گزارش به جامعه عکاسی
عزیزان عکاس وعلاقمندان عکاسی
همان طور که مطلعید چهار سال است که اینجانب به دنبال استفاده های غیر مجاز یکی از روزنامه های معروف پایتخت از آثار عکاسی ام ، به استناد قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب دیماه ۱۳۴۸ ازطریق محاکم قضایی به دنبال احقاق حق خود که در حقیقت حق جامعه عکاسی ایران است هستم. بالاخره پس از طی تمامی مراحل قانونی در تاریخ یکشنبه ۱۲/۶/۸۵ دادگاه برای رسیدگی به این شکایت و نیز چند شکایت دیگر (نه در ارتباط با عکاسی) با حضور هیات منصفه و مدیر مسئول وقت روزنامه طرف دعوی و وکیل ایشان تشکیل گردید. در این دادگاه، صرفنظر از اینکه چه حکمی صادر خواهد کرد، اینجانب لایحه دفاع از شکایت خود را که در حقیقت دفاع از حقوق تمامی عکاسان ایران است به شرح زیر قرائت کردم.
لازم به ذکر است که دادگاه با استماع لایحه ی دفاع اینجانب و نیز دفاعیات میر مسئول و وکیل ایشان در آینده نزدیک حکم خود را صادر خواهد کرد.
افشین شاهرودی
به نام خدا
رئیس محترم دادگاه ، اعضاء محترم هیات منصفه
اینک در محضر دادگاهی هستم که قرار است به پرونده ای رسیدگی کند که صرفنظر از اینکه بنا به ماهیت خود تحت هر شرایطی به صدور حکمی منجر خواهد شد؛ آیینه تمام نمای یکی از معضلات جامعه عکاسی ایران است که بعنوان یکی ازارکان مطبوعات از فعال ترین بخش های فرهنگی کشور ما محسوب می شود.
در دنیای امروز وسعت و میزان تاثیرمطبوعات بر افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست. این تاثیر از دو جهت قابل توجه است. یکی از جهت محتوایی و دیگری از جهت عملکرد. عملکرد و رفتار حرفه ای مطبوعات الگوی آموزشی تاثیر گذاری بر سطوح مختلف جامعه محسوب می شود. در اینجا بحث بر سر محتوای یک نشریه نیست بلکه عملکرد آن مورد نظر است که به اعتقاد من از سه منظر قانون ، شرع و عرف با خطا وپایمال شدن حقوق اینجانب همراه شده و به همین دلیل امروز برای دادخواهی در محضر این دادگاه حضور یافته ام. در این حضور از یکسو عکاسی هستم که حدود چهار دهه از عمر خود را صرف رشد و تعالی فرهنگ این رشته در کشورم کرده ام و از سوی دیگرمدیر مسئول نشریه ای که با تمامی مشکلات و گرفتاری های کار مطبوعاتی در کشورم آشنایم و محدودیت ها و امکانات و مسایل آن ها را به خوبی درک می کنم.
موضوع شکایت و دادخواهی من ظاهری بسیار ساده ولی عمقی در خور توجه دارد. در تاریخ ۲۵/۹/۸۱ روزنامه همشهری در ضمیمه نامه هفتگی ” تهران ” خود عکسی از آثار اینجانب را بدون اطلاع و اجازه و بدون پرداخت حق التالیف آن ونیز بدون ذکر نام عکاس به چاپ رسانده وبه اعتراضات فراوان اینجانب طی تماسهای تلفنی و نامه نگاری های متعدد که سوابق آن موجود است وقعی ننهاده است .
عکس و نوشتار دو رکن مطبوعات در جهان امروزند. متون نوشتاری ازطریق تامین خبر ، داستان ، مقاله و نظایر آن ها فراهم شده و متون تصویری و بالاخص عکس باید با حضور عکاسان در بطن حوادث و رویدادها و اتفاقات تامین شود که همیشه با صرف وقت ، هزینه ، نیرو ، سفر و خطر همراه است. کم نبوده اند عکاسانی که جان خود را نیز بر سراین کار نهاده اند. متاسفانه بعضی از مطبوعات ما به این نکته توجه نمی کنند که تهیه عکس هایی که به سادگی با کپی کردن از روی کتاب ها یا سایت های اینتر نتی یا طرق مشابه دیگر مورد استفاده قرار می دهند با چه زحمت ها و هزینه ها و درد سرهایی برای عکاس همراه بوده است. اگر مطبوعات به همان اندازه که به تامین و تهیه متون نوشتاری دست اول اهمیت می دهند به متون تصویری نیز اهمیت می دادند بسیاری از مسایلی که در حال حاضر در این ارتباط وجود دارد ؛ وجود نمی داشت .
ماده یک قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱ دیماه ۱۳۴۸ می گوید : ( از نظر این قانون به مولف و مصنف و هنرمند ” پدید آورنده ” و به آنچه از راه دانش یا ابتکار آنان پدید می آید بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان یا ظهور و یا ایجاد آن به کار رفته ” اثر” اطلاق می شود ) . ماده ۲ همان قانون طی ۱۲ بند آثار مورد حمایت را برشمرده و در بند ۸ صریحا از اثر عکاسی بعنوان یکی آثار مورد حمایت نام می برد . ماده ۳ فصل ۲ قانون مذکور نیز حق انحصاری نشر و پخش اثر را متعلق به پدیدآورنده دانسته و در ماده ۲۳ گفته شده : ( هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدید آورنده بدون اجازه او یا عالما عامدا به نام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده، نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد ) .
در شرایطی که با وجود این قانون نشریه ای به سادگی آثار عکاسان را که طبق قانون تحت حمایت قرار دارد بدون اطلاع و اجازه مورد استفاده قرار داده و حقوق عکاس را بعنوان مولف متون تصویری رعایت نمی کند من و امثال من که سال ها از عمر خویش را صرف این کار کرده و با رنج و مرارت و صرف هزینه و وقت مجموعه ای را فراهم می آوریم چگونه می توانیم مدعی مالکیت آثار خود و بهره مندی از حقوق مترتب بر آن ها شویم ؟
این معضل نه تنها برای من بلکه برای بسیاری از عکاسان کشورم وجود دارد. و علیرغم پی گیری های فراوانی که شده است این عمل غیر قانونی مکررا صورت می گیرد.
در تاریخ ۷/۱۰/۸۲ به دنبال پی گیری های فراوان در این خصوص کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی طی جلسه ای موضوع را مورد بررسی قرار داد و متعاقب آن طی نامه ای به شماره ۹۸۹/۴۴/ ک مورخ ۱۰/۱۰/۸۲ خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وزارتخانه مزبور خواست که موارد تخطی از قانون مزبور توسط آن وزارتخانه مورد پی گیری قرار گرفته و آئین نامه اجرایی قانون مذکور به نحوی که سوء استفاده از آثار عکاسان را غیر ممکن و استیفای حقوق آنان را بگونه ای جدی تضمین نماید مورد بازنگری و اصلاح قرار دهد ( پیوست شماره ۱) . در همان تاریخ کمیسیون مذکور طی نامه ای به شماره ۹۹۰/۴۴/ ک به روزنامه همشهری وصول شکایاتی از سوی عکاسان در خصوص استفاده آن روزنامه از آثار آنان بدون جلب موافقت و بی توجهی به شکایات و اعتراضات آنان، از مدیر مسئول روزنامه مذکور می خواهد که ضمن جبران حقوق تضییع شده عکاسان از تکرار این روند جلوگیری شود (پیوست شماره ۲) .
این موضوع علاوه بر اینکه از نظر قانون منع شده است از نظر شرعی نیز با اشکال همرا ه است . حضرت آیت اله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتایی در این خصوص در تاریخ ۲۳/۹/۸۳ این عمل را جایز ندانسته اند (پیوست شماره ۳ ) .
این موضوع تاکنون در نشریات مختلف نیز بازتاب گسترده داشته واز زوایای گوناگون مطرح گردیده است که نمونه هایی ازمطالب درج شده درین خصوص درمطبوعات ، نیز تقدیم می گردد ( پیوست شماره ۴ ) .
در پایان با توجه به موارد فوق و اینکه پس از گذشت حدود چهار سال از اعلام اعتراض خود هنوز اقدامی در جهت کسب رضایت اینجانب از سوی روزنامه همشهری صورت نگرفته است ازمحضر دادگاه و هیات منصفه محترم تقاضا می کنم طبق قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان نسبت به صدور حکم قانونی در خصوص شکایت کیفری و دادخواست ضرر و زیان تقدیمی اقدام نمایند.
با تقدیم احترام: افشین شاهرودی ( عکاس)