سعید عقیقی در پنجمین برنامه از «سهشنبههای هنوز» درباره فیلمنامهنویسی سخن گفت. در این نشست که با استقبال خوب فیلمنامهنویسان روبرو شد؛ خسرو دهقان و مانی باغبانی نیز در این نشست حضور داشتند.
به گزارش روابط عمومیکتاب فروشی هنوز؛ سعید عقیقی با بیان این مطلب که بیشتر فیلمنامهنویسان به شکل پیشامدرن با فیلمنامه نویسی برخورد میکنند گفت: متاسفانه درعرصه داستان نویسی و سینما هم به شیوه حکایت گویی پیش میرویم؛ وقتی حکایتهای قدیمیرا میخوانیم با واکنشهای اغراق آمیزی روبرو میشویم، دقیقا این رویکرد اغراقآمیز را در رفتارها و دیالوگهای شخصیتهای سینمای ایران هم میبینیم.
به گفته عقیقی؛ «چارلی موریتس» در کتاب تکنیکهای فیلمنامهنویسی، تمرینی دارد که براساس آن، "یک دوست قدیمیتان در معرض ازدواج است و شما نمیخواهید در این مراسم شرکت کنید چون قبلا با عروس دوست بودهاید." در اغلب موارد واکنشی که افراد با این موضوع از خود نشان میدهند اغراقآمیز است و به همین خاطر این صحنه شکل نمیگیرد. وقتی ما خودمان را جای پسری که به عروسی دعوت شده میگذاریم، عروس خائن میشود و داماد آدمی احمق و ما آدم خوب داستان. ما موقع اجرای این تمرین «موریتس» برای نوشتن این صحنه همان روشی را دنبال میکنیم که در حکایات با آن روبرو هستیم. بنابراین از همان قدم اول با شخصیتها به شکلی تثبیت شده برخورد میکنیم و در نتیجه، رویکردی که ما نسبت به موضوع داریم غیردراماتیک میشود و درام شکل نمیگیرد و از سوی دیگر، بی آن که دیالوگها و نتیجهگیری متن در مسیر رخدادها باشد، از همان آغاز معلوم است که قرار است به چه نتیجه ای برسیم.در نتیجه، حتا در فیلمهایی که ظاهرا به زندگی شهری و معاصر میپردازند، شاهد برخودهایی هستیم که از نظر داستانی بر مبنای حکایت نوشته شده اند، و به لحاظ نمایشی تحت تاثیر الگوهایی چون تعزیه یا نمایش تخت حوضی هستند که حتا به روز هم نشدهاند.
او با اشاره به جمله «هنری جیمز» که "این ایده نیست که داستان را به وجود میآورد، بلکه ساختار است که داستان را به وجود میآورد."، گفت: ایده ای که داستان را به وجود میآورد را ایده محرک و ایدهای که وابسته به مفهوم نهایی فیلم است، ایده ناظر نام دارد و متاسفانه بخش عمده فیلمها با ایده ناظر نوشته میشوند و در نتیجه از همان ابتدا مسیر نهایی داستان را برای بینندگانشان آشکار میکنند.
نگارنده فیلمنامه «شبهای روشن» گفت: به عنوان مدرس کلاسهای فیلمنامهنویسی به فیلمنامهنویسان توصیه میکنم که براساس ایده ناظر شروع به نوشتن فیلمنامه نکنند چون با این شیوه به فیلمنامه از آغاز جهت میدهیم و مشکل بسیاری از فیلمنامههای فیلمهای سینمای ایران نوشتن با ایده ناظر است.
او با بیان این مطلب که هر گاه میخواهیم درباره وضعیت فیلمنامهنویسی ایران صحبت کنیم هم زمان باید نگاهی به سینمای جهان داشته باشیم، گفت: در وضعیت کنونی فیلمنامهنویسی چهار الگوی مشخص دارد، فیلمنامههای کلاسیک که در زمان ما به آن میگویم نئوکلاسیک و همچنان در آنها شاهد چهار عمل اصلی هستیم. برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد، بیش از ۸۵ درصد فیلمنامههایی که در دنیا نوشته میشود در شمار فیلمنامههای کلاسیک قرار میگیرند.
عقیقی ادامه داد: گروه دوم فیلمهای لِیت (Late) مدرنیستی یا آثار منتسب به جریان مدرنیسم متاخرهستند؛ یعنی فیلمهایی که ادامه جریان سینمای مدرن به شمار میروند که پس از سال ۱۹۶۰ ساخته شدهاند.در این فیلمها ماجرا سهم بسیار کوچکی را به خود اختصاص میدهد. طبق قرارداد به فیلمهای گروه سوم میگوییم فیلمهای پست مدرن اوریجینال. فیلمهایی که تا حد قابل توجه ای با الگوهایی پیش میروند که حاصل دست کاری در مفهوم ژانر است. گروه چهارم نیز فیلمهای ساختار نو نام گرفته اند و فیلمهای ساختار نو اساسا با مفهوم زمان کار دارند.
مولف فیلمنامه شبهای روشن ادامه داد: اگر به سینمای خودمان توجه کنیم درمییابیم که الگوی فیلمنامه نویسی در کشورهای چون ایران، هند و ترکیه براساس الگوی خاورمیانه ای نوشته شده است، یعنی با چهارعمل اصلی زیاد کار نداریم. ما یک الگوی فیلمنامه نویسی داریم که باید همه این ژانرهای سینما را جواب بدهد. در سینمای ما فیلمها یک پرده اکشن هستند، یک پرده ملودرام، یک پرده کمدی و یک پرده موزیکال. برای همین کسانی که با این شیوه مینویسد؛ چهارعمل اصلی برایشان مثل سم است.
عقیقی با بیان این مطلب که تعداد فیلمهایی که الگوی فیلمهای کلاسیک را دنبال میکنند، بسیار کم است و اتفاقا فیلمهای خیلی محبوبی هم نیستند، گفت: مدتی است که نسل جدید نسبت به این فیلمها واکنش بهتری نشان میدهند؛ مثلا فیلم «ناخدا خورشید» نمونه ی موفقی ست که دقیقا براساس الگوهای کلاسیک ساخته شده است. اگر نقدهایی که درباره این فیلم نوشته شده را مطالعه کنیم متاسفانه به دلیل عدم اطلاع از الگوهای ژانر،این فیلم را با فیلمهای وسترن ایتالیایی مقایسه کردهاند، در حالی که اصلا هیچ ربطی به هم ندارند. باید به این نکته اشاره کنم که سریالهای تلویزیون نقش قابل توجهای در پایین آمدن سطح فیلمنامهها داشتهاند. سطح سریالهای تلویزیونی ما آن قدر پایین است که حتا قدرت رقابت با سریالهای ضعیف ترکیه را هم ندارند.
به گفته عقیقی؛ یکی از دلایل ضعف سینمای ما به دلیل محدودیت ذهنی است، متاسفانه سینمای روزگار ما خیلی شبیه سینمای دهه ۳۰ شمسی است و حداکثر تا سال ۱۳۴۰ پیش میآید. اگر پدیدههایی که پیش رویتان است را نپذیرید ناگزیر هستید که به الگوهایی که در گذشته وجود داشته رجوع کنید. این نشان میدهد که ساختار فیلمهای موفق حتی در سینمای مبدا به الگوی خاورمیانهای توجه دارند.
او افزود: با این که این روزها کتابهای تئوری و فلسفی در بازار کتاب ما زیاد شده است و هنگام نقد و بحث به این تئوریها اشاره میشود اما هنگام ساخت فیلمها عملا به هیچ یک از این تئوریها توجه نمیشود. در بسیاری از فیلمهای ایرانی نیز شاهد این اتفاق هستیم که این تئوریهای فلسفی در فیلمها عملی نمیشود اما فیلمنامهنویس به خودش اجازه میدهد تا جایی که ممکن است از جنس همان حرفهای فلسفیای بزند که در کتابها شاهدشان هستیم. این کتابها مثل سم هستند.
نگارنده فیلمنامه «هفت پرده» با انتقاد از نشریات شبه روشنفکری و نقدهایی که در این نشریات منتشر میشوند، گفت: در این نشریات مطالب سطحی متعددی از منظر لاکانی، فرویدی و یونگی درباره فیلمها منتشر میشوند، اما هیچ یک از این نقدها از سطح استاندارد برخوردار نیستند. باید توجه داشته باشیم که تحلیل یک متن چه در اسپانیا و چه ایران وابسته به هیچ نوع ملاحظه جغرافیایی نیست. ممکن است یک فرد در کانادا یک فیلم ساخته باشد که با ذهنیت شما سازگار تر باشد و بالعکس.
عقیقی در پایان سخنانش گفت: بسیاری از فیلمهایی که در سینمای ایران ساخته میشود، به دلیل فقدان شخصیتپردازی، دیالوگنویسی و عدم تعادل در مناسبات، داستانی ندارند که بخواهند روایت کنند. به نظر من باید از فیلمهایی که در مسیر ارائه کیفیت بالاتر هستند، اما در اجرای آن به مشکل برخورد میکنند حمایت کرد، اما برعکس در نقدهای سینمایی بیشتر از فیلمهای مضمونگرا و محتوازده بیشتر حمایت میشود و نقدها به مباحثی میپردازند که مطلقا در فیلمها وجود ندارد. در نتیجه، در مطبوعات جهانی مجازی برای فیلمها ساخته میشود که هیچ ربطی به کیفیت فیلمها ندارد. در نتیجه نه فیلمنامه به درستی تحلیل میشود، نه فیلمساز راه خودش را پیدا میکند. در بخش پایانی این نشست سعید عقیقی و مانی باغبانی به پرسشهای حاضران پیرامون فیلمنامههای سینمای ایران پاسخ دادند.