جمعه ۲۷ خرداد نمایشگاه عکسهای رسول کمالی با عنوان توامان در گالری محسن برگزار میشود.
۱۵ اثر فوتو مونتاژ – چاپ روی کاغذ عکس در ابعاد ۶۰×۹۰ در این نمایشگاه ارایه شده است.
رسول کمالی، متولد ۱۳۶۱ اصفهان است. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته ارتباط تصویری دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس تهران است و کارنامه هنری خود را در سایت شخصیاش ارایه کرده است.
نمایشگاه تا چهارشنبه، یکم تیرماه ادامه خواهد داشت و نشست نقد و بررسی آثار دوشنبه ۳۰ خرداد با حضور دکتر مهدی مقیمنژاد و دکتر بهنام کامرانی برگزار میشود.
ساعات بازدید گالری محسن ۱۶ تا ۲۰
نشانی: خیابان ظفر، خیابان ناجی، خیابان فرزان، انتهای کوچه نوربخش، بلوار مینای شرقی، شماره ۴۲
مروری بر عکسهای رسول کمالی
تصاویر عینی هنرمند شاید یاد آور تصاویر کالیدوسکوپهای اغوا گر، افسونهای هزار تویی یا دیوارهای آینههای بسامدی باشد. زمان و مکان در این آثار به هم ریخته و در برخی از آنها آشکارا درک مرجع زمانی از بین میرود. همنشینی چند عنصری در عکسها، گاه ما را به بینشانترین نشانههای ناشناخته وگاه به نشاندارترین نشانههای شناخته راهبری میکند. تباین نسبی دیداری روشنی و تاریکی؛ شفافیت و تیرگی، بیشتر تصاویر را در بر گرفته است.
وضوح عنصرهای تصویر نسبتاً چشمگیر است. ابرهای دور، انسانها و حیوانها، روایتهای اساطیری، سازهها و ناسازهها، مکانها و نامکانها، تحت لوای این وضوح در بر گرفته شدهاند. بازنمایی عکاسانۀ انسان و حیوان از سویی و روایتهای نقاشانۀ این دو بر روی دیوارها از دیگر سو، یک قیاس ارجاعی تمام ناشدنی را آغاز میکنند، رویکردی که در آن هنرمند از این قیاس، چونان روشی هدفمند، برای آفرینش اثر استفاده میکند.
انسانها با چهرههای ناشناسشان کنجکاوی را بر میانگیزند، برای شناختشان و پس از درنگی نه چندان هر گونه تلاش برای شناختشان بیهوده مینماید. گاه این ناشناختی احساس دلهرۀ دُشچهرگی را با خود همراه میآورد. تکرار عناصر و نمادها، دلالتهای فرهنگی و تاریخیشان آنها را به جهان مجازهای خودکارشده نزدیک میکند. اگر چه هنرمند سعی میکند بسیاری از نشانههای جهان امروز را نیز به کار برد اما اشارات برون متنی نمادها تکاپو برای یافتن معنی واحد را سخت میکنند و یا شاید آن را به تعویق میاندازند. قرینگی ویژگی بارزی است که با نگاه اجمالی به برخی از آثار به چشم میخورد. قرینگی روش آگاهانهای است که متن را تحت لوای آشنا بودن قرار میدهد هر چند تلاشهای آگاهانۀ دیگری برای برهم ریختن این قرینگی و گذار از آن دیده میشود. امکان تاکیدات رنگی با زدایش رنگهای گوناگون و آوردن اثر تا سطح تک رنگ با تنوع محدودی از تن، زنجیرههای دلالت هارا پیچیدهتر میکند.
استفادۀ کمتر از زاویههای متفاوت از چشم انسان، یاد آور سنت استفاده از عکسهای معمولی است، هر چند دید مونتاژی باعث اهمیت یافتن زوایای معمولی میشود وبه کار گرفتن هوشمندانۀ این عکسها اعجاب استفاده از آنها را چشمگیرتر میکند.
کمالی به خاطر پیشینۀ گرافیکیاش، با مهارت ویژهای، دخل و تصرف و تغییرات لازم در تصاویر را به وجود آورده است و با تکنیکهای گوناگون، عکسهایش را از رکن دوربین محوری به سوی پایههای غیر دوربین محوری سوق داده است.
هیولا در عدن – یادداشتی بر عکاسیهای رسول کمالی
بهنام کامرانی
چیزی معماری بهشت نشانِ معماریهای کهن را آشفته میکند، قرینگیها را بر هم میزند وتوالیهای خیال را تا مرز کابوسها میکشاند. فیلی که از حوض مطبق بیرون جهیده، فلامینگوهایی که در طاقچههای گچ بری شده منتظرند، تمساحی در بغل مردی که در زیر طاقیها ایستاده، سر مجسمه شیری در وسط باغچه و…
رسول کمالی خوابگردیهای خود را در عکسهایی به نمایش گذاشته که توسط عناصری غیر منتظره آشنا زدایی شدهاند. او زیباییهای معماری سنتی ایران را برگزیده وبا مضاعف کردن قرینهها و قرار دادن حیوانات، انسانها واشیاء، چشم اندازهایی آشنا و در عین حال غریب میآفریند. عکسهای او بیرنگ هستند و توسط فر آیند رایانهای تغیر شکل یافتهاند، این عمل تا وارونه کردن اجزاء تصویر نیز بیش رفته است. عکسهای کمالی ما را به یاد آثارهنرمندان معاصری مانندعکسهای گریگوری کلبرت Geregory Colbert و آثار دیجیتالی زدیسلاو بکسینسکی Zedislav Beksinski میاندازد. او گرایش زیست محیطی کلبرت و تلخی مناظر بکسینسکی را با هم دارد. کمالی با به هم زدن عادتهای تصویری در تصاویر معماری و باغهای ایرانی، چشم اندازی مالیخولیایی میآفریند تا تهدید و تعلیقی سورئالیستی چاشنی این مناظر کند. او ما را در کابوسی رها میکند تا پرسشهای تازهای از سنت، حیوانات، ویرانی، فراموشی وبازی از خود بپرسیم ودر پس این پرسشها مکان وزمان خود را دوباره تعریف کنیم.