محمدعلی حضرتیها، مدیرکل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان قزوین، صبح امروز ۲۸ مردادماه ۹۳ با اعلام رضایت، شکایتش از دو عکاس قزوینی محکوم به شلاق را پس گرفت.
طبق اعلام خبرگزاری میراث فرهنگی، محمدعلی حضرتیها، مدیرکل اداره میراث فرهنگی قزوین، در این خصوص گفت: «مطالب منتشر شده در قالب و چارچوبهای نقد نمیگنجید و اتهامی بیش نبود. من در جواب اعتراضم پاسخ ناشایستی شنیدم اما با این وجود پس از صدور حکم ۷۵ ضربهٔ شلاق شکایت خود را از دادگاه پس گرفتم.»
گفتنیست محمدعلی حضرتیها که پیش از این به عنوان مشاور فرهنگی هنری استاندار قزوین مشغول به کار بود از نیمهٔ مردادماه ۹۳ به سمت مدیرکل ادارهٔ میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین منصوب شده است.
در چند روز اخیر خبری دربارهٔ محکومیت قضایی دو عکاس قزوینی به تحمل ۷۵ ضربهٔ شلاق در فضای رسانهای و مجازی کشور دست به دست شده بود. سرنخ این حکم دادگاه به یادداشتی میرسید که به قلم خلیل امامی، یکی از عکاسان قزوینی، نوشته شده و در هفتهنامهٔ تابان قزوین به تاریخ ۱۹ آبان ۹۲ (شمارهٔ ۴۸۲) به چاپ میرسد.
خلیل امامی در این یادداشت با عنوان «نقدی بر کتاب قزوین سرزمین روزگاران» عکسهای این کتاب را که متعلق به محمدعلی حضرتیها، یکی دیگر از عکاسان قزوینی است، دارای کیفیت نازل بصری میخواند و از سرمایهگذاری شهرداری قزوین برای انتشار این کتاب گلایه میکند.
در پاسخ به این یادداشت انتقادی مطلب دیگری با عنوان «نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟» به قلم میرکمال مصطفوی در شمارهٔ ۴۸۳ هفتهنامهٔ تابان قزوین به عنوان جوابیه به عنوان دفاع از انتشار کتاب و کیفیت عکسهای آن به چاپ میرسد.
اما عباس علیپور، دیگر عکاس قزوینی، ۳۰ دیماه ۹۲ در واکنش به یادداشت دوم مطلب دیگری مینویسد و در آن ادعا میکند که میرکمال مصطفوی نام مستعار محمدعلی حضرتیها است. او در این مطلب با عنوان «نه هر که سر بتراشد قلندری داند»، که هفتهنامهٔ تابان از انتشار آن خودداری کرده و تنها در فضای مجازی منتشر شده است، محمدعلی حضرتیها را به انتشار کتابی بیکیفیت با صرف هزینههای گزاف از بودجههای دولتی متهم میکند.
در پی این قضایا محمدعلی حضرتیها از این دو عکاس به دادگاه شکایت کرده و شعبهٔ ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین با صدور حکمی، خلیل امامی و عباس علیپور را به اتهام توهین مجموعا به ۷۵ ضربه شلاق محکوم کرد. این سه یادداشت جنجالبرانگیز همچنین در وبلاگی به نام «قزوین هنر» بازنشر شدند.
تعداد زیادی از این قبیل کتابها با عکسهای با کیفیت پایین توسط افرادی که ارتباط مناسبی با مراکز دولتی دارند منتشر می شود در حالی که عکسهای خوب و با کیفیت عکاسان علاقه مند در آرشیو شخصیشان خاک می خورد یا نهایتا در فضای مجازی منتشر می شود …
حال آقایان با این روش ، امکان هر گونه نقد را نیز بر روی عکاسان می بندند تا با راحتی بیشتر به جذب بودجه ها و انتشار آثارشان با هزینه های دولتی ادامه دهند…