اختصاصی «سایت عکاسی» – لندن شهری بود که قاطعانه ردای عکاسی خیابانی را از تن پاریس و نیویورک ربود. در تمام طول قرن بیستم لندن موطن تعدادی از نوابغ عکاسی خیابانی، از قبیل بیل برنت [۱]، نایجل هندرسون [۲] و راجر مین [۳] بود، و از سوی بسیاری دیگر، همچون رابرت فرانک [۴] و سرجیو لورین [۵] که از آن گذر میکردند، عکاسی شد؛ اگرچه هیچگاه یک جامعهی عکاسی خیابانی به معنای واقعی آن، خود را تثبیت نکرد. لندن شهر پیچیدهای ست که بتواند به شکل بصری توصیف شود: سرزنده است اما باب روز نیست، کاربردی ست اما منسجم نیست، یک کلانشهر فرامرزی بدون آن «ظاهر» قابل شناساییِ مستقیمی که پاریس و نیویورک دارند. برای خیلی از عکاسانی که در پایتخت بریتانیا کار میکنند، ایستادگی این شهر در برابر کلیشهها، بخش قابل توجهی از جذبهی عکاسانهاش را تشکیل میدهد.
بیشاپزگیت [۶]، لندن، نیک تورپین، ۲۰۰۴
اگرچه امروز لندن با بلندپروازیهایش سر به فلک میکشد، اما شهر در لایههای زیرین غژغژ میکند. لندن شهر اعتبارات مالی و سیاسیِ جهانی ست و مرکز بینالمللی مدنیت هنری و مشاهیر است، اما سیستم فاضلاب مربوط به عصر ویکتوریایی و قطار شهری مربوط به آغاز قرن بیستم آن در یک وضعیت بحرانی همیشگی غوطه میخورد. برآورد میشود که تا ده سال آینده ۸۰۰ هزار نفر بر جمعیت لندن افزوده شود، و روشهایی که این تازه واردین خودشان را با شهری که دیوارهای اصلیاش بیش از دو هزار سال قدمت دارد وفق میدهند بهطور قطع برای عکاسان سرچشمهای شورانگیز ست. عکس نیک تورپین [۷] از مردی که در برادگیت [۸] قدم میزند درحالیکه توپ ضد استرسِ بزرگ و قرمز رنگی را حمل میکند و نمای بستهی مت استوارت [۹] از یک پیرزن بلوند که از چشمانش در برابر نور خورشید محافظت میکند نشان میدهند که ظاهراً خیلی از ساکنان لندن، همانند خود شهر، هر دو، از فشار و هیاهوی آن رنج میبرند.
خیابان آکسفورد، لندن، مت استوارت، ۲۰۰۴
تنوع نژادی کمنظیر لندن، در کنار اندوختهی بریتانیایی افسانهای آن، ترکیب خارقالعادهای از تضاد و بیتفاوتی در میان ۱۲ میلیون ساکنان این شهر به وجود میآورد. نیلز یورگنسن [۱۰]، از این ویژگی در سه عکس گرفتهشده در ایستگاههای گوناگون قطار در سرتاسر پایتخت، به شکل منحصر به فردی بهره میبرد. در تصویر نخست، مردی با یک پانچو و کلاه لبهدار مکزیکی در صف خرید بلیط ایستاده است، خطوط راه راه پوشش وی در امتداد نوار مانع، ترکیب گرافیکی جالب توجهی را به وجود میآورد. این شخصیت به شکلی مضحک هیچ ارتباطی به مکان حاضر ندارد – گویا وی با قالی پرنده، همین الآن از مکزیک سر رسیده است – با این وجود هیچکس در صف بدان توجهی ندارد.
سراسیمگی، انرژی و بیگانگی زندگی شهری در عکسی که در ایستگاه واترلو [۱۱] در مرکز لندن ثبت شده است شکل انتزاعی بیشتری به خود میگیرد. صحنه، در نگاه نخست، خیلی دراماتیکتر از آنچه که هست به نظر میرسد: رنگهای نامتعارف بازتابی از چراغهای مصنوعی ایستگاه، شیشهی شکستهی شراب قرمز رنگی را به خونی که گویی روی زمین جاری شده تشبیه میکند. همچنان که ازدحام جمعیت در ساعت شلوغی از روی این آلودگی قدم برمیدارند، بیتفاوتی آنها به شکل غیرمنتظرهای بیرحمانه به نظر میرسد.
لندن، نیلز یورگنسن، ۲۰۰۶
ایستگاه واترلو، لندن، نیلز یورگنسن، ۲۰۰۵
عکس سوم جنبهی مثبتتری از بیتفاوتی شهری را نشان میدهد. زن جوانی که موهایش را میجود و مردی خوشپوش، که روی زمین نشسته تا از محوطهی ایستگاه به عنوان میز تحریری موقّت برای نوشتن اطلاعات داده شده به وی در تلفن همراهش استفاده کند در مرکز توجه هستند. کمی آنطرفتر زن میانسالی، کیف دستیاش را به دنبال چیزی زیر و رو میکند. بین این سه، تابلویی ست که «موقعیتهای شغلی عالی» را آگهی میکند. شش شخصیت شهری در اینجا وجود دارند که فضای عمومی یکسانی را در برشی از ثانیه به اشتراک میگذارند اما زندگی چه کسی هیچگاه به طرز معناداری با دیگری تقاطعی ندارد؟ این عکسی ست با محوریت گمنامی و امکان خلوتگزینی در ازدحام جمعیت؛ ضمن اینکه، بهترین و بدترین جنبههای جهانشهرگرایی [۱۲] را به اختصار بیان میکند.
فولام، لندن، نیلز یورگنسن، ۲۰۰۶
یورگنسن، استوارت و تورپین همه از اعضای جامعهی عکاسی خیابانی In-Public هستند، که شاخهی لندنِ این گروه، اتفاقاً بسیار قدرتمند است. تورپین، مؤسس گروه، جاذبهی پایتخت بریتانیا را از منظر عکاسان توضیح میدهد. «لندن یکی از معدود شهرهای اروپاست که به اندازهی کافی بزرگ و متنوع است تا مجموعهای پایانناپذیر از موضوعات را برای عکاس خیابانی مهیا کند. هر زمانی که در لندن روی پیادهرویی گام برمیدارم، قلبم پیشی میگیرد. پتانسیل عکاسانه را میتوانید فوراً احساس کنید، هر گوشه و کناری با فرصتهایی غنی شده است.»
پینوشت:
۱- Bill Brandt
۲- Nigel Henderson
۳- Roger Mayne
۴- Robert Frank
۵- Sergio Lorrain
۶- Bishopsgate
۷- Nick Turpin
۸- Broadgate
۹- Matt Stuart
۱۰- Nils Jorgensen
۱۱- Waterloo Station
۱۲- Cosmopolitansim
توضیح مترجم:
این مطلب ترجمهای است از بخش دوم مقاله «نیمی از جمعیت جهان هماکنون در شهرها زندگی میکنند [Half of the world’s population now lives in cities]» در کتاب «عکاسی خیابانی نوین» نوشته مشترک Stephen McLaren و Sophie Howarth که سال ۲۰۱۲ منتشر شده است.