سالهاست عکاسی میکنم در بیشتر شاخههای عکاسی فعالیت داشتهام ولی اخیرا به عنوان عکاس گروه «هنر جدید» که چند سالی است به خلق گروهی آثاری در زمینه هنرهای جدید به خصوص هنر محیطی میپردازیم.
این را «راحله زمردینیا» در مقدمه وبلاگش نوشته است.
عکاس جوانی که کارشناس عکاسی و کارشناس ارشد ارتباط تصویری است و در حال حاضر علاوه بر تدریس در دانشگاه آزاد و کلاسهای خصوصی بیشترین تمرکز خود را بر فعالیت در گروه هنر جدید و حضور فعال در زمینه هنرهای معاصر گذاشته است.
گفت و گوی ما با وی از عکاسی و هنر محیطی آغاز شد و با انتطارات و توقعات وی از انجمن عکاسان ایران ختم شد.
کمی درباره پیوند عکاسی و ارتباط تصویری توضیح بدهید. در چه حوزههایی این دو به هم نزدیک و در چه حوزههایی از هم دورند؟
این دو رشتهها کاملا به هم ارتباط دارند. در هنرستان عکاسی و گرافیک هر دو آموزش داده میشوند. در دانشگاه نیز، هم رشته عکاسی واحدهای پایهای رشته ارتباط تصویری را دارد و هم دانشجویان رشته ارتباط تصویری واحدهای عکاسی را میگذرانند.
عکاسی رسانهایست که درتمام رشتههای هنری کاربرد دارد. بسیاری از گرافیستها، عکاس هم هستند. همینطور درعکاسی مبانیهای ارتباط تصویری بی تأثیر نیستند.
تبلیغات پیوند محکمی میان عکاسی و ارتباط تصویری است، اگرچه اساس ارتباط تصویری تبلیغات است.
به نظر من اصلا از هم دور نیستند مگر زمانی که عکاسی در زمره فاین آرت به حساب بیاید چرا که بسیاری هستند که دیزاین و گرافیک و تبلیغات و حتی معماری را هنر(هنر والا) محسوب نمیکنند، به این دلیل که هنری کاربردی است.
گفتید عضو گروه هنر جدید هستید، لطفا این گروه را معرفی کنید و درباره فعالیتهایش بگویید.
«هنرجدید» گروهیست که جریان و حرکت نخست خود را از کلاسهای آموزشی هنر معاصر در جهاد دانشگاهی که توسط دکتر نادعلیان تدریس میشد شروع کرد.
اگرچه در ابتدا تفاوتهای بسیاری با یکدیگر داشتیم ولی امروز همه گروه به هدفی نزدیک رسیدهایم و با وجود تفاوتهایمان در شغل و رشته تحصیلی، همگی در نوع نگاه و انتخاب گرایشهای هنری برای خلق آثارمان اشتراکات داریم. همچنین باید تاکید کرد که طبیعت و کار در آن یکی از نکات محوری در کارهای ما و حضورمان در کنار یکدیگر بوده است. همین امر موجب شده تا با سفر به مکانهای مختلف در کنار هم، به خلق آثار محیطی بپردازیم.
همچنین این گروه در جشنوارههای محیطی به طور مستمر شرکت داشته و میتوان گفت که گرایش همگی ما به هنر معاصر است. شاید تمامی کارهای ما در هنر محیطی نگنجد ولی مکان مشخص (site specific) در بیشتر آنها دیده میشود. گاهی آثار میرا هستند و تنها عکسی از آنها باقی میماند و گاه اثر نهایی تنها به صورت عکس یا فیلم خواهد بود.
در کار گروهی هر کسی به میزان تواناییاش برای اجرای بهتر اثر تلاش دارد و پیش از اجرای هر اثر جلساتی میگذاریم و در مورد کار نهایی صحبت می کنیم. به واقع شکل گرفتن یک اثر در گروه ما روند تکاملی دارد.
درباره هنر محیطی، بیشتر توضیح بدهید.
در دهه ۶۰ گرایشات معاصر بسیار زیاد میشوند و هنر محیطی وکار در محیط هم مورد توجه هنرمندان قرار میگیرد. هنر محیطی شاخههای زیادی دارد از جمله هنر زمین، اکو آرت، هنر طبیعت و غیره که بیشتر به موضوعات زیست محیطی میپردازند و در محیطهای خاص بخصوص طبیعت ارائه میشوند. خصوصیت دیگر این هنر ارائه آن در خارج از گالری است و اکثر این آثار میرا هستند و در این صورت فقط عکس یا فیلمی مستند از اثر در گالری نمایش داده میشود. شاید نمونه ملموس آن برای افراد خارج از این حیطه را بتوان در آثار «اندی گلدزورثی» که هنرمند محیطی با گرایش هنر طبیعت است، مشاهده نمود و اتفاقا فیلم مستندی از کارهای او از شبکه ۴ پخش شده است.
ممکن است به عنوان مثال روند اجرای یک اثر را توضیح بدهید؟
برای نمونه در «صدای سکوت» یکی از آثار گروهیمان که در نمایشگاه فجرآفرینان در صبا اجرا شد، چیدمانی همراه با صدا بود و مضمون آن مربوط به زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و دیگر زندانیان در سراسر جهان بود. این اثر ترکیبی از چوبهای بریده شده و دربهای آهنی آویزان از سقف بود که درراهرویی تاریک چیده شده بودند و با ورود مخاطب به این فضا لامپ هایی در طول آن روشن می شد. نور متمرکزی در مرکز بر روی دستگاه تایپ روی میز آهنی روشن میشد و این امکان برای مخاطب وجود داشت تا بر روی کاغذها تایپ کند و بعد از راهرو خارج شود. همچنین بوی چوب و صدا در فضا پخش بود.
روند کار به این ترتیب بود که ابتدا موضوع مشخص بود و همه گروه ایدههایی برای این موضوع داشتند که با کنار هم قراردادنشان به یک فکر متحد رسیدیم و یک طراحی برای آن انجام داده و شرح کار را نوشتیم. برای اجرای کار عملی نیز تقریبا به مدت ۴ روز شبانه روز مشغول به کار بودیم.
عکاسی، هنر محیطی و انتشار در سایت و وبلاگ فعالیتهای مدرنی است، چه چیزی شما را به استفاده از این رسانهها سوق میدهد؟ آیا اصرار دارید که از این ابزار مدرن استفاده کنید یا کمبود امکانات برای برگزاری نمایشگاه یا چاپ کتاب شما را به این سو سوق داده است؟
اول از همه باید بگویم که هنر محیطی با رویکردی که ما امروز از آن سراغ داریم و آن را پیگیری میکنیم در زمره گرایشات هنر معاصر و پست مدرن است و مدرن محسوب نمیشود. کمبود امکانات برای برگزاری نمایشگاه یا چاپ کتاب به دلیل هزینههای سرسام آور وجود دارد ولی اینها تنها دلایل گرایش به آنچه شما گفتید نیست. به نظر من نمایش در وبلاگ و سایت بسیار سریعتر است و در عین حال صرفه جویی در وقت، چرا که مثلا رفتن به گالری در ترافیک شهرمان معضل بزرگی است. دلیل دیگر آن برقراری ارتباط با سایر هنرمندان در نقاط مختلف جهان است که از طریق سایت و وبلاگ امکانپذیر است.
ارائه دیجیتالی یک اثر بر روی وب سایت رابطه مخاطب و هنرمند را دو سویه کرده و از نگاه آرشیوی به یک سایت هنری خارج می کند و اینترنت را به یک فضای فعال هنری تبدیل می کند.
در مورد اهمیت و نقش عکاسی در فعالیت هایتان بیشتر و دقیق تر توضیح بدهید.
در سفرهای گروهی که به منظور اجرای آثار محیطی به طبیعت میرویم، نقش من به عنوان عکاس و عضوی از گروه هنر جدید، در انتخاب مکان و زمان برای اجرای آثار هنری نقشی پررنگ است. در بیشتر کارهای هنرمندان، از ابتدا در مورد اجرای اثر صحبت میکنیم و با هم به توافقی برای اجرای آن در زمان و مکانی انتخاب شده میرسیم؛ دلیل این امر در این نکته نهفته است که ارائه نهایی بیشتر آثار هنری ما، بواسطه عکس صورت میگیرد.
البته در بسیاری از آثار هم، خود هنرمند مکانی را انتخاب کرده و از من میخواهد تا از پایان اثرش عکس بگیرم و در این زمان اگر هنرمند مکان مناسبی انتخاب نکرده باشد رسیدن به تصویر مناسب برای اثر نهایی بسیار مشکل میشود. تکرار اثر در مکانهای مختلف در بیشتر کارهای گروهیمان نیز دیده میشود و این مسئله نیز ناشی از سفرهای گروهی ما به محیطهای مختلف است و از طرفی گاهی تکرار یک اثر آن را قوی تر میکند و در واقع تجربهای برای اجرای بعدی آن میشود.
تاثیر من به عنوان یک عکاس در گروه، گاهی تا آنجاست که پیشنهادهایم اثر نهایی را تحت تأثیر قرار میدهد. از سوی دیگرتلفیق تکنیکهای عکاسی و حتا انتخاب زاویه عکاسی و تأثیر آن در ارائه نهایی اثر هنرمندان میتواند این اثر نهایی را در زمره آثار هنر مشارکتی قرار دهد.
در کارهای ما زمان نیز به اندازه مکان از اهمیت خاصی برخوردار است، در مواردی اجرای اثر در محیط، زمان زیادی میبرد تا کار به اتمام برسد و گاهی در پایان نور مناسب را از دست میدهیم و مجبوریم عکس نهایی آن را به روز بعد موکول کنیم و گاهی با همان نور موجود عکاسی میکنیم.
در آثاری که میرا هستند انتخاب زمان بسیار مهم است چرا که کار امکان اجرای دوباره ندارد. به همین دلیل معتقدم که استفاده از تکنیکهای عکاسی در ارائه بعضی از آثار هنری میتواند به مراتب به تصویر نهایی قدرت بیشتری بخشیده و همین امر، به نظر من تفکیک عکاسی از هنرهای معاصر را ناممکن میسازد. عکاسی رسانهای است که برای بیان ایده و مفاهیم هنرها نقش مهمی ایفا میکند.
من برای بیان ایدههایم از عکاسی استفاده می کنم. در بیشتر آثار من تلفیقی از هنراینستالیشن، پرفورمنس وعکاسی دیده میشود و انتخاب مکانی خاص برای آن اثر، وحدت و شکل نهایی را مشخص میکند. مکان بدین لحاظ در کارهای من بسیار تاثیرگذار است و این امر را میتوان در تکرار و اجرای یک پروژه در مکانهای مختلفی از کشورم به وضوح دید. یکی از دلایل این تکرار در برخی پروژهها نیز حرکتی است که تحت تأثیر سفرهای متعدد به شهرها و کشورهای مختلف در کارهای من بوجود آمده است.
برای رشد و گسترش فعالیتهایتان از چه امکانات دیگری بهره میبرید؟
تبلیغات و برگزاری جشنواره در شهرهای مختلف برای گسترش این هنر بسیار موثر است.
آیا این امکانات وجود دارد؟ از نظر کیفی در چه حدی هستند؟
در این چند سال جشنوارههایی که برای هنر محیطی برگزار شده همیشه هزینهها به صورت شخصی از سوی هنرمندان تامین شده است و تنها تعداد محدودی از آنها با حمایت سازمان و یا ارگانی خاص برگزار شده و این حمایتها هم معمولا همیشه در حد فراهم آمدن امکاناتی مانند در نظر گرفتن مکان برای اسکان و برگزاری همایش و بعضی مواقع تهیه غذا و گاهی هم وسیله برای حمل و نقل برای هنرمندان بوده است. میتوان گفت که تمامی این جشنوارهها با هزینه خود هنرمندان و مدیریت آقای نادعلیان برگزار میشود.
آیا این هنر مخاطب خود را یافته است؟
اگر منظور هنر محیطی است، این هنر به راحتی با مخاطبین ارتباط برقرار میکند، چرا که بیشتر مضامین این آثار برگرفته از مسائل زیست محیطی است و اغلب از مشکلات محیط زیست و طبیعت صحبت میکند و این مسائل برای بسیاری از مردمِ عادی قابل فهم است. همچنین حضور در شهرهای مختلف کشور امر مهمی است که به شناخت هرچه بیشتر آن کمک خواهد کرد و تاثیرات آن را در جشنوارههای مختلف شاهد بودهایم.
به زودی قرار است مجمع عمومی انجمن عکاسان ایران تشکیل شود، آیا از اهداف و برنامه های این انجمن مطلع هستید؟
نه کاملا…
آیا عضو این انجمن خواهید شد؟
بله
دلیل علاقمندی تان به عضویت در این انجمن را توضیح دهید.
به نظر من جمع شدن گروه کمک میکند تا معضلات و مشکلات مربوط به هر شاخه از عکاسی مورد توجه قرار گیرد. من معتقد به انجام کارهای گروهی هستم و فکر میکنم با تشکیل چنین انجمنی، عکاسی کشورمان میتواند به یک قانونمندی بین المللی برسد.
چه انتظاراتی از این انجمن فراگیر دارید؟
حمایت از هنرمندان عکاس و توجه به تمامی شاخههای عکاسی و نه تنها یک گرایش خاص.
منظورتان از حمایت چیست؟
حرفه عکاسی بسیار گران قیمت است و به نظر من تعریف پروژههای مشخص برای عکاسی به خصوص ژانر مستند اجتماعی و یا معماری و دیگر شاخهها به عکاسان کمک میکند تا با ثبات خاطر به عکاسی آنچه که میخواهند، بپردازند و نگرانی خراب شدن دوربین یا به ثمر نرسیدن پروژههای عکاسی شدهشان را نداشته باشند. به نظر من انجمن عکاسان ایران میتواند با معرفی کارشناسان متخصص به ادارات و سازمانها و ارگانهای مختلف در سراسر کشور، در شکل گیری این جریان که به ثبت روند تاریخی عکاسی در کشورمان نیز کمک خواهد کرد، نقش مهمی ایفا کند.
سایت شخص راحله زمردینیا
فتوبلاگ در سایت عکاسی