از روز چهارشنبه، ۱۰ مهر ۸۷، ساعت ۱۱ صبح نمایشگاهی از عکسهای کامران عدل با عنوان «نیم قرن حرکت» در گالری آران افتتاح میشود.
در این نمایشگاه ۵۰ عکس رنگی و سیاه و سفید در قطع ۷۰×100 که حاصل سالها فعالیت کامران عدل است به نمایش در میآید.
کامران عدل متولد ۱۳۲۰ تهران است. وی کارشناسى عکاسى از انستیتو عکاسى پاریس دارد. از سوابق او میتوان به: عضویت اسبق استودیوى عکاسى ژاک روشون، اولین کارگردان بخش عکس و عکاسى تلویزیون ملى ایران، از اولین مدرسان عکاسى در مدرسه عالى تلویزیون ملى ایران، از قدیمىترین برندگان جایزه جشنواره آقاخان ژنو به همراه ژاک کندى، عضویت دائمى هیأت ژورى جشنواره آقاخان ژنو از سال ۱۳۵۸ تاکنون، اولین مجموعهدار عکس از شیشههاى ایرانى، از اولین عکاسان معمارى ایرانى و ثبت بیش از هزاران اسلاید معمارى ایرانى، ترمیم عکسهاى انجمن ملى سابق وزارت مسکن و توسعه شهرى، ۱۳۴۹-۱۳۴۷عکاسى بیش از هزاران اسلاید از مراسم و سالگردهاى مذهبى مهمترین شهرهاى مذهبى ایران، چاپ و انتشار بیش از یازده جلد کتاب مصور از ایران و کشورهاى جهان، ۱۳۵۳عکاسى بیش از ۳ هزار اسلاید از زندگى عشایر ایل بختیارى، برپایى بیش از شش نمایشگاه انفرادى عکس در ایران و اروپا، همکارى با دولت کویت براى عکاسى از معمارى معاصر این کشور اشاره کرد.
برخى از کتابهاى مصور وى عبارتند از: بر درگاه حق پاگذاشتم، اجرای طرح در کاشى کارى ایرانى (۶ جلد)، آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند اشاره کرد.
این نمایشگاه تا پنجشنبه، ۲۵ مهر، هر روز از ساعت ۱۱ تا ۱۹ برای بازدید علاقه مندان گشوده است.
گالری آران: خردمند شمالی، کوچه دی، پلاک ۹
کامران عدل در مقدمه کاتالوگ نمایشگاه نوشته است:
از کجا شروع کنم؟ بنویسم که من در خانوادهای…؟ تمام اینها را میتوانید روی سایت من ببینید. پس چه باید نوشت؟ از احساس؟
شاید بدانید و شاید هم ندانید که من در تمام جنبههای عکاسی کار کردهام. در تمام اندازهها. از دوربین مینوکس که فیلماش میلیمتری است تا با فیلمهای چهار در پنج اینچ. در پاریس که بودم و دستیار روشون بودم با فیلمهای سی در چهل سانتیمر نیز کار کردهام. ولی میدانید؟ همهاینها یک طرف، یک جای دیگری حالم خوب است. وقتی با دوربین ۱۳۵ کار میکنم و در میان مردم هستم. آن جایی که لحظهای کار میکنم. به قول فرنگیها Snap shot میگیرم. خیلیها بر این باور هستند که من فقط عکاس معماری هستم. عکاس معماری هم هستم، ولی آن تیکهاش را دوست دارم که با معماری احساسی برخورد میکنم. قبلاً نوشتهام که عکاسی نه فن است و نه تکنیک است و نه هنر. عکاسی یک احساس است. تا عکاس نباشید حرف من را درک نمیکنید. در عکاسی یک زمان صفر وجود دارد. این زمان صفر همان زمانی است که شما دگمهی declancheur را فشار میدهید و عکس نهایی را میگیرید.
در این مجموعه، عکسی از یک مجموعهی ۳ عددی وجود دارد که از یک مراسم سینه زنی در بوشهر گرفتهام. اولی چهار پنج نفر سینه زن را نشان میدهد که دارند سینه زنی میکنند. دومی دو نفر از سینه زنان را نشان میدهد که متوجه من شدهاند و اصلاً از قیافهی من خوششان نیامده است. عکس سوم، که همین عکسی است که در این مجموعه میبینید، آنان را نشان میدهد که بهطور خصمانهای، بهطرف من میآیند. زمان صفر… مکان گم … احساس خطر میکنم. در این موقع کسی بهآنها ندا میدهد که کاری با او نداشته باشید. نفهمیدم که آن شخص کی بود. چون زمان خیلی تند گذشت. فقط میدانم که اگر دو ثانیه دیرتر ندا را داده بود، نه من وجود داشتم و نه این عکس. نتیجه عکسی است که همیشه در قلب من جای دارد.
همیشه گفتهام و شاید شما هم از این حرف من خوشتان نیاید. عکاسی سختترین و مشکلترین شغل در جهان است .در عکاسی، ما با میلیونها پارامتر مواجه هستیم. حتی در همان عکاسی معماری که اگر اجازهی کار داشته باشید، و خطری متوجه شما نباشد، و اعصابتان آرام باشد، کلی باید حواستان را جمع کنید. چون در آنجا نیز شما با هزاران پارامتر مواجه هستید. که اولین آنها، همان مخاطب است. که این مخاطبها، خودشان هزاران پارامتر هستند. مخاطببین متفاوت هستند و آنجایی شما موفق هستید که بتوانید با آنها رابطه برقرار کنید. شما این ور دنیا هستید و آنها آن ور دنیا. شاید زبانشان را هم نفهمید. ولی نگاهشان، زبان شما میشود.
در این مجموعه شما عکسی را میبینید که من از رودخانهی نیجر، در مملکت نیجریه و در نزدیکیهای شهر نیامه گرفتهام. چندین سال بعد، عکسی از یک غروب خورشید روی همین رودخانه در نزدیکی شهر جنه در مالی گرفتم. هر دو را خوب نگاه کنید. حالا حرفام را درک میکنید؟ چه احساسی باید داشته باشم وقتی دارم در مالزی عکاسی میکنم و وقتی که در فوردو فرانس در جزیرهی مارتینیک و در قلب دریای کاراییب عکاسی میکنم؟ پای کویت را هم بهمیان نمیکشم.
روزی که با یک احساس کودکانه تصمیم گرفتم عکاس بشوم، راستاش را بخواهید بهدنبال ماجراجویی بودم. مثل تمام پسر بچهها. ولی آن چه را که نمیدانستم بعُد و حجم آن بود. عقلام نمیرسید. حالا هم نمیرسد. آنقدر که این حجم بزرگ است…کهکشانی است … انتها ندارد.
گالری آران با هدف، بوجود آوردن فضائی برای ترویج هنرهای ایرانی و هنرمندان معاصر ایران – تاسیس مرکزی برای رواج تعامل هنری بین جنوب غربی آسیا، شمال آفریقا و آسیای جنوب شرقی – تشویق گفتگو میان هنرمندان، منتقدین، مجموعه دارها و عموم مردم – حمایت از ایدهها و پروژههای هنری توسط نازیلا نوبشری تاسیس و با نمایشگاه "نیم قرن حرکت" کامران عدل افتتاح میشود.