اختصاصی «سایت عکاسی» – جان برجر نویسنده پُرآوازه بریتانیایی دیشب در سن ۹۰ سالگی درگذشت. در ایران شماری از کتابهای این منتقد بریتانیایی توسط مترجمانی چند به فارسی ترجمه شده است. در میان آثار پر شمار جان برجر که شامل شعر، رمان، فیلمنامه و نقد هنری میشوند، بیشک دو اثر تاثیرگذار او، شناخته شدهتر و مورد توجهتر بودهاند؛ یکی رمان «جی» که در سال ۱۹۷۲ برای او جایزهی «بوکر» را به ارمغان آورد و دیگری مجموعه تلویزیونیِ «شیوههای دیدن» که بعدها بحثها و نقطه نظرات مطرح شده در آن، در کتابی به همین نام منتشر شد.
هرچند کتابهای داستانی جان برجر به تازگی مورد توجه مترجمین و ناشرین ایرانی قرار گرفته و در ۲ سال اخیر تعدادی از آنها به فارسی ترجمه شده است، اما واقعیت این است که در ایران جان برجر، بیشتر به واسطهی ترجمهی نقدهای هنریاش شناخته شده است. خصوصا کتاب «شیوههای دیدن» او، بارها توسط مترجمان و ناشران مختلف ترجمه و منتشر شده است، تا جایی که در حال حاضر چهار نسخه متفاوت از این کتاب با اسامی کمی متفاوت در کتابخانهها و کتابفروشیها ارائه میشود:
• شیوههای نگریستن / ترجمه غلامحسین فتحاله نوری / انتشارات ویژه نگار / ۱۳۸۸
• شیوههای نگاه / ترجمه هوشمندویژه / انتشارات بهجت / ۱۳۹۰
• راههای نگریستن / ترجمه میثم سامان پور / انتشارات رخداد نو / ۱۳۹۳
• شیوههای دیدن/ ترجمه زیبا مغربی / انتشارات شورآفرین / ۱۳۹۳
هرچند ترجمهی فتحاله نوری از این کتاب به نظر خوب و قابل اعتنا میآید و نیاز به ترجمههای دوباره از این کتاب را با پرسش مواجه میکند (البته فصلهایی از این کتاب در این ترجمه حذف شده است)، اما این تعدد ترجمه و کتابهای ترجمه شدهی دیگرِ برجر در چند سال اخیر به خوبی نشانگر نفوذ و تاثیر آرای او در نسل جوان دارد و هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۵۰ سال توانسته اهمیت و تازگی خود را حفظ کند. کتاب «شیوههای دیدن» که بر اساس یک برنامهی تلویزیونی چهار قسمتی شکل گرفته، هفت فصل دارد که از این هفت فصل، سه فصل آن فقط به تصاویر اختصاص یافته است.
در فصل نخست این کتاب، جان برجر فرایند دیدن و ادراک را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و تاثیر دانش و آگاهی ما بر شیوههای دیدن را بسط میدهد. پژواک آرای نظری والتر بنیامین در باب عکاسی را در این فصل به خوبی میتوان شنید، به خصوص هنگامی که بحث بر سر بازتولید عکاسانه و نقش آن در تغییر معنای اثر است. فصل سوم در مورد نقاشیهای بدن برهنه است و اینکه چگونه این نقاشیها در طول تاریخ به شکلی نظاممند با تبدیل کردن زنان به ابژه میل و بازنمایی، از این بیان سود بردهاند. در ادامه برجر آشکار میسازد که چگونه بازنمایی حال حاضر در عکاسی در حال بسط و گسترش همین رویکرد و دیدگاه است.[۱] تاثیر نظرات برجر در این فصل را آشکارا میتوان در آرای منتقدان هنری فمینیست در سالهای بعد دید. فصل پنجم که در مورد ارتباط بین پول، مالکیت و نقاشی رنگ روغن است، آشکارا سویههایِ سیاسیِ نگاه برجر در نقد جهان سرمایهداری را آشکار میکند. برجر با بسط همین نگاه در فصل آخر، این انتقادات را با تمرکز بر جهان تبلیغات و عکاسی تبلیغاتی پی میگیرد. نگاه نقادانه جان برجر به جامعهی مصرفی در پارهای موارد به نتیجهگیریهایی شعاری و احساسی ختم میشود که در میان بسیاری از منتقدان چپ رایج است. برای مثال آنجا که جان برجر اشاره میکند در مواجه با تبلیغات تنها دو واکنش رخ میدهد: یا فرد با رؤیاپردازی، سرخوشانه تمام و کمال به تبلیغات تن میدهد و از درماندگی در برابر آن، ظاهرا میگریزد و یا به لحاظ سیاسی برانگیخته شده و برای برانداختن سرمایهداری تلاش میکند.[۲]
هرچند کتاب «شیوههای دیدن» سرشار از اشاره به عکاسی و نقش آن در فرایند تولید معناست، اما بسیاری از آرای برجر در مورد عکاسی در این کتاب، با نگاهی بسیطتر و دقیقتر در کتاب «دربارهی عکاسی» سوزان سانتاگ، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با توجه به تاریخ نگارش مقالههای «دربارهی عکاسی» سوزان سانتاگ (شروع نگارشش یک سال بعد از مجموعهی تلویزیونی شیوههای دیدن بود.) به قطع میتوان تاثیر نظریات برجر را در کتاب «دربارهی عکاسی» سانتاگ بازیافت.
علاقه و تمرکز جان برجر در نقد و تحلیل عکاسی به کتاب «شیوههای دیدن» ختم نمیشود. در کتاب «دربارهی نگریستن» که از مجموعه نقدهای جدا از هم برجر در مورد آثار هنرمندان تشکیل شده، برجر در مورد عکاسی، آثار عکاسان از پل استرند و آگوست ساندر گرفته تا عکاسان جنگ چون دان مککالین را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و همچنین در پاسخ به کتاب «دربارهی عکاسی» سانتاگ، نقطه نظرات خود در مورد این کتاب و در وجهی کلیتر در مورد عکاسی را در نوشتهای نه چندان بلند شرح میدهد. با این وجود در کتاب «درک عکس» است که تمام مقالات جان برجر که تنها با تمرکز بر خود عکاسی و عکاسان نوشته شده، توسط جف دایر، جداگانه جمعآوری شده است. در این کتاب علاوه بر مقالات قبلی برجر در مورد عکاسی که در دو کتاب «دربارهی نگریستن» و «شیوه دیگری برای گفتن» نیز آمده، مقالات دیگری که او در نقد عکاسان و نمایشگاههای عکس در کاتالوگها و مجلات نوشته، گردآوری شده است. خوشبختانه هر سه این کتابها با ترجمههایی کم و بیش قابل اعتنا به فارسی ترجمه شده است:
• دربارهی نگریستن / ترجمه فیروزه مهاجر / انتشارات آگه / ۱۳۸۰
• شیوه دیگری برای گفتن / ترجمه پریسا دمندان / انتشارات قو / ۱۳۸۳
• درک عکس / ترجمه کریم متقی / انتشارات زبان تصویر (پرگار) / ۱۳۹۳
هرچند بسیاری از مترجمان ترجیح دادهاند جان برجر را به جان برگر ترجمه کنند[۳]، تعدد کتابهای ترجمه شده از این نویسندهی واحد، به خوبی نشان از عمق و تاثیرگذاری نظرات او دارد. مجموعه تلویزیونی «شیوههای دیدن» برجر هنوز در کنار کتابهای او منبعی دانشگاهی در بحث تجزیه و تحلیل تصویر است و اگرچه دوبلهی آن به فارسی موجود نیست اما بسیاری تحت تاثیر این مجموعهی تلویزیونیِ موفق، تلاش کردند تولیدات مشابهی را (حداقل از لحاظ تشابه اسمی هم که شده[۴]) قبل و بعد از انقلاب بر روی آنتن برند. این مجموعهی تلویزیونیِ برجر را به آسانی میتوان از سایتهای شناخته شدهی اشتراک گذاری فیلم، به راحتی و به شکل رایگان بارگذاری کرد و دید. اگرچه دوستداران برجر امروز در غم از دست دادن او سوگوار هستند، ولی تعداد مقالات و کتابهای مهم و به خصوص آرای نافذ بسیاری که به جهان نقد هنرهای تجسمی در مدت زندگی نه چندان کوتاه، اما بسیار پربار ۹۰ سالهاش، هدیه داد، برجر را برای همیشه در یادها جاودان خواهد کرد. یادش گرامی.
پی نوشت:
۱. این فصل و فصلهایی که به تصاویر اختصاص یافتهاند، در برخی از ترجمههای فارسی ترجمه و ارائه نشده است. از این منظر کاملترین ترجمه را کتاب «شیوههای دیدن» با ترجمه زیبا مغربی ارائه میدهد.
۲. جهان تبلیغات، چندین دهه پس از نظریات برجر نشان داده که جهانی بسته نیست و قادر است خود را در برابر نقدهای بی امان اصلاح، پیچیده و سرشار از خلاقیت کند. علاوه بر این، تبلیغات همیشه در خدمت جهان سرمایهداری نبوده و مخالفان آن نیز از تبلیغات به تناسب خود بهره گرفتهاند. شاید در مخالفت با برجر میتوان گفت برای برخی از بینندگان، لذتی که در دیدن یک تبلیغ خوب هست، در لذت خریدنِ محصولِ (تبلیغ شده در) آن تبلیغ نیست و دیدن یک تبلیغ خوب همیشه به معنای رشک بردن و خیال پردازی با محصول یا جهانِ آن تبلیغ نیست.
۳. شاید اگر کلمه «جان برجر» را گوگل کنید چنین ترجیحی کاملا موجه به نظر برسد. این هم از طنز تلخ روزگار است که در گوگل اسم جان برجر، منتقد سر سخت تبلیغات و جامعه مصرفی، با تصویر تبلیغاتی همبرگر مواجه شویم.
۴. برنامهای دربارهی هنرهای تجسمی به اسم «شیوههای دیدن» از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ از تلویزیون ملی ایران پخش میشد که مجری، نویسنده و طراح برنامه آن، آیدین آغداشلو هنرمند و منتقد شناختهشدهی ایرانی بود.