یک هفته از برگزاری اکسپو صبا میگذرد اما هنوز آمار دقیقی از فروش آثار اعلام نشده و اخبار جسته گریختهای هم که به گوش میرسد، برای اکسپویی با هفتصد اثر چندان امیدوار کننده نیست.
«چرا تعداد عکسهای
فروخته شده زیاد نیست؟ آیا جامعه ما، به عکس نیاز ندارد یا مراکز خصوصی و
دولتی توان خرید ندارند؟» این پرسشهای «علیرضا کریمی صارمی»، مدیر «آژانس
عکس ایران» است که تجربهای طولانی در برگزاری مسابقات عکاسی دارد.
او
میگوید: «اگر برای گره گشایی از وضع اقتصادی عکاسی، اکسپو برگزار
میکنیم، باید برای آن برنامه ریزی خاص و تبلیغات مناسب داشته باشیم.»
صارمی
در سخنانش چند بار از زحمات دست اندرکاران این اکسپو تشکر میکند، اما
معتقد است:«علی رغم تمامی زحمات، از تبلیغات مناسب غفلت شده تا آنجا که
میتوان گفت هنوز ذهن مخاطبان با «اکسپو» آشنایی ندارد و آنانی که استطاعت
مالی دارند، جذب نشده، نیامده و نخریدهاند. او میگوید: «صبا؛ نمایشگاهی
برگزار کرده که شاید اگر شد عکس هم بفروشد. در حالی که کارشناسان
میتوانستند در انتخاب عکسهایی که توانایی به فروش رفتن را دارند، به
برگزار کنندگان اکسپو کمک کنند.»
مهدی منعم هم که سابقه سه دهه
فعالیت حرفهای عکاسی دارد معتقد است: «برگزاری شتاب زده اکسپو، همراه با
نمایش ضعیف آثار که بسیاری از آنها را بیش از هزار بار دیدهایم یادآوری
میکند که برای انجام چنین کار بزرگی باید به آدمهای بزرگ رجوع کرد.»
دریغ از یک نفر
«خیلی
توی ذوقم خورد. حتی یک نفر نبود تا اگر کسی خواست عکسی را بخرد او را
راهنمایی کند.» عباس کوثری که نامی آشنا در عکاسی مطبوعاتی است به این
موضوع اشاره کرده؛ میگوید: «حتی در گالریهای خصوصی و کوچک دو سه نفر
حضور دارند که با بازدیدکنندگان حرف میزنند و بلافاصله کاری را که به
فروش میرود، علامتگذاری میکنند، بر این اساس در یک چنین جای بزرگی که
این همه عکس در کنار هم نمایش درآمده، حداقل باید ده، بیست نفری به عنوان
راهنما حضور میداشتند.»
اکسپوی ملی دولتی
اکسپویی که
برگزارکنندگان آن را «اکسپوی ملی عکس ایران» نام گذاری کردهاند از سوی
موسسه صبا برگزار میشود. این نکتهای است که مهدی منعم آن را مد نظر قرار
داده و میگوید: «در چشم انداز بیست ساله کشور اصلی بنام خصوصی سازی پیش
بینی شده که بر اساس آن دولت ملزم است برخی کارها را به مردم واگذار کند و
بدون شک یکی از بخشهایی که به لحاظ ماهیت آن حتما باید به مردم واگذار
شود فعالیتهای فرهنگی، هنری است. اما گویا در این بخش نه تنها قرار نیست
کار مردم به مردم واگذار شود بلکه هر روز حضور دولت دراین عرصه بر جسته تر
میشود.»
مسیر سبز
اما به نظر عکاسان، خود گالری صبا که محل برگزاری اکسپو است هم مشکلاتی دارد.
کریمی
صارمی میگوید:« در همه جای دنیا دیوار نگارخانهها به رنگی خنثی است اما
دیوارهای نگارخانه صبا سبز کمرنگ است. این رنگ تاثیر بصری مناسبی ندارد و
اجازه نمیدهد آثار به خوبی جلوه کنند.»
کوثری هم به شکل ساختمان اشاره
میکند و میگوید: «نمایشگاه به این بزرگی باید در محلی برگزار بشود که
مخاطب را هدایت کند. اما ساختمان نگارخانه صبا این ویژگی را ندارد و
بیننده را گیج میکند.»
او میگوید: «البته دوستان از ابتدا همین محل
را در نظر گرفته و اعلام کرده بودند اما حالا که نمایشگاه برگزار شده به
نظرم میآید که جای چندان مناسبی نیست و اگر قرار است این کار در سالهای
آینده هم ادامه داشته باشد بهتر است جای مناسب تری برای آن پیدا کرد.
بودن یا نبودن؛ مساله این نیست!
حضور
سینماگران در اکسپو عکس موضوعی است که به شدت مورد توجه قرار گرفته است
اما بدفهمی؛ جریان اعتراض عکاسان را به بیراهه تقابل «عکاس و سینماگر»سوق
داده است.
کریمی صارمی میگوید: «باید نکتهای را روشن کرد ما قدم
سینماگران را مبارک میدانیم و تاکید میکنم حضورشان به کسی صدمه نمیزند.
اما از دوستان گلایه دارم که چرا آثار عکاسان حرفهای را در جایی به نمایش
در آمده که کمتر به چشم میآید در حالی که آثار سینماگران را در بهترین
جای نگارخانه روی دیوار است.
این چه تفکری است که به جای اینکه در یک
برنامه تخصصی عکاسی به پیشکسوتان این عرصه و کسانی که صاحب کلاس و درس و
بحث هستند، افتخار کنیم به اهالی سینما میپردازیم و فکر میکنیم آنها
میتوانند زینت بخش مجلس ما باشند.»
صارمی معتقد است: «اتفاقا این جور دیده شدن به ضرر سینماگران هم شد و نه تنها مثمر ثمر نبود بلکه نوع نگاهشان را زیر سوال برد.»
کوثری
هم هیچ مخالفتی با حضور هیچ فردی ندارد و میگوید: «بحث این نیست که چرا
آن آقا یا این خانم عکس میگیرد موضوع این است که شکل حضورشان درست نبوده
است.»
او که یکی از عکاسانی است که تا روزهای آخر قصد شرکت در اکسپو را
نداشته است میگوید: «برگزار کنندگان با من تماس گرفتند و گفتند شما از
عکاسان حرفهای هستید و محلی خاص به نمایش آثار عکاسان حرفهای اختصاص یافته است. حالا که
برگزار شده میبینیم کار بعضی از دوستانی که شناسنامه کاری شان تنها و
تنها در حوزه سینما است و هیچ سابقه عکاسی ندارند، در کنار عکاسان حرفهای
آمده است.»
گلایه مهدی منعم هم در همین راستا است او میگوید: «این حق
طبیعی هر شهروندی است در فعالیتهای اجتماعی مورد علاقه خود شرکت کند. اما
سوال من این است که چرا دست اندرکاران حضور کسانی که در حال انجام سیاه
مشقهای عکاسی هستند را اینقدر برجسته میکنند به طوری که نصرالله
کسرائیان، که بدون شک جایگاه فعلی عکاسی ایران مدیون تلاشهای اوست در
سایه نام آنها قرار بگیرد.
چرا باید عکسهای خانم نیکی کریمی، در بهترین جای سالن ارایه شود اما عکسهای شادی قدیریان که در نمایشگاهها
و اکسپوهای بینالمللی، عکاسی هنری ایران با نام و عکسهای او شناخته
میشود در فضایی نامناسب به دیوار آویزان شود و همینطور آثار مهران مهاجر،
با توجه به نام و جایگاهش، به بدترین شکل ممکن ارائه شود!»
او نکته
ناگفته دیگری هم دارد و آن اینکه: «پیش از برگزاری اکسپو دوستانی را
میدیدم که با شور و حال زایدالوصفی پیگیر چاپ آثارشان بودند تا پیش از
پایان مهلت اعلام شده آن را به دبیرخانه اکسپو تحویل دهند از قرار معلوم
برخی هنرپیشهها عکسهای خود را چند ساعت مانده به افتتاح تحویل
دادهاند.»