تصویر ۱. سانگبین ایم. معبد بولگوکسا، جانگجو، کره
اخیراً نمایشگاهی از جدیدترین آثار هنرمند و عکاس معاصر کرهای سانگبین ایم[۱] زیر عنوان AI/IM در گالری رایان لی[۲] نیویورک برگزار شده است (این نمایشگاه تا ۱۲ اکتبر ۲۰۱۹ برپا بود). واژهی «AI» در عنوان این نمایشگاه به هوش مصنوعی اشاره دارد و «IM» همزمان به نام هنرمند و گزارهی انگلیسی «I am» (هستم)، یادآور نقل قول مشهور رُنه دکارت: «میاندیشم پس هستم». در این مقاله قصد داریم با سیر کاری این هنرمند همراه شویم و نگاهی داشته باشیم به پیشینه و دوران کاری او در حوزهی عکاسی.
سانگبین ایم (متولد ۱۹۷۶، سئول کره) پس از تحصیل نقاشی غرب در کالج هنرهای زیبای دانشگاه ملی سئول در سال ۲۰۰۱، در سال ۲۰۰۵ با بورسیهی فولبرایت به آمریکا رفت و دورهی کارشناسی ارشد نقاشی و چاپ را در دانشکده هنر دانشگاه ییل در نیوهیون آمریکا گذراند. او از این دوران فعالیت جدی عکاسیاش را آغاز و در سال ۲۰۱۱ دکترای هنر و آموزش هنر را از کالج آموزگاران در دانشگاه کلمبیا در نیویورک اخذ کرد. ایم هماکنون مقیم سئول و نیویورک است و در دانشگاه سانگشین سئول تدریس میکند.
آثار ایم تا کنون در نمایشگاهها و موزههای پرشماری در سرتاسر جهان، از جمله کره جنوبی، آمریکا، سوییس و چین به نمایش درآمدهاند و عضوی از مجموعهی عمومی موزههای متعددی چون موزهی هنر سئول، موزهی هنر مدرن جانگجی و موزهی ملی هنر معاصر در کرهی جنوبی، موزهی هنر کرُلینای شمالی در آمریکا و موزهی آرتریوم در اسپانیا هستند.
ایم در جهان هنر و عکاسی با تصاویر ترکیبیاش شناخته شده است، تصاویری که حاصل دستکاری دیجیتالی و ترکیب عکسها و نقاشیهای اوست. او با پیشزمینهی تحصیلی نقاشی، در هنر عکسمبنای خود رابطهی میان اثر دست هنرمند و فناوری دیجیتال را کاویده و بهشکلی ظریف با تغییر و مبالغهی ابعاد، اشباع رنگها، ترکیب عکسها، پرسپکتیو چند نقطهای و درآمیختن عکسهای ترکیبی با سطوح نقاشی، موضوعات متعارف عکاسی—مکانهای مشهور گردشگری—را به ملقمهای از واقعیت و خیال بدل کرده و به آنها شکلی آرمانی بخشیده است.
موضوعات کار ایم عموماً یادوارهها و اماکن مشهور و توریستی در سرتاسر جهان، از جمله ساختمانها، میدانها، موزهها، امکان مذهبی، بناهای باستانی و نیز جاذبههای طبیعی هستند که با پردازش منحصربهفرد ایم شکلی متفاوت، فراواقعی و در عین حال باورپذیر یافتهاند.
ایم این اماکن شناختهشده—از میدان تایم نیویورک و میدان تیانانمن چین تا آبشار ایگوئاسو در آرژانتین و سواحل هاوایی—و جمعیت حاضر در آنها را طی چندین روز عکاسی کرده و سپس بهشکل دیجیتالی صدها عکس حاصل را در قالب یک تکعکس بزرگ—غالباً با بیش از یک متر طول—عرضه کرده است. او همچنین با قرار دادن نقاشیهای اسکنشدهی خود درون برخی از عکسهای ترکیبیاش، جلوهای منحصربهفرد و لحنی نقاشیوار به عکسهایش افزوده است که خبر از پیشینهی نقاشیاش میدهند.
طراحیهای انتزاعی و هندسی، نقاشیهای فراواقعی، و چیدمانها و ویدئوهای ایم نشان از میل او به تجربهگری دارند. پژواک این خصیصه را در آثار عکسمبنای او نیز میتوان مشاهده کرد. او پردازشهای دیجیتالی را برای رسیدن به فرمهای جدید به کار برده است. ایم از طریق تلفیق و پردازش دیجیتالی عکسها، عرضهی چندلتی آنها و پرسپکتیوهای چندنقطهای، واقعیت را بهشکل ظریفی با خیال درآمیخته و به فضاهای تصویرشده شکلی آرمانی بخشیده است: دریایی با بینهایت موج، ابرهای نقاشیشده، موزههایی با سقفهای بسیار بلند که آثار هنری والا را به نمایش گذاشتهاند، برجهای شیشهای روی هم آمده، انبوه جمعیت و بناهای عظیم، آثاری که یادآور کارهای عکاسانی مثل آندریاس گرسکی[۳] هستند.
میل ایم بهتجربهگری همچنین خود را در آثار متفاوت دیگری نشان داده که در ارتباط با شکلهای دیگر هنر او در حوزههای طراحی، نقاشی، چیدمان و فیلم هستند. او از طریق پردازشهای دیجیتالی در برخی عکسهایش عینک، بخشی از بدن یا چیزهای دیگر را در پیشزمینه یا گوشهای از تصویر قرار داده، عکس را خطخطی کرده یا آن را با فرمی هندسی درآمیخته است.
اگر چه غالب کارهای عکسمبنای ایم حاصل وقت زیادی است که او پشت کامپیوتر برای تلفیق عکسها صرف کرده چرا که «حقیقتاً خطاهای بصری «عملکرد خودکار» فتوشاپ را دوست نداشتم»، به هر حال، پروژهی جدید او نشان از سازش او با کارکرد خودکار هوش مصنوعی دارد.
ایم در پروژهی اخیرش هوش مصنوعی برنامهی تصویرگری را به جزئی از روند کاریاش تبدیل کرده است. صدها عکس او از شهرها و جاذبههای گردشگری سرتاسر جهان (نیویورک، کره، یونان، ترکیه، امارات، سنگاپور، پاریس، آرژانتین) که از زوایای مختلف و در زمانهای متفاوتی از روز گرفتهشدهاند، از طریق قابلیت Photomerge نرمافزار فتوشاپ در یک تکتصویر تلفیق و سپس پردازش شدهاند.
او زوائد بهوجودآمده حاصل از فرآیند خودکار Photomerge را برش نداده و در عوض آنها را به جزئی از روند کاریاش تبدیل کرده است. این گونه، تصاویر نهایی او گوشههایی نامنتظم یافتهاند که میتوان آن را حاصل همکاری هوش مصنوعی و ذهنیت هنرمند تلقی کرد.
تصاویر این پروژه با گوشههای نامنتظمشان که برساختهی پردازشهای کامپیوتری تصویر هستند، سنت عرضهی عکس بهشکل چهارگوش را به هم زدهاند و یادآور کلاژهای عکسی دیوید هاکنی[۴] و قصههای برشخورده[۵] (۱۹۸۱) جان بالدساری[۶] هستند.
ایم دربارهی نمایشگاه اخیرش گفته: «در این نمایشگاه عامدانه از این «عملکرد خودکار» استفاده کردم. اگر چه همچنان محدودیتهای بسیاری دارد، اما با جمعآوری دائمی میزان زیادی داده و یادگیری مکانیکی از طریق الگوریتمهای ارتقاءیافته، واضح است که در آینده قابلیتهایش بهطرز چشمگیری بهتر خواهند شد. […] در نهایت، نحوهی کاربرد این فناوری از جانب ما، خودنگارهای راستین خواهد شد که کشمکشهای عصر ما و وضعیت حال ما را نشان میدهد.»[۷]
برای دیدن کارهای بیشتری از این هنرمند، به وبسایت www.sangbinim.com مراجعه بفرمایید.
پینوشتها:
[۱] Sangbin IM
[۲] Ryan Lee Gallery
[۳] Andreas Gursky
[۴] David Hockney
[۵] Close-cropped Tales
[۶] John Baldessari
[۷] نقل قولها از: lenscratch.com