نشست «چالشهای اقتصادی در فتوژورنالیسم» با حضور محمد فرنود و محمدمهدی رحیمیان روز جمعه ۲۶ آذر ۹۵ در همایش «۱۰ روز با عکاسان» برگزار شد.
در ابتدا محمد فرنود از حاضران خواست تا به احترام عکاسانی که شهید شدند و عکاسانی که سالها در این زمینه فعالیت کردند بایستند و یک دقیقه سکوت کنند. فرنود در ادامه بیان کرد: «تعریف آژانسهای خبری و خبرگزاریها با هم متفاوت است، همچنین اجرای کار آنها نیز با هم تفاوت دارد. آژانسهای خبری کاملا خصوصی فعالیت میکنند ولی خبرگزاری جمهوری اسلامی دولتی است و این از پایه و اساس اشتباه است. زیرا خبرگزاریهایی که تحت پوشش دولتی هستند اخبار جانبدارانه منتشر میکنند. ما باید خودمان را اصلاح کنیم البته با توجه به شکلهایی که در چند سال اخیر به وجود آمده تا حدودی اصلاح شده است.»
محمد فرنود خاطرنشان کرد: «اواخر دهه ۳۰ احمد عالی عکاسی را متحول کرد و در ادامه نصرالله کسرائیان، بهمن جلالی، محمود کلاری، کاوه گلستان و… باعث تحول شدند. همچنین به واسطهٔ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تحولاتی اتفاق افتاد. ما در مطبوعات ایران افراد مستعد در حوزه خبرنگاری و عکاسی داریم ولی تشکیلات حرفهای نداریم. همچنین با حضور عکاسی دیجیتال نیروی انسانی از بین رفت. فرد مهم نیست بلکه تشکیلات مهم است پس اگر تشکیلات حرفهای نداشته باشیم حرفی برای گفتن نداریم.»
فرنود افزود: «عکاسان برای موفقیت باید موقعیتشناس و صاحب سبک باشند، هوشمندی و درک درست از سوژه داشته باشند.» در پایان محمد فرنود لوح سپاس خود را به روشن نوروزی تقدیم کرد.
فیلم «آندو» به کارگردانی ماجد نیسی در هشتمین روز از پنجمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» نمایش داده شد و در ادامه محسن راستانی و ماجد نیسی درباره این فیلم گفتوگو کردند.
محسن راستانی در این نشست گفت: «ماجد نیسی، عکاسی را که در سالهای جنگ در تانکهای عراقی عکاسی و فیلمبرداری میکرد، پیدا کرد و در نهایت منجر به ساخت این مستند شد. بعد از پایان جنگ این عکاس عراقی به سوئد میرود و پناهنده میشود که ماجد نیسی در یکی از سفرهایش این فرد را پیدا میکند. سینمای مستند ایران متعلق به نسل امروز است. سینمای مستند حرف اول را میزند و خیلی قویتر از عکاسی ماست و آینده روشنی دارد.»
راستانی تاکید کرد: «این فیلم روی من خیلی تاثیر گذاشت. موافقها و مخالفها ضربههای زیادی به حقایق زدند ولی آنقدر که از موافقها ضربه خوردیم از مخالفان زیاد ضربه نخوردیم.» سپس ماجد نیسی گفت: «این مستند حال و هوای من را عوض کرد و فقط به مستند توجه داشتم و جوانب اصلا برایم مهم نبود. در این مستند دوست داشتم حقایق بازگو شود که خوشبختانه توانستیم به موفقیت برسیم.»
در ادامه پرسش و پاسخ درباره این مستند انجام شد. همچنین نشست مبانی عملکرد حرفهای در کسبوکار عکاسی با حضور علی عیاری، کیاداود اسفندیاری و ناصر بهرامی در هشتمین روز پنجمین همایش ۱۰ روز با عکاسان برگزار شد و حاضران در این نشست درباره مسایل و چالشهای عملکرد حرفهای در کار عکاسی گفتوگو کردند.
نشست «مدیریت رنگ» با حضور محمدامین کجوری در هشتمین روز از همایش «۱۰ روز با عکاسان» برگزار شد.
محمدامین کجوری در این باره گفت: «مهم این است بدانیم چگونه میخواهیم عکس را ارائه دهیم و براساس آن رنگبندی کنیم. عکسها در هر موقعیتی رنگبندی متفاوت دارند. آن چیزی که در مانیتور، عکس، چاپ به صورت جداگانه دیده میشود با هم متفاوت است.»
کجوری دربارهی «دامنهی پویایی» گفت: «دامنهی پویایی محدودهای است که تمام مقادیر مختلف روشنایی از سیاه مطلق تا سفید مطلق را در یک تصویر دربر میگیرد.»
در ادامهی این نشست دربارهی دامنه دینامیک دوربینهای مختلف صحبت و عکسهایی در این زمینه ارائه شد. کجوری تاکید کرد: حساسیت شامل حساسیت اصلی دوربین و حساسیت میانی است. همچنین مدیریت رنگ در سه مرحلهی ثبت تصویرو ویرایش صورت میگیرد. نقطهی شروع این است که ما مانیتور خوب داشته باشیم تا مرجع باشد و بتواند رنگها را درست نشان دهد.»
کارگاه «عکاسی فاینآرت از ایده تا اجرا (۲)» با حضور مهرداد افسری و محمدرضا شریفزاده روز جمعه ۲۶ آذرماه برگزار شد.
مهرداد افسری در ابتدای این نشست گفت: «عکس فاینآرت عکسی است که هدف اصلی آن انتقال دید شخصی هنرمند به مخاطب است. به معنای دیگر، هنرمند میخواهد در اثرش به مخاطب بگوید که چگونه دنیا، زندگی و محیط را میبینید و چه احساسی نسبت به آنها دارد. مشخص است که در این نوع عکاسی هنرمند باید بر تمام مراحل کار از ابتدا تا انتها مسلط باشد و بتواند آنها را کنترل کند تا به هدف خود برسد. این نوع عکاسی در نقطهٔ مقابل عکاسی مستند و عکاسی سفارشی، تبلیغاتی، صنعتی و… قرار میگیرد. چرا که در این نوع عکاسی هدف هنرمند واقعیت، جنبهٔ استنادی و یا رضایت مشتری خاص نیست.»
محمدرضا شریفزاده افزود: «این نوع عکسها نیز قابلیت فروش دارند اما بر خلاف عکسهای سفارشی، هنرمند است که دید و سیلقهٔ خود را به مخاطب عرضه میکند و مشتری خاص خود را مییابد. این شاخهٔ عکاسی با برخی شاخههای دیگر مانند عکاسی منظره، عکاسی پرتره و… همپوشانی دارد. «فاینآرت» برای بیان حس زیباییشناسی، برقراری ارتباط و یا ایجاد تفکر به وجود آمده است.
این هنر بیش از آنکه برای اهداف کاربردی ساخته شده باشد برای پرداختن به اهداف زیباییشناسانه ایجاد شده است. این هنر نوعی از انواع هنر است که در درجه اول به منظور فراهم آوردن زیبایی و لذت و نه برای استفادهٔ تجاری ایجاد شده است. به همین دلیل فاین-آرت به نشاط بخشی، تفکر برانگیز بودن، و زندگیبخش بودن آن شناخته میشود.»
افسری تاکید کرد: «عکس فاینآرت تعهدی برای نشان دادن واقعیت ندارد. کسانی هستند که استدلال میکنند که یک عکس فاینآرت در واقع به مخاطب تنها اجازه میدهد تا جهان را همانگونه که ذهن عکاس برای مخاطبان تصویر میکند ببینند. اما آنچه که ما با چشم خود میبینیم لزوما همان چیزی نیست که با ذهن خود میبینیم کما اینکه در موارد متعددی پس از بستن کادر و فشردن دکمهٔ شاتر دریافتهایم که نتیجه آنچه که به عنوان عکاس دیدهایم و در ذهن داشتیم نیست. درواقع یک عکس هنگام چاپ یا انتشار همان چیزی است که در منظرهیاب دوربین دیده میشود.»
نقد و بررسی آثار اعضای انجمن عکاسان خانهٔ تئاتر با حضور شهابالدین عادل بخشی دیگر از برنامههای هشتمین روز از همایش «۱۰ روز با عکاسان» بود.
در این نشست که در گالری نامی خانه هنرمندان با حضور رییس و اعضای انجمن عکاسان خانهی تئاتر برگزار شد، شهابالدین عادل با اشاره به درام گفت: «درام، کهنترین گونهی ادبی است اما استنباط جامعهی عمومی از درام یک مشکل و ضایعه است. در صحنهی تئاتر درام کنش و حرکت است، یک تعریف بنیادی برای درام عکس، حرکت است و ضرورت دارد عکاسان تئاتر درک پویایی از متن درام داشته باشند لحظههایی را که اهمیت دارند، ثبت کنند.»
عادل در ادامه با اشاره به تجربههای خود در عکاسی تئاتر و سینما گفت: «در آثار عکاسان تئاتر، صحنه بیشتر دیده میشود که درست است چون درام در صحنه جاری است اما درام زندگی هم وجود دارد، درام دیگر کار کارگردان است که اینها کم دیده میشود. البته منظور این نیست که در عکاسی تئاتر یک تقسیمبندی برای پرداختن به این درامها صورت گیرد اما درام جاری فقط بر صحنه در نمایشنامه رخ نمیدهد بلکه در پیرامون نمایشنامه هم وجود دارد چون تئاتر به معنی فرهنگ، سیاست، زندگی و مردم است. لازم است عکاسان تئاتر ماهیت درام و نقش آن را در ادوار گوناگون بدانند. در مجموع در عکاسی تئاتر بیشتر با عکاسی صحنه برخورد میکنیم تا جوانب دیگر آن و نکته قابل توجه دیگر این است که عکاس تئاتر از کجا به درام نگاه میکند که این به شناخت عکاس از متن بستگی دارد.»
عادل با اشاره به توجه غالب به فرم در عکاسی تئاتر افزود: «فرم، بیشتر از محتوا هنرمندان ما را جلب میکند و در عکاسی تئاتر هم ساختار و فرم بیشتر دیده میشود. به دلیل اینکه مرز بین درام و پرفورمنسآرت مخدوش شده است و هنرمندان و کارگردانانی به شدت به سمت پرفورمنسآرت رفتند، عکاسان تئاتر هم درگیر آن شدند و عکسها بیشتر بر فرم تمرکز دارد. در واقع در این تئاترها اتفاق در عمق رخ نمیدهد بلکه در سطح اتفاق میافتد و عکاسان هم درگیر آن میشوند.
عکاسی تئاتر ابتدا باید زیبا باشد که این زیبایی به معنی مطلق نیست هرچند تعریفهای پایهای در حوزههای ترکیببندی، نورپردازی، زاویهی دید و… برای زیبایی وجود دارد. بنابراین در مرحلهی اول چارچوب زیبایی بصری عکس اهمیت دارد که مخاطب و تماشاگر را نگه دارد.»
عادل با اشاره به آثار اعضای انجمن عکاسان خانهی تئاتر در پنجمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» گفت: «در مجموع عکسهای این نمایشگاه، عکسهایی که شخصیت اصلی درام و میزانسی که آن را معرفی کند کم دیده میشود، در حالی که عکس تئاتر میبایست متن، شخصیت اصلی و بازیگر را معرفی کند تا مخاطب با دیدن عکس اطلاعاتی به دست آورد. در واقع نقطهی دید برای عکاس تئاتر متنوع و به تعداد تماشاگران تئاتر است.»