اختصاصی «سایت عکاسی» – آدم‌ها با همۀ تفاوت‌هایشان، شباهت‌های بسیاری به هم دارند. چیز عجیبی نیست. پارادوکسی واقعی است که در اجتماع آنقدر واضح است که گاهی نادیده گرفته می‌شود و هر زمان که درباره‌اش می‌خوانیم یا می‌شنویم یا نشانمان می‌دهند، لحظه‌ای خشکمان می‌زند و بعد در حالتی که انگار موضوع برایمان آنی جا بی‌افتد سرمان را به نشانۀ تاکید تکان می‌دهیم و می‌گذریم.



از تفاوت‌ها که بگذریم، بیشتر شباهت‌ها را خودمان برای یکدیگر ساخته‌ایم و آنقدر به این کار ادامه داده‌ایم که به سختی می‌توانیم ذهنمان را از تفکر قالبی بیرون بیاوریم و متفاوت‌تر فکر کنیم. به عنوان مثال همین طنز ساختن‌ها برای قومیت و ملیت‌های متفاوت. بزرگ کردن یا کوچک نشان دادن فلان مذهب و ساختن داستان‌هایی اغلب بی‌اساس که بی‌هیچ تفکری نسل به نسل منتقل می‌شود و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود.



همین «تفکر قالبی» همین «حرف‌های کلیشه‌ای» که در همه جهان فراگیر است و در همه نوع فرهنگ و ملیتی به سبک خودش رواج دارد، آنقدر بحث برانگیز بوده که دغدغۀ عکاس جوانی به نام وون کیم شده است و به طرز عجیبی مفهموم «کلیشه» دربارهٔ آدم‌ها را در مجموعه‌ای به همین نام Stereotypes منتشر کرده است.

 



CEO



کیم عکاسی فاین‌آرت است که نگاه فرمالیستی به فضای پیرامونش دارد. اکثر مجموعه‌های کیم سرشار از فرم، خط، رنگ، فضای‌های پنهان در معماری، الگو برداری از طبیعت و ساختاری است که از شکل واقعی و تکراری‌اش خارج شده و تصویر جذابتری به بیننده نشان می‌دهد. همین نگاه از فضای بی‌جان چرخیده و بر روی آدم‌ها متمرکز شده است؛ نگاهی متفاوت به آدم‌ها وکلیشه‌های همیشگی پیرامونشان.



کیم دربارۀ مجموعۀ Stereotypes می‌گوید: «کلیشه» واژه‌ای است که همۀ ما با آن آشنا هستیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم درگیرش خواهیم شد. واقعیت این است که کلیشه‌ها متاسفانه هنوز بین مردم و فرهنگ‌ها رواج دارد و ظن‌ها، بدگمانی‌ها و قضاوت‌های بی‌اساس موجود را که مردم در مورد هم دارند تقویت می‌کند.



عکاس با استفاده از کاربرد این مفهوم فراگیر در اجتماع و قشرهای مختلف و بهره‌گیری از نگاهی متفاوت، آدم‌ها را به شیوۀ خودش دسته‌بندی می‌کند. او برای خلق این مجموعه از طریق گوگل عکس‌هایی را جمع‌آوری می‌کند که به زن، مرد، حرفه‌های متعدد، مذهب و… تعلق دارد. از هر شاخه صد عکس را انتخاب می‌کند و متوجه می‌شود که شباهت‌های بصری زیادی مانند نوع لباس پوشیدن، استفاده از زیورآلات، نوع آرایش مو، آرایش صورت و… بین‌شان وجود دارد. برای مثال بیشتر یهودی‌ها مرد هستند، از کلاه استفاده می‌کنند، ریش‌هایشان بلند است و اغلب عینک دارند. بیشتر منشی‌ها زن هستند، نوع لباس پوشیدنشان رسمی است. مو‌هایشان تا روی شانه است و لبخند به لب دارند… به همین ترتیب تمام شاخه‌های انتخابی‌اش را بررسی می‌کند و با استفاده از قرار دادن همۀ آن عکس‌ها روی یکدیگر به صورت دیجیتال، انسانی می‌سازد که در ‌‌نهایت قابل تشخیص نیست و از پس هر صورت، صورتی دیگر نمایان می‌شود. تلاش برای تفکیک این صورت‌ها بی‌فایده است. هیچکس در این کلیشه‌ها به تنهایی پیدا نمی‌شود. نمی‌توان صورت یک گاوباز را به تنهایی دید، شناسایی کرد و پی‌به شخصیتش برد. نمی‌توان دید که آیا واقعا همۀ یهودی‌ها ریش‌هایشان بلند است یا نه؟ یا همۀ کشیش‌ها صلیب به گردن دارند؟ یا همۀ سرخپوست‌ها چهره‌هایشان عجیب و خشن است؟

 



Rabbi



وون کیم با نشان دادن چنین مجموعه‌ای تلاش دارد مخاطبانش را متوجه کند که کلیشه با همه ما چنین می‌کند؛ شخصیت‌های منحصر به فرد و خاص آدم‌ها را به راحتی نادیده می‌گیرد و همه را به یک چشم نگاه می‌کند. نگاهی که مضر و بی‌معناست و نمی‌گذارد هر شخص بنا بر هر ملیت و مذهبی که دارد به خودی خود دیده شود، شناخته شود و در اجتماع بدون هیچ قضاوت و پیش داوری زندگی کند.



وون کیم عکاس جوانی است که در سال ۲۰۱۳ توسط LensCulture به عنوان عکاسی تازه کار به جهان معرفی شد. او کار‌شناس ارشد رشتۀ مطالعات حرفه‌ای در زمینۀ عکاسی دیجیتال است. نفر سوم جایزه بین المللی عکاسی (IPA) و یکی از فینالیست‌های Photo World ۲۰۱۴ در جشنوارۀ عکس نیویورک بوده است. او هم اکنون در بروکلین کار و زندگی می‌کند.

 



Cowboy