عصر روز یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۹۶، رادیو گفتوگو یکی از بهروزترین مباحث دنیای دیجیتال را بررسی کرد؛ عکاسی با تلفن همراه.
علاقه بیش از اندازه مردم برای ثبت لحظهها در تلفنهای هوشمند این موضوع را آنچنان در صدر مباحث دنیای هنر عکاسی آورده که به گفته رضا جلالی، عکاس و مجری گفتوگوی فرهنگی در این رادیو به سادگی یک انقلاب دیجیتال در این هنر اتفاق افتاده است.
او برای اینکه مبحث را از نگاه تخصصی به خوبی بررسی کند از علی میراسماعیلی و بابک برزویه؛ عکاس و مدرس عکاسی دعوت کرد که در این برنامه نگاه خود را به ورود دنیای دیجیتال به هنر عکاسی مطرح کنند، چرا که به اعتقاد جلالی در کنار تاثیرات فرهنگی، اجتماعی تلفنهای همراه تاثیرات عمیق این تحول در دنیای هنر شاید از برخی ابعاد نگرانکننده باشد. برای همین از علی میراسماعیلی، مدرس عکاسی آموزشگاه عکاسی حرفهای خواست که توضیح دهد که اصولاً تلفن همراه چه تاثیری بر عکاسی گذاشته است؟
علی میراسماعیلی معتقد است که ورورد این تکنولوژی، هم تاثیرات مثبت داشته و هم تاثیرات منفی به همین دلیل نگاه خود را اینگونه توضیح داد:«تأثیر مثبت ورود عکاسی با تلفنهمراه در دنیای عکاسی این است که درک انسان عادی که تا پیش از این ارتباط کمی با هنر داشته را بالا برده و او را نسبت به تصویر نزدیکتر کرده است. و یا به عبارت سادهتر این پتانسیل را ایجاد کرده که فرد را برای فراگیری بهتر و مناسبتر این هنر آماده کند. اما همین ویزگی مشکلات بزرگی را هم برای عکاسی ایجاد کرده و آنهم این است که همه آن توانایی و یا انرژی را که هنرمند برای خلق یک اثر هنری میکرد هماکنون به سادگی با این ابزار دیجیتال شبیهسازی میشود و این برای هنر و هنرمند بسیار دردناک است».
انقلاب دیجیتال در هنر عکاسی
در این برنامه در کنار میراسماعیلی بابک برزویه هم میهمان بود، از نگاه او هم ورود تلفنهمراه به دنیای عکاسی مضراتی داشته که تا حدودی میتواند به این هنر لطمه بزند:«پیش از انقلاب دیجیتال در دنیای عکاسی واقعاً برای گرفتن هر عکس هزاران دغدغه وجود داشت، ابتدا همین فیلم عکاسی ۳۶ عدد فیلم بود که مدام باید نسبت به عکسی که میگرفتیم حساس میبودیم تا مبادا فیلم تمام شود و نتوانیم عکس را ثبت کنیم و فکر میکنم این محدودیت یک توانی به عکاس میداد که با دغدغه و دید بهتری کار را پیش ببرد. اما هماکنون همین رفع این محدودیت دغدغه را برای عکاس کم کرده و شاید حساسیت او را هم نسبت به عکسی که میگیرد از بین برده و کیفیت را تحت تأثیر گذاشته است بهطور واضح میتوانم بگویم مبادی آگاهی بصری را از دست دادهام. پیش از این شرکتهای زیادی برای کار تبلیغات سراغ من میآمدند، اما الان خیلی راحت بعد از ارائه قیمت به من میگویند همین عکس را کسی با مبلغ خیلی پایینتر میگیرد».
در این لحظه بود که میراسماعیلی نکتهای را یادآوری کرد:«تلفن همراه مدام در حال پیشرفت است و خب اصلاً دور از ذهن نیست که این همین مشتری هم به عکاسی با تلفن همراه نیاز خود را برطرف کند. واقعیت این است که هماکنون هم خیلی صفحات محصولات را با همین روش معرفی میکنند».
با اشاره به همین موضوعات بود که بازهم میراسماعیلی، مدرس عکاسی که خود سالهاست در این عرصه فعالیت میکند یادآوری کرد که بخش مهمی از علاقه انسان به دیدن تصویر هماکنون در فضای مجازی و دیجیتال پاسخ میگیرد، اما متاسفانه خوراک مناسبی برای آن وجود ندارد تا سواد بصری بهتری به وجود بیاید».
بابک برزویه هم با حرف میراسماعیلی موافق بود:«ما هم از پیشرفت استقبال میکنیم، اما خب در عین حال باید سواد بصری هم اضافه شود تا انتظارات متناسب با کار پیش رود. از نگاه او همین تبلیغات سینمایی که میتواند مناسبترین خوراک بصری باشد هماکنون بدترین سوژههای تصویری هستند که بدون هیچ خلاقیت و فلسفهای تصویر برداری میشوند.
فلسفه عکاسی، موضوعی بود که دقیقاً میراسماعیلی مدرس آموزشگاه عکاسی حرفهای بارها برای هنرجویانش شفاف و بیان کرده است. او این بار هم در این برنامه آن را توضیح داد:«عکاسی همگرایی دو موضوع جدا از هم است که باید همیشه به خاطر داشته باشید؛ اول چشمی که خوب اطراف را ببینید و دوم ذهن پویا و فعالی که برای هر عکس و تصویر فلسفه و تفسیر داشته باشد برای همین ذهنیت عکاس مهم است».
اما رضا جلالی در این بحث پرسید که حالا با این فراگیری دیدن آیا کسی تهییج میشود که عکاسی را حرفهای بیاموزد؟ یعنی این فضای مجازی و دیجیتال به این روش یادگیری کمک کرده است؟ که میراسماعلی پاسخ داد:«خیر! اتفاقاً اینجاست که باید دقت کنیم برای عکاسی دیدن به تنهایی کافی نیست. آنچه که یک عکاس حرفهای را از دیگری جدا میکند تمرین بیشتر و ممارست است».
بابک برزویه هم معتقد بود که در فضای مجازی با وجود فراگیری تصویر، اما تصویر و خوراک خوب و مناسبی برای سواد بصری هنرجو و یا علاقهمند به عکاسی وجود ندارد: «آدمی که زیاد عکاسی میکند باید زیاد کادر ببندد و مدام ببیند اما عکسهای امروز فضای مجازی اصلاً عکسهای مناسب و حرفهای نیستند. البته که واقعاً باید این خوراک و مبادی سواد بصری قوی باشد که نیست، افرادی هستند با هزاران مخاطب در شبکههای اجتماعی اما همه این مخاطبها برای دیدن عکس از هنرمندان او را دنبال میکنند، واقعاً این سواد بصری را به بیننده اضافه نمیکند».از نگاه او این نقد به استادهای عکاسی و فعالهای این حوزه نیز وارد است که برای افزایش این سواد بصری در فضای مجازی تلاش نمیکنند.
افت ارزش هنر عکاسی بعد از ظهور تلفن همراه
واقعیت این است که سرعت و در دسترس بودن تلفنهای همراه عکسهای برداشته شده توسط این دستگاه را هم گاهی پر مخاطب و حتی بسیار مهم و قابل توجه کرده است، موضوعی که رضا جلالی از علی میراسماعیلی خواست تا توضیح دهد که با این واقعیت که تلفن همراه بهطور طبیعی در دسترس است و خود ابزار سرعت در انتقال موضوع است این توانایی در مورد آسیبزا بودن این نوع عکسها چگونه بررسی میشود؟ موضوعی که این مدرس عکاسی اینگونه توضیح داد:«باید این را بدانیم که عکاسی با تلفن همراه همانقدر که مؤثر بوده آسیبزا هم بوده. من در میان همکاران خودم عکاسی را میشناسم که با تلفن همراه کار جذاب میکنند! در مقابل به همان تعداد هم عکاسهایی را میشناسم که عکاسی با تلفن همراه کار آنها را خراب کرده است. این موضوع باید در نظر گرفته شود که عکاسی با تلفن همراه شمشیر دو لبه است. در حقیقت مرزهای جدیدی را گشوده اما مشکلاتی را هم در تولید اثر هنری، سبک و سیاق هنر عکاسی ایجاد کرده است. به زبان ساده میتوان گفت هر موضوعی که دستیابی به آن ساده شود تا حدودی میتواند افت ارزش هم داشته باشد. عکاسی با تلفن همراه هم از وقتی که ساده شد در بخش زیادی افت ارزش و از دست رفتن ارزش هنری داشت».
با این حال رضا جلالی به خاطر آورد که چندی پیش نمایشگاهی از اولاف شوکله عکاس مستندساز آمریکایی که ۹ روز را در کره شمالی سپری کرد و تنها با استفاده از تلفن همراهش از زندگی معمولی مردم کره شمالی عکاسی کرد برگزار شد که بهشدت مورد توجه قرار گرفت.
میراسماعیلی هم بهخوبی این موضوع را به خاطر آورد و در تشریح این وضعیت گفت:«این اتفاقاً دقیقاً محدودیت استفاده از دوربین را که تلفن همراه آن را پوشش داده و به ثبت وقایع کمک کرده نشان میدهد، دهمین موضوع در لیبی و در بهار عربی هم مطرح شد و اتفاقاً در همان دوران محدودیتها و درگیریهای شدید عکاسهای خوبی هم با تلفن همراه منتشر شد، بنابراین باید بپذیریم که عکاسی تلفن همراه در خدمت عکاسی خبری بوده و این هیچ شکی در موردش نیست و اتفاقاً مرزهایی را هم باز کرده که انکار ناپذیر است».
از نگاه بابک برزویه هم تلفن همراه میتواند در صورتی که مفهوم و محتوایی را به عکس بدهد در ساخت و ثبت تصاویر کمک کند، او برای این ایده خود توضیح داد: «در آموزشهای خودم به هنرجوها معمولاً سعی میکنم از شعر و یا نمادهای ادبیات کمک بگیرم که به فلسفه سازی عکس کمک کنم، بنابراین به هنرجو میگویم که مثلاً در مورد شعرهای سهراب سپهری با تلفن همراه تصویرسازی کند و مثلاً برای اینستاگرام استوری بسازد».
اما میراسماعیلی معتقد است کسی که به دنبال عکاسی است و برای یادگیری و پیگیری هنر به آموزشگاه آمده باید دوربین تلفن همراه را کنار بگذارد و از دریچه دوربین عکاسی به همه موضوعات نگاه کند: «من از اولین جلسه به هنرجوها یادآوری میکنم که دوربین تلفن همراه را کنار بگذارند و فقط با دوربین عکاسی کنند. به خصوص چون در کلاسهای من بیشتر کارها در فضای مستند اجتماعی است. در این موضوعات هم عکاسی با دوربین تلفن همراه توانایی عکاسی را از هنرجو میگیرد».
یکی از مهمترین تواناییها حضور عکاس در فضای اجتماعی برای ثبت اثر در شرایطی است که دیده نشود. او برای بالا بردن این توانایی در میان هنرجوهای خود تلاش کرده:«اگر امکان استفاده از تلفن همراه را به هنرجوها بدهم عملاً این توانایی را در آنها رشد نداده و یا از بین بردهام. هنرجو باید این توانایی را همانند عکاسها این کار را به خوبی بلد باشد و یاد بگیرد که حضور عکاس حس نشود و کار را انجام دهد. چون من هم میدانم عکاسی با تلفن همراه به نسبت دوربین کار سادهتری است. عکاسی با تلفن همراه برای کارآموز و هنرجو مخرب است. اما اگر کسی سالها تمرین کرده و هماکنون کار حرفهای میکند و همه ابعاد کار با دوربین را بلد است میتواند با همان اندیشه و فلسفه فکری عکاسی از دوربین تلفن همراه استفاده کند که اتفاقاً در این مرحله تلفن همراه بهترین ابزار همراهی است که به ثبت تصاویر سرعت و جذابیت خاصی میدهد».
این روزها هرجا چنین بحث هایی می بینم به یاد روزهای ورود دوربین دیجیتال می افتم که چگونه عکاسان سنتی با این پدیده برخورد می کردند و مدعی بودند دیگر هر کسی عکاس است ولی نتیجه آن شد که صدها عکاس خوب و حرفه ای در سراسر دنیا متولد شدند که عمر کاریشان در عصر دیجیتال شکل گرفت. اما امروز دوربین تلفن همراه فرصت ثبت برای همه مهیا کرده است و کسانی که عکاسی را در ثبت با یک زیبایی شناسی خلاصه می دیدند رو به نابودی هستند ولی همچنان کسانی که در عکاسی عمیق و مولف هستند. همچنان از این فراگیری عکاسی با تلفن همراه استقبال خواهند کرد .
دیوید آلن هاروی
باید حرفی برای «گفتن» داشته باشید. باید بیرحمانه با خودتان روراست باشید.
به تاریخ، سیاست، علم، ادبیات، موسیقی، فیلم و مردمشناسی فکر کنید. یک شاخه چه تاثیری بر دیگری دارد؟ چه چیز به انسان انگیزه میدهد؟
امروز که هر کسی با یک گوشی همراه میتواند عکس بینقص از لحاظ فنی بسازد، نیاز دارید که مولف باشی. همه چیز تالیف است و تالیف و تالیف.
عکاسان جوان زیادی نزد من میآیند و انگیزهی خود از عکاس شدن را «دنیا را سفر کردن» و «شهرت» بیان میکنند. به نظر من پاسخ اشتباهیست. آنها اتفاقات جنبی و شاید حتی نقاط ضعف عکاس بودن است.
اگر عکاسان امروز، ایدهای قابل لمس، تفکر، احساسات و چیزی ادبی برای ارائه کردن در بحث نداشته باشند، در دریای پیشپاافتادگی و میانمایگی غرق خواهند شد.
عکاسی امروز به وضوح یک زبان است. مانند هر زبان دیگر. اینکه بدانیم چطور یک جمله را هجی کنیم و یا از نظر دستوری درست بنویسیم، البته که لازم است؛ اما مهمتر از آن، عکاسان نوظهور امروز، باید استاد زبان بصری باشند، چه با یک آموزش واضح و یا یک الزام درونی.
شاعر باشید نه یک نویسندهی فنی.
پروژهی خالصانه شخصیای را پیدا کنید.
به خودتان ماموریتی را بدهید که آرزو میکردید کسی دیگر به شما بدهد.
لطفا به یاد داشته باشید شما و تنها شما سرنوشتتان را در دست دارید.
باور کنید، بدانید و بگویید.
دیوید آلن هاروی