در نشست نقد کتاب «درخت از میان سایهاش میگذرد»، عنوان شد، شاعر این مجموعه در جنسیت محصور نمیماند و از اندوه و تنهایی آدمها در روزگار ِ کنونی میگوید.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این نشست که یکشنبه هشتم شهریور ۹۴ در موسسه بهاران برگزار شد، محمود معتقدی در سخنانی گفت: مجموعهی شعر، «درخت از میان سایهاش میگذرد» اثر آنژیلا عطایی،
در دو بخش تدوین شده است، بخش نخست «به زبان مادرم حرف میزنم» شعرها در فضایی زنانه روایت میشود. بخش دوم هم «مردهها چراغ میآورند» نوعی خطاب راوی ِ زن در شعرها به مردی است و در آن از کودکیها و جوانیاش میگوید. در این فصل گاه پدر و هنگامی مادر محور روایت میشوند. در این بخش برشهای تصویری خلاقانه و کوتاهنویسیها خوش ساختی دیده میشود و از سویی در این روایتها و تداعیها شیوههای روایت از اول شخص به دانای کل در نوسان است.
وی تصریح کرد: «درخت از میان سایهاش میگذرد» از منظر نظریههای ادبی جاری شعر این روزگار، اثری واقعگرا با فضاهای روانشناختی و کنشهای زبانشناختی است. شاعر در این مجموعه از زندگی و مرگ میگوید، درگیر مفاهیم هستیشناسانه میشود و از سویی به انسان و طبیعت میپردازد. شعرهای کتاب، جزئینگر، عینیگرا و تصویری هستند و رد پای فردیت و تجربههای زیست شاعر را میتوان در آنها دید.
وی متذکر شد: شاعر در این مجموعه در روایتهایش چشماندازههای متعددی از کودکی تا جوانی را پیش میکشد و از واقعیتی به واقعیتی دیگر نقب میزند و رنگ خیالش را به واقعیتهای میزند و از قصهای به قصهای دیگر دگردیسیهایی رخ میدهد. این روایتها از منظری کم و بیش زنانه رقم میخورد. زنی که عاشق ایل و مردم ایلیاتی است.
این منتقد گفت: آنژیلا عطایی در مجموعهی «درخت از میان سایهاش میگذرد» در روایت شعرهایش از تصویر و تمثیل خلاقانه بهره میگیرد. عشق و مرگ، جنگ و رویا، از دست دادگیها و روایت زیست میان امید و یاس در نوسان است. از روزهای کودکیاش به جوانی و از طبیعت به شهر در گذر است.
معتقدی در ادامه افزود: عنوان کتاب «درخت از میان سایهاش میگذرد» به نوعی عنوانی استعاری است. شاعر از میان طبیعت و جهان آفرینش زن و مرد را به گونههای مختلفی میبیند، در تبیین روابط انسانی و چالشهای کنونی در روابط آدمها گاه از اسطورهها بهره میگیرد، گاه هم به زندگی روزمره و زیست معمول آدمها میپردازد. شاعر در تصویر کردن لحظههایی از این دست، به سادگی روایت میکند و با روایتی مخیل و قصهدار شعرها را اجرا میکند. روای این شعرها در پیشبرد روایتهایش به طبیعت و عناصر طبیعت میرود و در اغلب سرودههایش این رویکرد طبیعتگرایانه جای محکمی دارند. همچنین سرودههای این مجموعه، از فردیت و کنشها و نشانههای حسی و عاطفی پر رنگی برخوردار است.
او در پایان تصریح کرد: گفتنیست در مجموعه «درخت از میان سایهاش میگذرد» بسیاری از شعرها در پی نوعی اثباتگرایی زندگی است، شاعر با حس مثبتی به جریانهای پیچیده زیستن مینگرد و سعی دارد با حرکت و تجربههای معنایی، به طرح مفاهیم آگاهیبخش بپردازد.
همچنین در این نشست مهران چهرازی گفت: شعرهای آنژیلا عطایی مبتنی بر تصویر است. تصاویری که نتیجهی ارتباط ذهنیت و عینیت است. این رابطه در درونگرایی شاعر رسوب کرده و شعرش مدام بین ذهن و عین پرسه میزند. در شعرش شاهد نوعی خرده روایتهای قطعه قطعه ومشبکایم. در شعر مردهها نفس میکشند مینویسد:«پدرم سردار یاغی نادر بود/ میجنگید عصیان میکرد تبعید میشد/ بعد از این همه سال/ از تمام راهها به من میرسی/ سیبری، کارون، کوهپایههای دیلمان/ همراه برفها، آبها، اسبها/ با قطارهایی که مردم ترسیده را از برلین میبرد/ یا اتوبوسی که سربازان گم شده را بر میگرداند/نگاه کن!/زیر چادرم،شالم، دکمههای پیراهنم/ سرباز مردهایست که از اورشلیم به خانه بر میگردد» شعر او از لحنهای خطابهای فاصله میگیرد. گاه با محبوبش به سبک و سیاقی متفاوت سخن میگوید،گاه دیالوگ ایجاد میکند و گاه از کسی یا با کسی حرف میزند که انگار محبوبش هم نیست و شاید هم باشد. این ابهام درونی که کاملا ناشی از خودآگاهی شاعرش است مسالهی شاعر را از رابطهی عاشقانه گذر میدهد و بر خود مفهوم رابطه تاکید میکند. رابطه، با تمام بنبستها، حفرهها وشکستهایش. شاعر با تامل بر گرانیگاه بحران آدمی عمق قابل توجهی به شعرش میدهد.
وی متذکر شد: ابهام پرسش برانگیزی که جاگزین قطعیت جزماندیش میشود به شعر عطایی حرکتی لایهای در شخصیتهای شعرش میدهد. درک مسالهی حاد رابطه که از مهمترین تمهای هنر مدرن است و انتشار ابهام در در بافت شعر مبین ارتباط شاعر با زیست مجروح معاصر است. ابهامی که در سوژههای شعر عطایی دیده میشود شکنندگی ادراک و روابط انسانی را نمایانگر میکند.ابهام نه یک تم بلکه در بسیاری از شعرها فرم را پیش میبرد. در شعر میز،میز این را به وضوح میبینیم.
این منتقد تصریح کرد: شعر آنژیلا عطایی (با زنانگی اصیل آشکارش) تلاشهای جدیاش را برای گام برداشتن به فردیتی قوام یافته که انسان را بی جهتگیری جنسیتی تحلیل میکند، نشان میدهد. شاعر این مجموعه، با بیانی صمیمی از زنانگی زیست شدهاش میید و میتوان صدای نفسهای یک زن را به خوبی پشت این شعرها حس کرد. شاعر به نحو خلاقانهای با درگیر کردن ابعاد مختلف سوژههای انسانی در شعر، بیآنکه موضعگیری ایدئولوژیکی بکند، خودش و شعرش را به نگارش ساعتهای زمان معاصر نزدیک کند.
ناصر نصیری دیگر منتقد، هم دربارهی کتاب «درخت از میان سایهاش میگذرد» از این اثر به عنوان اثری خلاقانه و تاثریگذار یاد کرد و گفت: مجموعهی درخت از میان سایهاش میگذرد، به شکلی خلاقانه و اثر گذار از المانهای طبیعی بهره گرفته است. عمده فضاهای این مجموعه در طبیعت است و کمتر فضاهای شهری در این روایتها دیده میشود؛ شاعر به وضوح نشان میدهد با بهرهگیری از عناصر طبیعت دغدغهی شهر یا روستا ندارد، بلکه او سعی میکند از رهگذر روایتهایی با المانها و عناصر طبعیت به طرح چالشها و بحرانهای آدمی در روزگارز ِ معاصر بپردازد.
این شاعر و گرافیست، در بخشی دیگر از سخنانش به طرح دیدگاههایش دربارهی هنر و امر خلاقانه پرداخت و متذکر شد: به اعتقاد من، مجموعهی شعر آنژیلا عطایی، زبانی سالم، بیانی جذاب و گیرا و اجرایی خلاقانه دارد و خیلی خوب از نشانهها و المانهای طبیعی و شهری در شعرهایش استفاده کرده است. همچنین بار حسی و عاطفی شعرهای این مجموعه بالا است و به اعتقاد من طیف متنوعی از مخاطبهای میتوانند با سرودههای آنژیلا عطایی ارتباط برقرار کنند.
همچنین در این مراسم، حسن همایون که اجرای برنامه را بر عهده داشت، در سخنانی کوتاه، به بهرهگیری خلاقانهی شاعر مجموعهی «درخت از میان سایهاش میگذرد» از اسطورهها و افسانههای ادب فارسی اشاره کرد و گفت: در زمانهای که متاسفانه با عرضهی انبوه آثار ادبی روبرو هستیم و بسیاری خودشان را بینیاز از شناخت سنت ادب فارسی میدانند، باید به شاعر این مجموعه تبریک گفت؛ زیرا او در شعرهایش نشان میدهد، ارتباط جدی و عمیقی با ادبیات کهن فارسی دارد و به نحوی خلاقانه از اسطورهها و افسانههای ایرانی در شعرهایش بهره گرفته است.
در پایان این مراسم آنژیلا عطایی شاعر مجموعهی درخت از میان سایهاش میگذرد ضمن تشکر از حضار و منتقدان، شعرهایی منتشر نشده را برای مخاطبها خواند.