Garry Winogrand, Peace Demonstration, Central Park, New York, 1970
اختصاصی «سایت عکاسی» – امروزه اصطلاحات عکاسی خیابانی (street photography) و عکاسی شهری (urban photography) اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، که هر دو به هنر ثبت مناظر شهری و افراد درون آن اشاره دارند. با این حال، عکاسی شهری هنوز هم واژهی جدیدی محسوب میشود که در یک دههی گذشته رواج یافته و نقش و جایگاه آن در تاریخ عکاسی ممکن است کمی گیجکننده و تعریف نشده باشد.
به طور کلی وقتی کسی به عکاسی خیابانی، مستند یا پرتره اشاره میکند افراد متوجه مقصود میشوند، درحالی که به نظر میرسد اصطلاح عکاسی شهری به حیطهای نامعلوم از تنها نوع خاصی از پرترهنگاری و مناظر شهری (city landscapes) محدود میشود. بنابراین، وقتی دربارهی عکاسی شهری حرف میزنیم، در اصل منظور ما چیست؟ آیا زیرشاخهای مشروع از عکاسی خیابانی است یا چیزی فراتر از آن؟ به منظور تعریف شیوههای عکاسی شهری، بایستی نخست چیستی عکاسی خیابانی را روشن سازیم.
Stephen Shore, El Paso Street, El Paso, Texas, 1975
تفاوت بین عکاسی خیابانی و عکاسی شهری
تعریف عکاسی خیابانی نوعی ثبت تصاویر از موضوعات مختلف به شیوهی صریح و بیهوا (candid) در مناظر شهری عمومی است. این رویکرد در طول دورهی به اصطلاح طلایی عکاسی، از دههی ۱۸۹۰ تا ۱۹۷۰، بسیار بارز بود. در طی این دوره دوربینهای قابل حمل، با کیفیت بالا، مثل لایکا، بیش از پیش در دسترس قرار گرفتند و از این رو رواج عمومی گستردهتری یافتند. بنابراین عکاسان، دیگر توسط دوربینهای استودیویی قطع متوسط خود محدود نمیشدند. در نهایت آنها آسودهخاطر، به سوی خیابان روانه شدند، جایی که دنیایی کاملا جدید منتظر بود تا کشف و عکاسی شود.
William Eggleston, Untitled(Store Parking Lot), From Lost and Found, 1965-74
نوابغ دوران طلایی عکاسی چون هنری کارتیه برسون، رابرت فرانک و گری وینوگراند عموما از مردم عکاسی کردند در حالی که دیگر عکاسان خیابانی مطرح از جمله براسای، لی فریلندر و اُژن اتژهی افسانهای، بر چشماندازهای خیابان متمرکز شدند، تقریبا با غیاب کامل مردم در آثارشان. اینجاست که انشعابی اولیه اتفاق میافتد و در نهایت به دو جهتگیری متفاوت میانجامد؛ عکاسی خیابانی جدید و سنتی. عکاسی خیابانی جدید به سمت ثبت مردم در موقعیتهای مختلف و تمرکز بر افرادی خاص مثل گداها و بینوایان رفت، ولی شروع کرد به نادیده گرفتن جنبههای پیشتر مهم چون اطلاعات معماری، فضای کلی شهر و توان سورئال آن. این عکاسی خیابانی سنتی است که به آنچه ما امروز عکاسی شهری مینامیم تکامل پیدا کرد.
مشابه به عکسهای خیابانی مکتب قدیم (منهای صریح و بیهوا بودن سفت و سخت آنها)، تصویرگری شهری به دنبال ارائهی فشرده و موجز نه فقط مردم بلکه همچنین محیط پیرامونشان است. عکاسی شهری به دنبال روایت داستان است، بررسی دقیقِ هم مردم و هم مناظر و چگونگی ارتباط یا عدم ارتباط آنها؛ که دومی سناریوی رایجتری است. همچنین عکاسی شهری تفسیری عمیق از زندگی معاصر، با سمت وسویی روانشناختی، زیستمحیطی و مرتبط با معماری ارائه میدهد. این مسئله واقعا مهم است چراکه تقریبا پنجاه درصد از جمعیت امروز، در مناطق شهریِ در حال گسترش زندگی میکنند.
Robert Adams, Untitled, Denver ,1970-74
زیباییشناسی هندسهی شهری
محیط شهرهای مدرن، افق وسیع و موضوعاتِ کاملِ بسیاری برای مشاهده و عکاسی ارائه میدهد. امکان دارد که عناصری از گذشته و حال در صحنههایی به دقت ترکیببندی شده با تمرکز بر تعامل بین معماری و مردم ثبت کنیم. زمینههای بتنی خاکستری رنگ، آسمانخراشهای بلند و اضمحلال شهریِ اجتنابناپذیر، به سبب ساختارهای هندسی برجستهی آنها، پتانسیل عکاسانهی زیادی دارند. جاذبهی شهرهای بزرگ در عکاسی چشمانداز شهری و معماری ثبت شده است؛ پیشگامان بر قاببندی تصاویر بزرگ متمرکز شدند، مثل خط آسمان و ضدنورهایش هم مرز با آسمان و دریا، در حالی که عکاسان بعدی بر ساختمانهای منحصر به فرد و جزئیات آنها تاکید داشتند. بسیاری از شهرهای شناخته شده در سراسر جهان نزدیک تپهها یا در امتداد رودخانهها دارای نما و دیدگاه هستند، اما به منظور ثبت چیزی فوقالعاده معمولا بهتر است که در خیابانهای معمولی و عمومی درنگ کنیم و یاد بگیریم که مشاهدهگری ماهر باشیم.
یکی از جنبههای دیگری که در هنگام عکاسی شهر بایستی در یاد داشته باشیم، زمان خاصی از روز است؛ مثلا هم ساختمانها و هم مردم پس از تاریک شدن هوا صورت متفاوتی به خود میگیرند. از سویی بسیاری از عکاسان ادعا میکنند که بهترین زمان برای گرفتن عکس حول و حوش ۱۵ دقیقه پس از غروب آفتاب است، اما تصاویر در اواخر شب هم میتوانند به سبب رنگ نئونهای درخشان و ردِ نور و مسیرهای روشن در نتیجهی نوردهی طولانی بعدی منحصر به فرد به عکاسی شهری اضافه کنند.
brassai, Two girls doing the sidewalk, boulevard Montparnasse, 1931
عکاسی پرتره در شهر
در دهههای پیش پرترهنگاری شهری عموما با فیلمهای سیاه و سفید پر کنتراست گرفته میشد. در نتیجهی این استفاده، یک حال و هوای تاریک خاصی خلق میشد که اغلب برای ما تداعیگر عکاسی خیابانی سنتی است. با این حال، در این میان بسیاری از چیزها تغییر کردند و شهرها در سراسر جهان به پیش زمینههایی پویا و رنگارنگ برای پرترههای نوآورانه تبدیل شدند. عکاسی پرتره شهری و پرترهنگاری محیطی در نتیجهی درک عکاسان از اینکه هر شهر مدرنی ویژگیهای خاص خود را دارد، آغاز به رشد و نمو کرد. برخی شهرها به برجهای فولادی و شیشهای فتوریستیشان مشهور هستند، در حالی که برخی دیگر به سبب دیوارهای آجری قدیمی جلوهای نوستالژیک، در عین حال گرم دارند. با این وجود آنچه واقعا مهم است تاثیرگیری و تاثیرپذیری متقابل افراد و فضای معماری پیرامون است. این برای یک عکاس به معنی قاببندی عناصر یک ساختمان به همراه رنگها، خطوط و شکلهایی است که مکمل یا در تضاد با پوشش و یا شخصیت سوژه است. این مسئله هم در مورد تصاویر شهری صریح و بیهوا صدق میکند و هم تصاویر شهری حالت داده شده و همراه با ژست که میتوان نمونهی آن را در آثار بسیاری از عکاسان دید.
Bruce Gilden, Brighton Beach, Brooklyn, NYC, 2014
ثبت شهر – عکاسان شهری مطرح
در طول سالها شیوه و سبک عکاسان شهری در ثبت فضای عمومی و آنچه در آن هست، هم راستا با فناوریهای موجود و پیگیری نیازها و گرایشهای دوران مدرن، رشد و تکامل پیدا کرد. از نخستین عکسهای سردستی از تاثیرات انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و اشعار پیکتوریالیستی از چشماندازهای شهری تا مستندات فراگیر از منازعات و کشمکشهای جوامع و عکسهایی در تجلیل جنبش نوین هنر خیابانی، این هنرمندان با برداشت هر گامی در مسیر، دیدگاه و نگرشهای خود نسبت به جهان را وسعت بخشیدند. با هر ثبت صریح و بیهوا، هر «لحظهی قطعی» و آشکار کردن همزمان چهرهی شهرها و ساکنان آنها، آرشیو بصری گرانبهای این ژانرِ هنرِ عکاسی، که از زمان ظهور رسانهی عکاسی بنا شده است، همچنان گستردهتر شده و به ما ثابت میکند که همواره یک دیدگاه جدید در زندگی پیرامون ما و یک داستان هنوز برای روایت وجود دارد.
در قسمت دوم این نوشته مبحث عکاسی شهری را با معرفی و تمرکز بر چند تن از عکاسان بزرگ و مطرح این ژانر پی خواهیم گرفت.
منبع:
Widewalls