتی و تبلیغاتی بعلت ممارست در تفکر و ایده پردازی و بعلت محیط بودن بر پیرامون مادی و معنوی خود و توانایی های تکنیکی می تواند فکر و ایده را به تصویر تبدیل کند . به عبارتی ساده تر « عکاسی صنعتی و تبلیغاتی عینیت معطوف به ذهن است تا ذهنیت معطوف به عین » . اصولاً عکاسی هنری است عینی . شما اگر عکاس صنعتی و تبلیغاتی را هنرمندی توانا تلقی نکنید . چگونه می توانید در سینما Production را هنر بدانید ؟
شما میگوئید چون عکاسان صنعتی و تبلیغاتی از کارشان ایجاد درآمد میکنند. از دانشجو گرفته تا حرفه ای. نمی توانند کارشان را در موزه هنرهای معاصر و یا مجموعه فرهنگی صبا نمایش دهند. و مرکز هم نباید هیچگونه حمایتی از آنها بکند . در طی تمامی سالهای گذشته . مراکز فرهنگی کی و کجا از عکاسان صنعتی و تبلیغاتی دفاع کرده اند که حالا بار دومشان باشد که اینگونه شما را بر آشفته کرده است ؟ مگر آن گروه از عکاسان که شما موافق حضورشان در موزه هستید . ممر عمده زندگیشان از عکاسی نیست ؟! شما به کلی پروفشنالیزم ( حرفه ای گری ) را رد می کنید . ما همه عکاسان این کشوریم و این فعالیت را نه تنها بعنوان علاقه و عشق خود بلکه به عنوان ممر درآمد و زندگی خود برگزیده ایم . تمامی جوانان و دانشجویان و علاقه مندان آماتور و حرفه ای این شاخه از عکاسی ایران حق دارند که بشکل یکسان مورد حمایت مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرند و از وظایف این مرکز است تا تمامی شاخه های قانونی عکاسی را در زیر چتر حمایتی خود قرار دهد تا در سایه این توجه و در پرتو نقدهایی بلند نظرانه و بی تعصب و همچنین با برخورداری از نظر دست اندرکاران مجرب و همچنین با در معرض دید عموم قرار گرفتن . کم کم رشد کرده و پا به عرصه حرفه ای بودن گذاشته و امکانات و حمایت های مرکز را برای نسلی که می آید خالی بگذارند. تکرار این سیر باعث رشد و تعالی ماهوی عکاسی می شود تا تغییر شکلی آن.
عکاسی صنعتی و تبلیغغاتی ایران بدون هیچ چشمداشت مادی و معنوی از دستگاه های دولتی . در طی سه چهار دهه گذشته با توان طراحی و تفکر و ابتکار عکاسان همین کشور شکل گرفته است و نه طراحی منتقدین خارجی . این گروه از عکاسان هیچگاه برای برنده شدن در اینجا و آنجا تصویری مطابق ذائقه کسی بوجود نیاورده اند و همین چند دهه بودنشان . بدون حمایت – اگر نگویم کارشکنی – آفتابی است دلیل آفتاب.
آقای جلالی . حتی اگر جامعه ای که جنابعالی در نظر دارید و یا معتقدید که سیر صحیح و کاملی از عکاسی را در خود در جریان دارد را در نظر بگیریم . می بینیم : Fine Art یا هنر ناب در جامعه ای خریدار مادی و معنوی دارد. که سرمایه در آنجا ایجاد کار میکند و کار انسان را از نظر مادی و معنوی مستغنی و رستگار میسازد.
پس وقتی به این ایده آل رسیدیم . تازه انسان به زیبایی و هنر ناب Fine Art توجه کرده و بها میدهد و می پردازد . در این شرایط عکاسی صنعتی و تبلیغاتی به شکل حلقه ای دیگر از زنجیره هنر در درون هنر و فن عکاسی ظهور می کند . هر هنر نابی برای بروز به جمع نیاز Reproduction دارد. پس عکاسی که توانایی به تصویر در آوردن فکر و ایده را دارد و در تولید و کنترل کیفیت توانا است. پا به عرصه میگذارد . این توانمندی در کار خواست و نیاز سرمایه ای است که Fine Art را میخردو ارج میگذارد پس در دراز مدت برای جامعه گروهی Fine Artist بوجود می آورد. عکاسی صنعتی و تبلیغاتی نیز همراه با شاخه های دیگر عکاسی در جامعه جریان دارد. مهم این است که چگونه ببینیم و داوری کنیم و بها بدهیم. مرکز وظیفه دارد عکاسی صنعتی و تبلیغاتی را در دوسالانه قرار دهد. تا از این طریق نگاه صحیح را ترویج کند . حتی اگر درصد اندکی از علاقه مندان و دانشجویانی که مایلند هنرخود را در این شاخه عکاسی بروز دهند. ( زناربندان خرقه پوش ) وارد این کسوت شوند. تا سالهای قبل از ۱۴۰۰ هجری شمسی خیل عظیمی خواهند شد. آیا دستگاه های فرهنگی کشور از هم اکنون نباید به فکر آن ها باشند ؟
جوانان علاقه مند و آماتور و حرفه ای عکاسی کشور . زمینه های گوناگون رشد را می طلبند . زندگی بهتر و درآمد بیشتر را ارج می نهند و من مطمئن هستم هنر ناب ( Fine Art ) مورد نظر شما از جامعه ای مرفه تر بر می خیزد و می دانم که شما نیز با من هم عقیده هستید که : سهم محرز جوانان مشتاق این کشور از زندگی و جهان باید در کشور خودشان بدست بیاید . و نه بر اساس معیارها و سلایق دیگر و دائم تکرار کردن نام و سبک و سیاق عکاسان خارجی شکم جوان دانشجوی هنرورز امیدوار ایرانی را سیر نمی کند .
آقای جلالی . من نمی دانم به شکل فعال تمامی شاخه های عکاسی را دعوت به کار و فعالیت کردن عوامفریبی است یا بر سر لفظ بینال و دوسالانه سفسطه کردن ؟
همکار عزیز جناب آقای جلالی . دیگ آشی که شما در نقد خود به آن اشاره کردید . قرار است برای همه بجوشد . پس چرا باید غمتان بگیرد ؟!
فرهود حقی / نایب رئیس انجمن عکاسان صنعتی و تبلیغاتی ایران
عکاسی تبلیغاتی نوعی صنعت به حساب مییاد اگر وسیله این نوع صنعت دوربین عکاسی هست دلیل نمیشه که اونو وارد وادی هنر کنیم مثل اینکه بخوایم نقاشان ساختمان رو وارد جرگه هنرمندان نقاش کنیم!
والله نمیشه