سه سال پیش در این ایام یا دقیقتر ۱/۱۱/۸۱ در تهران کافهای افتتاح شد به نام کافه عکس و حالا در روز شنبه ۱/۱۱/۸۴ کافه عکس آغاز چهارمین سال فعالیت خود را جشن می گیرد. در این سه سال کافه عکس برای خیلیها خاطره شد. خیلیها در این کافه دوست شدند، عاشق شدند، عکاس شدند، هنرمند شدند، و …
کافه عکس همانی شد که باید بشود خیلیها دوستش دارند. در میان آن خیلیها عدهای اصلا" هنرمند نیستند ولی به واسطهی دیوارهایی که هر دو هفته با عکسهای عکاسان حرفه ای و آماتور مذین میشد و نمایشگاههایی که بیسر و صدا و خیلیهایشان بدون اعلان و پوستر و کارت دعوت برگزار میشدند با عکس و عکاسی آشنا شدند. این آشنایی آغاز یک راه بود برای آن عده که چند تایی هم به همین واسطه عکاس شوند. اگر چه چشمها را بر وقایع اطراف بستهایم ولی کافه عکس آرام و بیصدا یک جریان است در عکاسی ایران شاید سالها بعد صدایش در آید ولی امروز نمی بینیمش.
خوشحالیم که کافه عکس وارد چهارمین سال فعالیتش میشود و مسروریم که در این سه سال بسیاری که با عکس و عکاسی هیچ آشنایی نداشتند با این هنر آشنا شدند.
کافه عکس در طول سه سال گذشته با برپایی بیش از ۶۰ نمایشگاه عکس پرونده ای پر بار از نمایشگاههای موفق عکاسی را در کارنامه خود دارد. و هم زمان با جشن چهارمین سال فعالیت، نمایشگاه عکسهای علیرضا روحنواز از کافه عکس به نمایش در می آید. ۱۳عکس سیاه و سفید پاناراما علیرضا روحنواز نگاهی هنرمندانه دارد به فضایی که در آن ایستاده اید. این نمایشگاه تا ۱۳ بهمن از ساعت ۹ صبح تا ۱۰ شب بر دیوار کافه عکس خواهد بود.
با آرزویی موفقیت برای مدیریت و پرسنل کافه عکس روز شنبه ۱/ ۱۱/ ۸۴ جشن سالگرد کافه عکس را فراموش نکنید.
کافه عکس.خیابان ولی عصر.نبش میرداماد.مرکز خرید اسکان.طبقه زیرین. شماره ۲۴
عکس: علیرضا روحنواز
کافه عکس برای خیلیها خاطره شده از جمله من که یک عصری ( یک سال و نیم پیش ) با یکی از دوستانم برای اولین بار سری به اونجا زدیم. حال و هوای خوبی داشت و برای من که عکاسی می کنم جذاب بود. در حال خوردن تکه ای از کیک نچندان خوب اونجا بودیم که با گذر یک سوسک بزرگ وکریه از روی پای دوستم مجبور به ترک زود هنگام کافه شدیم. من دیگه اونجا نرفتم شاید وضعیتش بهتر شده باشه ولی آرزوی موفقیت بیشتر برای دوستان هنرمندی که اونجا را اداره می کنن دارم.
کافه عکس برای خیلیها خاطره شده از جمله من که یک عصری ( یک سال و نیم پیش ) با یکی از دوستانم برای اولین بار سری به اونجا زدیم. حال و هوای خوبی داشت و برای من که عکاسی می کنم جذاب بود. در حال خوردن تکه ای از کیک نچندان خوب اونجا بودیم که با گذر یک سوسک بزرگ وکریه از روی پای دوستم مجبور به ترک زود هنگام کافه شدیم. من دیگه اونجا نرفتم شاید وضعیتش بهتر شده باشه ولی آرزوی موفقیت بیشتر برای دوستان هنرمندی که اونجا را اداره می کنن دارم.
امکان داره بیشتر توضیح بدهید