عکس: روابط عمومی انجمن عکاسان ایران
عصر سهشنبه ۲۳ دیماه ۹۳ و در چارچوب برگزاری برنامهٔ «ده روز با عکاسان» نشستی با موضوع «روانشناسی و عکاسی» با حضور دکتر امیرحسین جلالی ندوشن و افشین شاهرودی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، افشین شاهرودی که به عنوان کارشناس عکاس در این بخش صحبت میکرد، در مورد لزوم توجه به رابطه روانشناسی و عکس گفت: «امروزه تحلیل و نقد هنر بشدت تحت تاثیر آموزههای فلسفی و روانکاوی است اما متاسفانه این بحث در عکاسی ما مغفول مانده. سابقه نگاه روانکاوانه به ۳ تا ۴ سال قبل برمیگردد که گفتگوهایی در واخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ با محمد صنعتی صورت گرفت و نگاه روانکاوانه در هنر مطرح شد. بسیاری از متفکران بزرگ نقد از بستر روانکاوی بیرون آمدهاند و امروزه خوشحالیم که میتوانیم به این بحث بپردازیم.»
شاهرودی افزود: «لاکان میگوید انسان برای اولین بار هویت خود را با مشاهده تصویر خود در آینه شناخت. امروز دنیا بشدت وابسته به تصویر است. با توجه به این نظریه لاکان، چگونه باید از منظر رواکاوی به عکس نگاه کنیم. این سوالی است که از اینجا از دکتر ارجمندی داریم.»
پس از آن جلالی ندوشن با بیان اینکه در بسیاری از موارد نقدهای منتشرشده حاوی کلمات تخصصی است که اگر کسی با روانکاوی آشنایی نداشته باشد، متوجه آنها نمیشود، ادامه داد: «با توجه به این مسئله رئوس نظریه روانکاوی به خصوص بحث فروید را مطرح میکنم تا بحث ملموستر شود.»
او در مورد فروید گفت: «روانکاوی ابتدا به ساکن به عنوان یک امر بالینی شروع شد البته فروید روانپزشک بود و در واخر عمر به سراغ نظریه پردازی رفت و از همانجا به نوعی روانکاوی در هنر و بعدها نقد هنری استفاده و باعث ایجاد نگاه تازهای به انسان شد.»
جلالی ندوشن با اشاره به اینکه معرفی ذهن ناخودآگاه فروید را از دیگر روانشناسان متمایز کرد، اظهار داشت: «فروید متوجه شد بیماران نشانههایی بروز میدهند که به رغم مشکلات جسمی ریشه جسمی ندارد اما خودشان هم نسبت به این مسئله آگاهی ندارد. در آن زمان ناخودآگاه یک بحث جدید بود چون پیش از آن تا سالها ذهن تحت تاثیر پارادیم دکارت و کانت بود. فروید گفت ما در مورد خودمان چیزهای کمی میدانیم و عمدتا همان چیزهایی است که بر رفتارهای ما تاثیر میگذارد.»
به گفته او نظریههای روانکاوی به دنبال انگیزههای ناخودآگاه است: «این نظریه را میتوان در عکاسی چنین دنبال کرد که نوع نگاه و ژستی که سوژه به دوربین دارد، چگونه است یا چرا عکاس از چنین زاویه یا با این نور و صحنه عکس گرفته است. در واقع بسیاری از انتخاب کردنها و حتی انتخاب نکردنها تحت تاثیر انگیزههای ناخودآگاه است.»
این روانشناس اظهار کرد: «پیام روانگاوی این است که باید به واقعیت تن بدهیم و پایمان را روی زمین بگذاریم. فروید معتقد بود انگیزه رفتارهای ما غرایز است و آنچه باعث تلاشهای ما در زندگی است، لیبیدو یا زیست مایه است یعنی هر آنچه که باعث زندگی و خلاقیت میشود اما فروید میگوید در کنار لذت و دنبال غرایز بودن، انسان متمدن شد تا این غرایز و لذت را سامان دهد.»
او همچنین به تغیراتی که فروید در آخر عمر در نظریاتش بوجود آورد، اشاره کرد: «او آخر عمر نکات دیگری را به نظریهاش اضافه کرد. او گفت بشر دنبال لذت است اما لذت فقط از طریق رابطه جنسی بدست نمیآید بلکه بشر تمایلی هم به مرگ و پرخاشگری دارد. البته باید بگویم این دیدگاه مورد نقدهای جدی قرار گرفته است.»
او افزود: «فروید یک تجدیدنظر دیگر هم در افکارش بوجود آورد و برای ذهن سه بخش تصور کرد که شامل اید یا من، ایگو یا خود و سوپرایگو یا فراخود بود.»
جلالی ندوشن در توضیح این بخشها گفت: «اید همان بخش غرایز است. انسان تمایل دارد براساس غرایز عمل کند اما سوپرایگو که برخواسته از هنجارهای آموخته شده توسط والدین و خانواده است، جلوی اید را میگیرد و او را سرزنش و تنبیه میکند که در اثر این جدل، عذابی بوجود میآید اما فروید واسطه دیگری را معرفی میکند که بخش پخته شخصیت ماست. ایگو در واقع ابزار ارتباط ما با واقعیت و جهان بیرون است.»
او همچنین نگاهی به روانشناسی معاصر کرد: «الان در روانشناسی معاصر برخلاف نظرات فروید، بسیار به نقش مادر و زندگی تا دو سالگی اهمیت میدهند و این همان بخشی است که هنوز افراد نمیتوانند صحبت کنند و هنر هم بدون کلمه حرف میزند.»
جلالی ندوشن سپس به بحث عکاسی رسید: «این تصور که از روی عکس، به سمبلهایی برای تفسیر برسیم بسیار ساده انگارانه است. ما حتما باید مجموعهای از آثار یک هنرمند را بررسی کنیم و خیلی مهم است که از سرگذشت او باخبر شویم. البته خوب است با تداعیهای هنرمند هم آشنا شویم و از خود او بخواهیم بگوید که چرا چنین نورپردازی، صحنه یا سوژهای را انتخاب کرده است. ضمن اینکه نظریات روانکاوی به تئوری مرگ مولف اعتقاد دارد چون ناخودآگاه مصرف کننده است که به اثر معنا میدهد.»
او عنوان کرد: «لاکان میگوید ما به کشف جهان از روایه چشم مادر دست پیدا میکنیم و اگر مادر، دنیای امنی را معرفی کند در دنیای امنی زندگی خواهیم کرد. عکس هم به ما نشان میدهد دنیا چگونه جایی است و نگاه عکاس به ما این امکان را میدهد که وجوه مختلف زندگی انسان را ببینیم. در اثر گسترش ایگو، از لحظههای زندگی عکس میگیریم و مدام در آن تعمق میکنیم. فروید میگوید ایگو مثل دوربین است. در واقع افراد اثر هنری خلق میکنند تا موضوعی را که برایشان پالش برانگیز است، سازگاری بوجود بیاورند.»