سال ۲۰۱۲ با حجم بی سابقهای از اتفاقات عکاسی با موبایل، خبرها و تغییرات فرهنگی به پایان رسید. در واقع، تعداد این اتفاقات آنقدر زیاد بود که نمیتوان به تمام آنها اشاره کرد. بنابر این به بخشی از مهمترین اتفاقات اشارهای خواهیم کرد. موبایل در بطن خبرها خبرهای راجع به عکاسی با موبایل در بطن اصلی خبرهای ۲۰۱۲ قرار داشت، خبرهایی که در خبرگزاریهای مشهور دربارهی عکسها، نرمافزارها، وسایل و سایر موارد مرتبط با موبایل منتشر شد. “بن لووی” میگوید: « بالاخره گفتگو در مورد عکاسی با موبایل جدی شده است». او برندهی جایزهی فتوژورنالیسم است و عکسهای خبری او که با یک گوشی آیفون گرفته بود در این سال بارها در صدر خبرها قرار گرفت – از جمله عکسی که از گردباد سندی روی جلد مجله تایمز چاپ شد. لووی صاحب سایت iLibya project است که یکی از دلایل کسب جایزهی مرکزمعتبر بینالمللی عکاسی اینفینیتی همین سایت بوده است.
او میگوید: «مثلا بیشتر مردم جایی مثل اوکلاهما واقعا ارتباطی با لیبی ندارند، همانگونه که بیشتر مردم با آنچه که در طی طوفان سندی اتفاق میافتد بیگانه هستند. وقتی عکسهای جایی مثل افغانستان یا عراق را به کسی نشان می دهید و میگویید که آنها را با دوربین ۳۵ م.م. گرفتهاید، مردم با آنها احساس نزدیکی نمیکنند. اما اگر بگویید که وسیلهای که برای عکاسی استفاده کردهام همان ابزاری است که در در جیب شماست، و شما با آن از گربه یا بچههایتان عکاسی میکنید، سپس ناگهان ارتباط نزدیکی بین عکس و مخاطب ایجاد میشود.»
بدون عنوان. عکاس Richard “Koci” Hernandez
ریچارد “کوچی” هرناندز ( یک تهیه کنندهی فیلم و چند رسانه ای برندهی جایزهء ملی Emmy و نیز استادیار رسانههای جدید در مدرسه عالی خبرنگاری در UC Brekely) یکی دیگر از عکاسان بسیاری است که با استفاده از عکسهای موبایل تیترهای خبری را ایجاد کردند. او شرح می دهد که چگونه “دوربین موبایل به من اجازه می دهد که حس و حال مکانی و زمانی خود را در سطحی بیسابقه با فوریتی عجیب به مخاطبان خود در سراسر جهان برسانم.” او همچنین اوایل امسال فیلمهای آموزشی سفارشی با عنوان “عکاسی با آیفون، از عکاسی تا داستانگویی” را برای موسسه لیندا و نیز مطلبی را با عنوان “۱۲ نکته برای عکاسی بهتر با گوشیهای هوشمند” در سپتامبر امسال برای سایت فنی CNN تهیه کرده است.
عکس تلفنهای همراه به دنیای هنر نفوذ کرده است سال ۲۰۱۱، برای اولین بار هزاران نفر از مردم سراسر دنیا در مسابقهی عکاسی با موبایل (MPA) شرکت کردند و برای بزرگترین جوایزی که تا آن زمان برای عکاسی با موبایل تعیین شده بود با هم به رقابت پرداختند. در بخشهای مختلف جوایز متعددی داده شد، اما جالبترین بخش این رقابت این بود که عکسهای برنده (و همچنین عکسهای منتخب هیات داوران)، در نمایشگاههای متعددی در سال ۲۰۱۲ از جمله گالری آرتهاوس و نمایشگاه هنرهای زیبای سانفرانسیسکو و نیز مرکز هنرهای معاصر Orange County به نمایش درآمد.
“Carmella” عکسی از هلن برزنیک. یکی از چند تصویر برندهی مسابقه عکسهای موبایلMPA که در سال ۲۰۱۲ بیش از ۱۰۰۰ دلار به فروش رفت.
در حالی که نمایشگاههای عکاسی با موبایل یکی از بزرگترین اتفاقات تصویر سازی با موبایل بود و اخبار زیادی در بر داشت، نمایشگاههای زیادی نیز در اطراف دنیا در مورد عکسهای اینستاگرام برگزار شد که توجه بسیاری از عکاسان موبایل جدی و خلاق را به خود جلب کرد. بسیاری از این افراد حرفهای احساس کردند که فراتر از کسانی هستند که عکاسی با اینستاگرام را به صورت سرگرمی و برای به اشتراکگذاری عکسهایشان انجام میدهند و آرزویی جز افزایش توجه عموم و مشهور شدن و خلق تصاویر بی معنی ندارند.
ایستاگرام و نقش آن در عمومیت دادن به عکاسی، بحثهای داغ بسیاری در مورد جایگاه آن در دنیای هنر در سال ۲۰۱۲ را برانگیخت. با برگزاری بیشتر نمایشگاههای عکاسی با اینستاگرام (که تعداد آن بیشتر از آن است که آنها را فهرست کنیم)، بحث و تمایل عمومی بیشتری بوجود آمد که تمرکز باید فراتر از یک نرم افزار یا وسیلهی خاص باشد.
برمن میگوید:” نکته این است که باید به مرتبهی بالاتری صعود کنیم، یعنی هنرمندان را ارتقاء دهیم، نه این که لزوما ابزار یا روشهای بهتری ایجاد کنیم. برای رشد و رسمیت یافتن عکاسی و هنر موبایل ، مهم است که هنرمندان را به عنوان هنرمند معرفی کنیم و به آرامی از نمایشگاههایی که به واسطهی وسیلهی مشترک با هم مرتبط شدهاند دور شویم”.
“پادشاه خوابیده” اثری از جوردی وی پو، یکی از عکسهای نمایشگاه او در اسپانیا
“جوردی وی پو” عکاسی از لیدا در اسپانیاست که نمایش بسیار موفقی از کارهایش را در اوایل سال برگزار کرده بود: “من عمیقا اعتقاد دارم که عکاس/هنرمند موبایل باید راهی برای برون رفت از حلقههای مرسوم پیدا کند… باید بتوانیم کارمان را بدون اهمیت دادن به این که با موبایل انجام شده به عموم نشان دهیم. در نمایشگاه انفرادیام سعی نکردم یک نمایشگاه عکاسی با موبایل باشد، بلکه برگزاری یک نمایشگاه هنری مد نظرم بود. نمیخواهم نسبت به عکاسی با موبایل باور ایجاد کنم بلکه میخواهم به کارم اعتقاد پیدا کنند، بنابر این چیزی که مد نظرم بود ارتقاء دهم پروژهام بود، نه یک نرمافزار یا تلفن همراه.”
شکوفایی اجتماعات و پروژههای خلاقانه به دنبال شکل گرفتن مجموعههای عکاسی با موبایل مانند The Mobile Photo Group, JUXT و AMPt در سال ۲۰۱۱، سایر گروههای همفکر نیز در این سال گرد هم آمدند تا اجتماعات خاص خود را پدید آورند یا پروژههای مشترکی را شروع کنند.
انتخابی از عکسهای سایت tinycollective.com
یکی از این گروههای انلاین Tiny Collective (به معنی مجموعهی کوچک) بود، گروهی از عکاسان موبایل با هدف “ایجاد عصر جدیدی از هنر دیجیتال با موبایل” که با ایجاد پورتفولیوهای مشترک از تصاویرو نمایش نبوغ جدیدی ظاهر شدند. “دن کریستی” یکی از اعضای تینی کالکتیو از تورنتو و نیز یکی از پدیدآورندگان سایت lofimode.com میگوید: «بسیاری از ما (عکاسان موبایل) به دلایل مختلف به آرامی در حال دور شدن از اینستاگرام هستیم. من از این که عضوی از سایت تینی کالکتیو که (برخلاف نامش) اصلا سایت کوچکی هم نیست هستم بسیار خوشحالم. ما عضو یک جامعهی بزرگ از سانفرانسیسکو، آتلانتا، استانبول، تورنتو، پاریس، پورتلند، نیویورک، والنسیا و … هستیم.»
در واقع در سال ۲۰۱۲ علاقمندان عکاسی با موبایل در سراسر دنیا به صورت آنلاین در سرویسهای اشتراک عکسی نظیر اینستاگرام، EyeEm و Fliker در حال یافتن یکدیگر هستند. اما بسیاری از گردهماییها به صورت شخصی تحت عنوان اعضای اینستاگرام یا اعضای EyeEm و مانند آن شکل گرفته است. افراد همفکر در شهرهای مختلف – فرقی نمیکند که همدیگر را عکاس حرفهای بدانند یا عکاس تفننی – با عشق به اشتراکگذاری عکسها با استفاده از نرمافزارها و شبکههای اجتماعی به یکدیگر مرتبط شدهاند.
گروه اینستاگرام نیویورک قبل از راهپیمایی اینستاگرامی در پارک مرکزی. عکس توسط برایان دیفیو
“برایان دیفیو” یکی از ترتیب دهندگان گردهماییهای متعدد اینستاگرامی در نیویورک و نیز یکی از پدیدآورندگان سایت The Mobile Media Lab میگوید:« در عصر دیجیتال برای مردمی که به موبایلهایشان معتاد شدهاند ، یافتن ارتباط حقیقی سختتر، اما درعین حال لذتبخشتر شده است. راهپیمایی عکاسی، اجتماعی و مفرح است، بنابر این مردمی که میخواهند از پناه امنیت و خلوت نرمافزارهای موبایل خود خارج شوند و در مورد علاقمندی خود با هم حرف بزنند، جذب آن میشوند. اغلب اوقات شرکتکنندگان در مورد تکنیکهای عکاسی، نرمافزارهای ویرایش تصویر و ترفندها با هم صحبت میکنند. من در این گردهماییها دوستان بسیاری پیدا کردهام و بسیار برایم جالب است که میشنوم: پس برایان تویی، عکسهایت را دوست دارم.»
Instagramers.com سایتی مشهور است که توسط “فیل گونزالس” اداره میشود ودو سال است که به استفاده کنندگان از اینستاگرام یا اصطلاحا IGers کمک میکند که یکدیگر را در شهرهای بزرگ پیدا کنند. در سال ۲۰۱۲ رکورد ملاقاتهای حضوری بر اساس تعداد حضور شکسته شد. گونزالس میگوید:« ما پرچم بلاگ خود را به رایگان به علاقمندانی که می خواهند گروههای محلی راه بیندازند اهدا میکنیم. امروزه عمدهی ملاقات علاقمندان اینستاگرام از طریق این سایت انجام میشود. آخرین گردهمایی که IGers داشتند در مادرید بود که تعداد آنها به ۲۳۵ نفر رسید.
“سفیران”، برنامهی EyeEm برای گردهمایی و ملاقاتهای محلی در سراسر دنیا
در ۲۰۱۲ علاقمندان ابزارک اینستاگرام تنها عکاسان موبایلی نبودند که به صورت شخصی گردهمایی برگزار میکردند. سرویس اشتراک عکس EyeEm (که قبل از اینستاگرام پدید آمد) نیز امسال وارد بازی شد و جنب و جوش اجتماعی بیشتری را بین استفاده کنندگان برانگیخت. “سورین ماتوسک” مدیر انجمن EyeEm میگوید: « چیزی که به عنوان یک بلاگ و نمایشگاه کوچک در ۲۰۱۰ شروع شد به انجمنی بینالمللی در ۲۰۱۲ تبدیل شده است. ما گردهماییهای EyeEm در ۳۰ شهر دنیا را برگزار کردیم، در سپتامبر به نسخهی ۳.۰ ارتقاء یافتیم، پروژههای عکاسی هفتگی را راهاندازی کردیم، از مرز یک میلیون دانلود در نوامبر گذشتیم و برنامهی سفیران EyeEm را در دسامبر اجرا کردیم». این برنامه که مردم سراسر دنیا را تشویق میکند که سفیران شهرهای خود باشند، یک تلاش جمعی در EyeEm برای ایجاد ملاقات و رهپیماییهای عکاسی بیشتر است.
این ملاقاتهای دنیای حقیقی عکاسان موبایل همکاریهای خلاقانهای را نیز ایجاد کرده است. در ۲۴ مارس “سام اسموترمن” و “رنزو گرانده” یک تعهد جاهطلبانه با نام “پروژهی ۲۴ ساعته (The 24-Hour Project) ” را پیشنهاد کردند که بسیاری از اعضای انجمن عکاسی با موبایل را برای یک روز به جنب و جوش درآورد.
(ساعت ۱۰:۳۰) صبح بعد از گفتگو، اثر رنزو گرانده از پروژه “۲۴ ساعت”
گرانده میگوید:« ابتدا قصد ما این بود که جنبههای انسانی دو شهرمان –لس آنجلس و نیویورک – را ثبت کنیم. اما وقتی به داستان بزرگتری فکر کردیم، تصمیم گرفتیم دیگران را نیز دعوت کنیم و ناگهان ۶۵ عکاس خیابانی از ۳۵ شهر سراسر دنیا داشتیم که به ثبت داستان یک روز بپردازند (۲۴ ساعت کامل)، کار از ملبورن استرالیا شروع میشد و روز در لس آنجلس پایان مییافت. بسیار جالب بود که عکاسی موبایل، و انجمنهایش اینطور با هم جمع شوند که تجربهی چنین اتفاقی را ممکن سازند.»
آنان امیدوارند به زودی کتابی از نتایج این پروژه منتشر کنند و اکنون به دنبال اسپانسری برای برگزاری نمایشگاهی از این آثار هستند.
در ماه ژوئن یکی از اعضای گروه عکاسی موبایل به نام “استار راش”، به همراه “جنیفر اینسلی”، مشترکا مجلهای به نام Lys Foto را برای عکاسی به هم مرتبط ایجاد کردند. راش میگوید:« ما میخواستیم راهی برای نمایش عکاسی و هنر موبایل، که نمایش دهندهی جنبهای هنری و شخصی از آثاری است که در سراسر دنیا خلق میشود ایجاد کنیم. انجمن موبایل قبلا از وبلاگها، اخبار و سایتهای مرور، مباحثه، انجمنهای اجتماعی و بقیه پشتیبانی میکرد، اما من میخواستم سایتی مجله مانند ایجاد کنم که آثار بصری، زندگینامهی هنرمندان و نقطهی دید خود مجله را منتشر کند. ما گفتگو نمیکنیم یا چیزی را آماده نمیکنیم، بلکه تصاویر و آثار بصری که توسط مردم در سراسر دنیا خلق میشود را جمع میکنیم.»
“تصویری
از تئودور کایی از مجله Lys Foto. یک سوارکار بازی بزکشی پیروزمندانه از
میان غبار بیرون میآید. بزکشی بازی مرسومی در آسیای میانه است که
سوارکاران برای تصاحب لاشهی یک بز با یکدیگر رقابت میکنند.
ورود اینستاگرام به اندروید و خریداری شدن توسط فیسبوک با وجود این که سیستم اشتراکگذاری عکس اینستاگرام بزرگترین و سریعترین رشد شبکههای اجتماعی تحت موبایل را دارا بود، اما در حالی این سال را شروع کرد که تنها روی سیستم عامل IOS عرضه شده بود. در اوایل آوریل زمانی که بالاخره ارایهی نسخهی اندرویدی این ابزار اعلام شد وضعیت تغییر کرد و اینستاگرام در اختیار مخاطبان بسیار بیشتری روی تلفنهای همراه قرار گرفت. در آن زمان، این ابزارک ۳۰ میلیون کاربر داشت، اما اینستاگرام تنها شش ماه بعد اعلام کرد که کاربرانش به ۱۰۰ میلیون نفر توسعه یافته است.
اما همه از این که فهمیدند ابزارکی که قبلا تنها منحصر به آیفون بود اکنون مورد استفادهی دهها میلیون نفر از کاربران دیگر است هیجانزده نشدند. در واقع، بعضی از کاربران متعصب از این که ابزارک محبوبشان را باید با جمع کثیری از مخاطبان برندهای جدید به اشتراک بگذارند اظهار انزجار کردند.
تنها چند هفته بعد بود که اخبار یکی از بزرگترین اتفاقات سال منتشر شد و آن این بود که غول رسانهی اجتماعی فیسبوک اینستاگرام را به قیمت ۱ میلیارد دلار خریده است. تمام رسانههای اجتماعی، آدمهای فنی و بلاگهای فرهنگی و مالی یا سایتهای خبری در این مورد گفتگو کردند و گزارشهای آن را منتشر کردند، در حالی که بحث میکردند که آیا فیسبوک برای نرمافزاری رایگان هزینهی گزافی پرداخته است یا نه؟
از آنجا که این نرمافزار رایگان بود و هیچ خرید درون ابزاری نداشت، بسیاری اظهار تعجب میکردند که درآمد آن از چه راهی تامین خواهد شد. با درگیری جدید فیسبوک، بسیاری ترسیدند که اینستاگرام همانند شرکت پدر با ارایهی تبلیغات، تنزل داشته باشد. حتی اعتراضاتی نیز شکل گرفت، حتی بزرگتر از اعتراض به ارایهی نسخهی اندروید، و فریادهای زیادی در اینترنت و نیز در خود اینستاگرام شنیده میشد که “من از اینستاگرام بیرون میروم” و ” فیسبوک همه چیز را خراب میکند”. چیزی که ابتدا یک انجمن ساده و یک تجربهی شخصی به حساب میآمد، اکنون یک اجتماع بسیار بزرگ، بسیار مهم و بسیار سریع شده بود. پدیدآورندگان اینستاگرام پافشاری کردند که هیچ چیزی به صورت سریع در سال ۲۰۱۲ تغییر نخواهد کرد، و در واقع این ابزارک به غیر از بروزرسانیهای جزیی و معمول گاهگاه، تغییر چندانی نکرد.
معامله با فیسبوک چندان سریع پیش نرفت و چندین ماه طول کشید تا بالاخره نهایی شد. اما بعد از آن، با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۱۲ خبرهای شوکآور جدیدی برای کاربران اینستاگرام در راه بود.
پول درآوردن از موبایل درحالی که در چند سال اخیر، تعداد عکاسانی که بابت عکسهای موبایل پولی گرفته بودند افزایش یافته بود، اما این اتفاق هنوز بسیار محدود بود – چون بسیاری از شرکتها و آژانسهایی که یک عکاس حرفهای را استخدام میکردند اعتقادی به عکاسی با موبایل نداشتند.
اما با رشد بسترهایی مانند اینستاگرام در مقیاسهای باورنکردنی، بعضی از کاربران (که به اندازهی کافی برای قرار گرفتن در لیست اعضای منتخب اینستاگرام در روزهای اولیهی راه اندازی خوش شانس بودند) دنبالکنندگان دهها هزارنفری و حتی گاهی صدها هزار نفری آثار خود را به چشم دیدند. ناگهان، شرکتها راهی جدید برای استفاده از خروجی رسانههای اجتماعی و تصاویر موبایلی پیدا کردند تا توجه بیشتری به کالاها و خدمات خود جلب کنند. عجیب نیست که تعدادی از پیشگامان استفاده از اینستاگرام که در ابتدا به لیست کاربر منتخب راه یافته بودند شانس این را یافتند که با این برندها کار کنند.
یکی از مثالهای بارز این گروه، شرکت The Mobile Media Lab است، یک گروه نیویورکی شامل DiFeo ترتیب دهندهی ملاقاتهای اینستاگرامی، به همراه دو نفر از کاربران اینستاگرام (لیز اسوین و آنتونی دانیل) که در پستهای پربینندهی خود به تبلیغات برای چند برند پرداختند.
DiFeo میگوید:« Mobile Media Lab با هدف ایجاد ارتباط بین برندها با اینستاگرام و کاربران آن شکل گرفت. از آنجا که آژانسهای تبلیغاتی کنترل اکانت برندها را در اختیار داشتند و با کاربران پرنفوذ اینستاگرام کار میکردند، ایجاد یک شرکت توسط و برای کاربران اینستاگرام توجیه داشت.»
این تجربه که قطعا بحث و جدلهایی را بین کاربران اینستاگرام – چه کاربران حرفهای و نیز تازهواردان – بر انگیخت در بسیاری از موارد موفق بود، و در بعضی از موارد نیز با شکست روبرو شد. زیرا تجربهی اینستاگرام بیشتر در رابطه با به اشتراک گذاری محتوای شخصی تولید شده توسط کاربر بود، کسی دوست نداشت که فکر کند سوژهی تبلیغاتی ناخواسته واقع شده است. ناگهان در ماه جولای اینستاگرام اطلاعیهای منتشر کرد:” اخیرا متوجه شدهایم که پستهای سفارشی و محتویات تجاری در پستهای کاربران منتخب افزایش یافته است. هر چند ما هیجان زده هستیم که کاربران ما اینقدر مخاطب زیاد دارند که دست به چنین کاری زدهاند، اما تصور میکنیم چنین محتویاتی برای کاربران جدید ما تجربهی خوشایندی نیست”. اینستاگرام ناگهان تغییرات وسیعی در فهرست کاربران منتخب خود انجام داد و نصف کاربران قبلی را از لیست خارج و افراد مشهور و برندها را جایگزین آنها کرد.
DiFeo برداشت خودش از عملکرد شرکتش و نوع برخوردی که باید با برندها داشته باشد را اینگونه شرح میدهد:« ما زمانی موفقتر بودهایم که یک برند به خلاقیت و استقلال یک عکاس احترام گذاشته، و آنها افق فکری خود را در یک همکاری و در طی یک اتفاق به اشتراک بگذارند. هواداران وقتی برندها با آنها تعامل داشته باشند برخورد مثبتی نشان میدهند و ارتباطی ایجاد میشود که در سایر رسانهها از بین میرود.»
در این سال شرکتهای بسیاری تصمیم گرفتند که استفاده از کاربران مشهور اینستاگرام را رها کنند و سعی کنند که خودشان دستی در بازار تصاویر موبایل داشته باشند – اغلب کارمندانی با آموزش اندک استخدام میکردند تا محتویات لازم را تهیه کنند و گاهی نتایج کار فاجعه بار میشد. یکی از این شرکتها شعبهی اسپانیایی Vogue بود که در کابوسی در آوریل از عکسی دزدی که متعلق به عکاس خیابانی مشهور “سیون فولانا” بود استفاده کرد. بعدا Vogue اسپانیا به صورت عمومی در توییتر، جایی که عکاس از مسالهی دزدی عکساش پرده برداشته بود عذرخواهی کرد، و تاوان استفاده از عکس فولانا را پرداخت کرد.
فولانا در این توییت خطای وحشتناکی را افشا کرد که اگر یک شرکت رسانهی اجتماعی خود را درست کنترل نکند میتواند اتفاق بیفتد.
کاربر سطح بالا “مال شرلوک” برخورد زیرکانهتری با تبلیغات در اینستاگرام داشت. شرلوک اعتقاد دارد که راههای بهتری برای برندها وجود دارد که از عکاسان موبایل استفاده کنند تا در طولانی مدت سود بیشتری برایشان در بر داشته باشد.
شرلوک میگوید:« قطعا برای کاربران اینستاگرام و این رسانه جایگاهی وجود دارد، اما استراتژی تمرکز بر معیارهای پوچی مانند تعداد دنبالکننده و مانند آن قابل تردید است. چالش بزرگ برای برندها این است که روی نبوغ و محتوای بصری زمان حقیقی از مبدا تا تولید سرمایهگذاری کنند. اشخاصی که میتوانند تصاویر موبایل(عکاسان حرفهای)، ویدئو (فیلمبرداران) و داستان (روزنامهنگاران) را ترکیب کنند بیشتر مورد تقاضا هستند.»
همه به این که با موبایل میتوان پول درآورد اعتقادی ندارند، حداقل هنوز. “جک هولینگزورث” عکاس مسافرت/سبک زندگی/عکس استوک یکی از علاقمندان پشتبان عکاسی موبایل است و با دقت استراتژی پرتلاشی را برای پول درآوردن در نظر گرفته که پیش بینی میکند در سال ۲۰۱۳ پرثمر خواهد شد.
او میگوید:« عموما تازهواردان به فضای عکاسی، فکر میکنند موبایل اکسیر سحرآمیزی برای پول درآوردن است. اما نیست، تنها بخاطر این که تصاویری که با موبایل ایجاد کردهاید ارزش تجاری همانند تصاویری که با دوربین DSLR خود گرفتهاید ندارند. خوب، حتی یک کار عالی در فضای موبایل، جریانهای اقتصادی را جذب نمیکند مگر این که مولف/عکاس بتواند بازار مناسب را برای کارش پیدا کند و در جستجوی خود خستگی ناپذیر باشد.»
هولینگزورث سود بالقوه را در ابزارکها، کتابها، مشاوره، کارگاهها و غیر میداند – و بسیاری از عکاسان موبایل در مورد کسب درآمد با موبایل چنین راهی را در پیش گرفتهاند.
فولانا (با مشارکت من) کارگاههای آموزشی عکاسی موبایل را در این سال شروع کردیم که مبتدیان و نیز کاربران حرفهایتر مشاوره و نظرات ما را به صورت نفر به نفر روی عکسهایشان میگرفتند و به صورت دقیق یاد میگرفتند که چه کارهایی عکسشان را بهتر یا بدتر میکند. فولانا میگوید:« صحبت در مورد عکاسی با موبایل و رسانههای اجتماعی در حال تغییر به سمت مسائل تکنیکالی از جنس چگونه یا چطور است. امسال شانس این را داشتم که سه دوره کارگاه آنلاین عکاسی موبایل برگزار کنم که موضوع اصلی داستانگویی و احساس در تصاویر بود. چگونه در عکس داستان را بیان کنیم که بهتر انتقال یابد، چطور نگاه کنیم، چطور توجه کنیم، و چطور از لحظات خاصی که در زندگی جاری در اطراف ما وجود دارند استفاده کنیم و آنها را به پرترهها یا عکسهای خیابانی و کارهای مستند رضایتبخشی تبدیل کنیم.»
Canvaspop تنها یکی از شرکتهای بسیاری بود که از اشتیاق چاپ عکسهای اینستاگرامی در ۲۰۱۲ بهره برد.
در سال ۲۰۱۲ بود که بسیاری از شرکتها از اشتیاق مردم برای تبدیل عکسهایشان به اشیایی واقعی و قابل لمس بهره بردند. در حالی که بعضی از خدمات دهندگان چاپ مدت زمانی بیشتر از سال تجربهی چنین کاری را داشتند، در سال ۲۰۱۲ نقطهی عطفی برای بیشتر آنها ایجاد شد- چون تقاضای پرینت و سایر هدایای عکسی به حداکثر خود رسید. سایتها و نرمافزارهایی نظیر CanvasPop, Postagram, PostalPix, Blurb, Mopho, Printstagram, Shutterfly و Hipstamatic Printlab و بسیاری دیگر این سال به رشد بالایی رسیدند، چون علاقمندان میتوانستند عکسهایشان را به عکسهای چاپی، عکس روی بوم، آثار هنری روی چوب و فلز، تصاویر آهنربایی، کیفهای خرید، کیسه، کتاب، تیشرت، برچسب، بالش یا هر چیزی که ممکن بود تبدیل کنند.
در سال همچنین مردم توانستند عکسهای خود را از طریق InstaCanvas یا Instaprints یا سایر خدماتدهندگان بفروشند. چشمانداز کسب درآمد از طریق گرفتن عکس موبایلی برای بسیاری از مردم فریبنده شد، و این سایتها مملو از کسانی شد که میخواستند در آنها درآمدی کسب کنند. اما بسیاری از این بابت که این سایتها بدون هیچ گزینشی در افراد و عکسها به روی همه باز بود از آنها انتقاد میکردند.
بیشتر چنین خدماتی منحصر به تصاویر اینستاگرام شده بود (مشکلی که با در نظر گرفتن سایز ۶۱۲*۶۱۲ این تصاویر پیش میآید). حتی مشکل بیشتر از این حقیقت ناشی میشد که کاربرانی که عکسهایشان را برای فروش بارگذاری کرده بودند اغلب این امکان را داشتند که کل عکسهای اینستاگرامشان را برای فروش بگذارند، و بسیاری با کمال تعجب با چنین چیزی موافقت کرده بودند – بدون توجه به این در بین عکسها عکس غذا، حیوان خانگی، سلف پرترههای بدرد نخور و عکسهای بسیار دیگری وجود دارد که هیچ غریبهای حتی رایگان نیز آنها را قبول نمیکند. بعضی سایتها نظیر Hashpix تعداد هنرمندان و عکسهایشان را محدود کردند، هر چند باید در طولانی مدت دید که چقدر این سایتها موفق خواهند بود.
دوربین موبایلها بلاخره کامل خواهند شد از آنجا که توسعهی عکاسی با موبایل از چند سال پیش شروع شده است، علاقمندان اصرار دارند که عکسهای موبایل باید بر اساس محتوایشان سنجیده شوند، نه بر اساس کیفیت. قبل از این سال، بیشتر تلفنهای هوشمند و دوربینهای آنها عکسهایی میگرفتند که نه تنها برای عکاسان جدی بسیار کم کیفیت بودند، بلکه برای استفاده در انتشارات نیز قابل استفاده نبودند.
شاید غیر منتظرهترین دوربین موبایلی که این سال عرضه شد دوربین Nokia 808 PureView بود – یک گوشی هوشمند که با سنسور تصویر بی سابقهی ۴۱ مگاپیکسلی خود (با حداکثر رزولوشن خروجی ۳۸ مگاپیکسل) تیتر خبرهای تکنولوژی را بخود اختصاص داد. متاسفانه این گوشی با ا ستفاده از سیستم عامل منسوخ سیمبیان توجه بسیاری از کاربران را بخود جلب نکرد.
با دوربینهای برجسته تلفنهای+ Samsung Galaxy S3 ، HTC One X و Motorola Droid Razr Maxx HD امسال برگ برنده در اختیار تلفنهای اندرویدی بود. جدا از مشخصات تکنیکی جالب در دوربینهای این وسایل، بازار ابزارهای اندروید هنوز به ابزارهای رضایتبخشی برای دوربین و ویرایش عکس نیاز دارد. بیشتر توسعه دهندگان نرم افزار روی ابزارهای مرتبط با تصویر برای سیستم iOS کار میکنند، زیرا در این سیستم عامل تنها با یک دوربین طرف هستند، اما در بازار اندروید با دهها دوربین و لنز مختلف با سایزها و مشخصات و امکانات متفاوت باید کار کنند.
آیفون ۵ با هیاهوی بیشتری در ۲۰۱۲ معرفی شد
با وجود سهم کمتر در بازار کلی تلفنهای همراه، آیفون شرکت اپل هنوز به عنوان سلطان دوربین تلفنها باقی مانده است و با ثبت حجم کثیری از تصاویر موبایلی در امسال چیرگی خود را ادامه داده است. آیفون ۵ پس از مدتها انتظار بالاخره در ماه سپتامبر با هیاهوی بسیار عرضه شد، و در حالی که دوربین آن در حد همان ۸ مگاپیکسل آیفون 4S باقی مانده بود، پیشرفتهایی نظیر ۴۰ درصد سرعت عکاسی بالاتر، راندمان نور کم بهتر و کاهش نویز بهتر را نشان میداد. ضمنا اپل یک مشخصهی جالب را در iOS 6 اضافه کرد (تنها در آیفون 4S و ۵ وجود دارد) که برای کاربران امکان عکاسی پانورامای ساده و سریعی را فراهم میکند. ترکیب دوربین عالی و هزاران ابزار مرتبط با عکس هنوز آیفون را پیشتاز جنبش عکاسی با موبایل نگاه داشته است – اما ممکن است زمان زیادی تا وقتی که وسیلهی جدیدی پیدا شود که آیفون را از سریر پادشاهیاش به پایین بکشد نمانده باشد.
اما تلفنهای هوشمند تنها دوربینهای نبودند که در این سال در مورد آنها صحبت شد. “ماتوسک” از EyeEm میگوید:« ۲۰۱۲ عبارت جدیدی به نام “دوربین متصل” را معرفی کرد. در ابتدا عکاسی با موبایل عبارت از تلفنهایی بود که دوربینهای بهتری داشتند و میتوانستند عکسهای عالی بگیرند. در سال ۲۰۱۲، دوربین متصل به اینترنت اهمیت بیشتری یافت. اکنون دوربینهای دیجیتال کامپکتی عرضه میشود که دارای سیستم اندروید هستند، DSLRهایی که دارای ارتباط Wi-Fi هستند یا دوربینهایی در اندازهی دکمه ارایه شده که زندگی شما را در قالب تصاویر مستند میکنند. این تازه چشماندازی است از آیندهای که در پیش است. من اعتقاد دارم که ما تازه نمایی از شبکههای اجتماعی بصری در چند سال آینده را مشاهده میکنیم.»
طوفان سندی تصاویر موبایل را به میان تودهی مردم آورد. طوفان مخربی که بخشهایی از کارائیب و ساحل شرقی آمریکا را در اکتبر این سال درنوردید یکی از مرگبارترین طوفانهای ثبت شده بود – منجر به صدها کشته و میلیاردها دلار خسارت شد. ضمنا این طوفان با انبوه تصاویری که از موبایلها ارسال میشد، رکورد بیشترین تصویر ثبت شده از یک حادثهی طبیعی در تاریخ را نیز شکست.
“لووی” میگوید:« سندی دورهی حکمفرمایی اینستاگرام بود. همچنان که توییتر در بهار عربی شکوفا شده بود. اینستاگرام تبدیل شده بود به یک رسانهی خبری عکاسی. دیگر اینستاگرام فقط شامل تصاویر نهار و گربهی کاربران نبود – بلکه رسانهای بود که مردم لحظات یک اتفاق را در آن مستند کردند و این بسیار جالب بود.»
تصویر اصلی طوفان سندی که در مجلهی تایم استفاده شد، توسط “بن لووی”، از ساحل جزیرهی Coney در بروکلین
لووی سریعا توسط مجلهی تایم برای پوشش دادن طوفان استخدام شد و این یکی از تصاویر آیفون او بود که زینتبخش روی جلد مجله شد. لووی میگوید:« صرفا اگر از دیدگاه یک فتوژورنالیست صحبت کنم، این اتفاق جالب توجهی برای عکاسی با موبایل است که تایم از یک عکس اینستاگرام به عنوان یک منبع خبری فوری استفاده کرده است، و عکاسان را برای عکاسی با موبایل استخدام کرده است. این اتفاق کمک زیادی به ورود این وسیله به جریان اصلی اطلاعات خواهد کرد.»
اینستاگرام گزارش کرد که در حین اوج توفان و بعد از آن، به طور متوسط هر ثانیه ۱۰ عکس مرتبط با سندی تنها با کلیدواژهی #sandy در سرویس آنها ثبت شده است. (جالب است که این کلیدواژه یکبار دیگر در حادثه تیراندازی در مدرسه ابتدایی نیوتاون استفاده شد، چون نام این مدرسه سندی هوک بود). متاسفانه بسیاری از عکسهایی که در این سیستم ارسال شد عکسهای خبری بود که برای به دست آوردن تعداد بازدید بیشتر مجددا ارسال شده بود، یا حتی تصاویری کاملا جعلی به نام تصاویر واقعی ارسال شده بود.
“میشو بارانویک” یکی از اعضای گروه عکاسان موبایل در مورد تعداد تصاویر جعلی و نامربوط به توفان سندی ابراز نگرانی میکند و اعتقاد دارد که باید کاری در رابطه با آن صورت گیرد. او با استفاده از Nitrogram، که ابزاری برای مدیریت اینستاگرام است، پستی برای جمعاوری منتخب تصاویر سندی برای بلاگ گروه عکاسان موبایل ایجاد کرد که دیگر اعضای گروه در این کار به او کمک کردند.
او میگوید: «من از روش استفاده از اینستاگرام و تعداد تصاویر ارسال شده به آن حیرت میکنم. من با گزینش زندهی تصاویر سندی میخواستم به مردم نشان دهم که اینستاگرام میتواند به عنوان یک ابزار ژورنالیستی عمل کند. »
این پست نشان داد که مردم تشنهی تصاویر توفان و حوادث بعد از آن هستند، و شدت مراجعات به سایت در حدی بود که چندین بار سایت گروه عکاسان موبایل را مختل کرد. این تجربه همچنین جایگاهی برای محتویات گزینش شده ایجاد کرد – و انتظار میرود که چنین تجربیاتی در آینده وقتی که اخبار مهم توسط موبایل افراد پوشش داده میشود، بیشتر دیده شود.
تصویری از ساحل یونیون، نیوجرسی توسط “رادی راو” – یکی از تصاویر بسیاری که برای جمعآوری کمک برای حادثهدیدگان استفاده شد.
چند هفته بعد از توفان، بسیاری از مردم هنوز بدون برق و امکانات بودند. عکاسان بسیاری با آیفونهای خود از این واقعه عکاسی میکردند، از پسامدها و داستانهای انسانی مرتبط با توفان که در نمایشگاه خیریه عکسهای سندی در ماه نوامبر در نیویورک به نمایش در آمد و حدود ۲۰ هزار دلار کمک برای حادثه دیدگان جمعآوری شد. “راو” یکی از کسانی که در برپایی این نمایشگاه مشارکت داشت و عکاسی مستند اهل بروکلین است بیش از یک دهه است که به صورت میدانی عکاسی میکند، ولی همین سال به عکاسی روی موبایل روی آورده است. او از نتایج این نمایشگاه خیریه راضی است.
او میگوید:« موبایل بستری را برای عکاسان فراهم کرده که بتوانند دیدگاه خود را با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارند. من فکر میکنم برای هر تکنولوژی جدیدی، زبانی منحصر به فرد وجود دارد. باور داردم که عکاسی موبایل کنترل قدرت خبررسانی را تا حدودی از دست ویراستاران خارج کرده است و ارتباط بدون ویرایش و سانسور نشده را راحتتر کرده است.»
همه می خواهند “اینستاگرام” جدیدی شوند EyeEm به جذب عکاسان موبایلی که میخواستند به جای این که دنبالکنندگان بیشتری جذب کنند، عکسهای بهتری به نمایش بگذارند ادامه داد، و با انتشار نسخهی ۳ امکانات بیشتری برای به اشتراکگذاری عکسها فراهم کرد. سایت اشتراک عکس 500X تلاشهای موبایلیاش را در یک ابزار موبایل خلاصه کرد. ابزار جدید Starmatic بسیاری از کاربران را با محیط کاربری جذاب و روانش تحت تاثیر قرار داد. حتی توییتر نیز وارد بازی اشتراک عکس شد و با بروز رسانی ابزار موبایلشان امکان ارسال عکس را فراهم کرد ( هر چند توجه عمومی نسبت به آن زیاد رضایت بخش نبود.)
با کمال تعجب یکی از کسانی که در این بازی بزرگترین باخت را داشت فلیکر بود. با وجود در اختیار داشتن فضای قبلی برای به اشتراک گذاری عکس، متاسفانه فلیکر با ورود عکاسی موبایل به صحنه نتوانست برای مدتی از مزایای این رسانهی جدید بهره ببرد. بنابر این چون بسیاری از کاربران از ابزار بدترکیب قبلی فلیکر ناراضی بودند، به سمت اینستاگرام و دیگر سرویسهای مشابه رفتند و در دو سال گذشته فلیکر را ترک کردند.
اما بالاخره وقتی فلیکر نسخهی جدیدی از ابزارشان را در ابتدای این ماه منتشر کرد، توجه سایتهای زیادی به آن جلب شد، و با یک واسط کاربری جذاب و راحت، کاربران قبلی و نیز کاربران جدید دوباره به آن پیوستند. هر چند خیلی طول کشید تا بروزرسانی جدید منتشر شد، تغییرات کاملا خوشایند بود – و با اضافه کردن مشخصاتی که وبسایت شامل تمام آنها هست هیجان کافی در مخاطبان ایجاد کرد (از جمله پشتیبانی از مجموعه عکس، گروهها، چند سطح امنیتی و چند امکان دیگر که اینستاگرام فاقد آنهاست).
اینستاگرام به خطر میافتد شکی نیست که در دو سال گذشته اینستاگرام سلطان بزرگ عکاسی موبایل بوده است. عکاسی موبایل و اینستاگرام بدون یکدیگر قابل بررسی نیستند.
بنابر این وقتی اخبار مهمی در مورد اینستاگرام منتشر میشود در کل جامعهی موبایل امواجی را منتشر میکند. در این سال اولین خبر بزرگ این بود که فیس بوک اینستاگرام را به قیمت یک میلیارد دلار خرید. در ابتدای این ماه نیز اینستاگرام با پذیرش یکی کردن عکسهای اینستاگرام با سرویس توییتر شوکی وارد کرد – و باعث سردرگمی میلیونها علاقمند اینستاگرام شد که از اشتراک عکسهایشان در این بلاگ کوچک لذت میبردند.
اما این تنها مشکل مرتبط با توییتر نبود که شرکت در آن گرفتار شد. نیویورک تایمز گزارش داد که مدیر عامل اینستاگرام “کوین سیستورم” اظهار کرد که هنوز در این مورد تصمیمی اتخاذ نشده است – و وقتی از او پرسیده شد که آیا قبلا به صورت شفاهی پیشنهادی برای خرید اینستاگرام دریافت کرده است گفت نه. اما گزارشها در واقع نشان داد که در ماه مارس او به صورت شفاهی با فروش اینستاگرام به قیمت ۵۲۵ میلیون دلار به توییتر موافقت کرده است، اما بعدا این معامله را بر هم زده است.
اما در نتیجهی مالکیت فیسبوک و اعلام تغییراتی در مفاد خدمات اینستاگرام بود که بزرگترین اعتراض کاربران اینستاگرام را برانگیخت. روز ۱۷ دسامبر کاربران اینستاگرام اعلانی به تمام کاربران اینستاگرام فرستادند که در آن تغییراتی که قرار بود در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۳ انجام شود اطلاع رسانی شده بود. در این اعلان گفته شده بود که چگونه عکسهای اینستاگرام ممکن است در آگهیهای تجاری آینده مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از کاربران این مورد را نادیده گرفتند و حتی مطلب را نخواندند و حتی فکر کردند که اینستاگرام امکان فروش عکسها را برایشان فراهم کرده است. اینستاگرام فورا جوابیهای در وبلاگ خود منتشر کرد مبنی بر این که کاربران دچار سوء تفاهم شدهاند، اما این توضیح که خط مشی آنها برای استفاده از تصاویر برای پیشرفت اینستاگرام تغییر کرده است کاربران را متقاعد نکرد.
میلیونها کاربر نسبت به این اخبار واکنش نشان دادند. حتی تعدادی از هنرمندان مشهور عضو اینستاگرام نیز واکنشهایی منفی نسبت به تغییرات ایجاد شده نشان دادند. نشنال جئوگرافیک و چندی از تولید کنندگان عمدهی محتوا اعلام کردند که تا زمانی که اعلانی مبنی بر لغو تغییرات منتشر نشده ارسال عکس به اینستاگرام را متوقف میکنند. بیشتر از همه عکاسان از این تغییرات تحت تاثیر قرار میگرفتند و باید نارضایتی و نگرانیهای آنها در نظر گرفته میشد.
بسیاری
از کاربران وقتی شرایط جدید فعالیت در اینستاگرام منتشر شد پیام خداحافظی
فرستادند. بعضی تنها یک مربع سیاه را به عنوان پایان ارسال عکسهای جدید
ارسال کردند. هر چندی بعضی از این کاربران بعد از بازگشت شرایط فعالیت به
شرایط قدیم به اینستاگرام برگشتند، اما بسیاری از کاربران دیگر برنگشتند.
کاربران با ارسال تصاویر اعتراض آمیز واکنش نشان دادند (بیشتر با ارسال یک مربع سیاه)، و اعلام کردند که تا زمانی که اینستاگرام خط مشی خود را تغییر ندهد عکسهای جدیدی ارسال نخواهند کرد. بعضی دیگر کلا اینستاگرام را ترک کردند، و قبل از پاک کردن اکانت کل تصاویر خود را با سرویسهایی نظیر InstaPort دانلود کردند. حتی بعد از این که اینستاگرام بر اساس بازخورد نظرات کاربران شرایط فعالیت خود را تغییر داد (و تقریبا به شرایط سابق بازگشت)، بسیاری از کاربران این تغییرات را بسیار کم و دیر تلقی کردند و بسیاری احساس کردند که دیگر نمیتوانند به اینستاگرام اعتماد داشته باشند.
نگاهی به آینده در سال ۲۰۱۳ فکر میکنید در سال ۲۰۱۳ چه اتفاقی روی خواهد داد؟ به نظر ما نمایشگاههای عکس موبایل بیشتری برگزار خواهد شد، افراد بیشتری با تصاویر موبایل کسب درآمد میکنند، نمایشگاهها و کنفرانسهای بیشتری خواهیم داشت، وسایل جذاب بیشتری عرضه خواهد شد، و شاید بحث و جدلهای بیشتری در خواهد گرفت. شاید دوباره یک اپلیکیشن تنها بتواند جامعهی عکاسان موبایل را گردهم جمع کند یا دوباره آن تغییر فرهنگی که کل سبک زندگی ما را دگرگون کرد روی دهد. اما به هر حال اگر روال تغییرات به سبک این چند سال اخیر باشد، قطعا باید خود را برای اتفاقات و شگفتیهای جدیدی آماده کنیم.
اما یک چیز را میتوان مطمئن بود: عکاسی عکاسی است مهم نیست که با چه وسیلهای باشد.
منبع: Dpreview نویسنده: آنتون کاواساکی