رابرت فرانک
رابرت فرانک، از تأثیرگذارترین عکاسان قرن بیستم، در سن ۹۴ سالگی درگذشت. نگاه خاص او که در کتاب «آمریکاییها» (نسخهی آمریکایی کتاب: ۱۹۵۹) تجلی یافته، نقطهی عطفی در عکاسی مستند به حساب میآید.
او با رویکرد متفاوتش پیشگام تغییرات بنیادین در مسیر این ژانر از عکاسی شد که پژواک آن را در سالهای بعد در آثار افرادی چون داین آریس، گری وینوگرند و لی فریدلندر میتوان مشاهده کرد.
فرانک در سال ۱۹۲۴ در سوییس به دنیا آمد و در ۲۳ سالگی بهعنوان پناهندهی هنری به نیویورک مهاجرت کرد. او در آمریکا مدت کوتاهی را بهعنوان عکاس مد در مجلّهی هارپرز بازار مشغول به کار شد و سپس پروژهی گستردهی مستندش را آغاز کرد.
نتیجهی سفر سرتاسری او در آمریکا با کمکهزینهی گوگِنْهایْم که نخستین بار با عنوان «آمریکاییها» در فرانسه منتشر شد (۱۹۵۸)، با عکسهای سردستی گزنده و زمختی که نشان از حس بیگانگی و ناراحتیاش داشتند، گسستی بود از سنت عکاسی خبری و مستند.
عکسهای او در قالب نظارهگری مخفی، همیشه پیامی روشن و مشخص نداشتند، با کلیشههای اجتماعی جور نبودند و بر توالی تصویری و عرضه بهشکل مجموعه تکیه داشتند (علاقهای که بعدها او را به فیلمسازی سوق داد).
فرنک از نشانههای «زندگی خوب» طبقهی متوسط و موضوعات جالبتوجه برای روزنامهها دوری کرد و در عوض بر گروههای به حاشیه رفتهای متمرکز شد که رسانهها نادیدهشان میگرفتند: آفریقاییآمریکاییها، کهنسالان و نوجوانان. عکسهای او نقطهی مقابل نمایشگاه خانوادهی بشر (۱۹۵۵) قرار داشت.
ااو بیزاریاش نسبت به سنت عکاسی حرفهای خبری و مستند در زمان خود را این گونه ابراز کرده است:
عکاسی یعنی تنها سفر کردن. این تنها مسیر پیشروی عکاسان خلاق است. هیچ سازشی در کار نیست: کمتر هستند عکاسانی که بتوانند این حقیقت را بپذیرند. شاید به همین دلیل است که تعداد عکاسان واقعاً بزرگ تا این حد کم است. در سالهای اخیر بسیاری از مردم عکاسی خبری را مرجع تعیینکنندهی عکاسی خوب میبینند. اما به نظر من عکاسی خبری یعنی ذائقهی دیکتهشدهی نشریات.
او بعدها کارهای عکاسانی مثل کارتیهبرسون را رد کرد چرا که عقیده داشت چنین عکسهایی در عکاسی مستند و خبری جنبههای غلطانداز و غیرواقعی جهان را نشان میدهند.