ممکن است عکاسی مد به خاطر مخاطب زیاد، دستمزد بالا و زندگی بینالمللی مسحورکننده، همچون یکی از حرفههای طلایی به نظر رسد. ولی به ازای هر عکاس مدی که به مجلهای سطح بالا راه مییابد، هزاران شخص دیگر آگهی مد، عکاسی هنری یا پرتره افراد مشهور یا حتی کار پاپاراتزی را برای امرار معاش انجام میدهند.
کلیو مکنیکول، سردبیر عکس مجله Allure، گلوریا کاپلتی، کارگزار عکس، و اوا میولر، عکاس مد نیویورکی، موافقند که وارد این صنعت شدن میتواند سخت باشد. ولی آنها نکاتی درباره داشتن مجموعه آثار، ارایه کار به سردبیران عکس مجلات، انتخاب آژانس عکس مناسب و حتی به نمایش درآوردنشان در یک گالری برای تازهکارها دارند.
ساختن مجموعه آثار
مهمترین ابزار یک عکاس مجموعه آثارش است، و این موضوع به خصوص برای تازهکارهایی که موقعیت ثابتی ندارند صدق میکند. کلیو مکنیکول، سردبیر عکس مجله Allure، که هر ماه حدود ۵۰ مجموعه ناخواسته دریافت میکند، میگوید: «در اطراف میپلکند، میدانم چقدر سخت است که وارد حرفه شوند.» Conde Nast's Allure با چاپ حدود ۹۰ هزار نسخه در ماه شروعی برای تازهکارهایی است که میخواهند کارشان دیده شود. «اگر آن شخص را نشناسم، ازشان میخواهم چند تا از کارهای خوبشان را برایم بفرستند. معمولا فقط افرادی را میبینم که با توصیهنامه از طرف کسی که میشناسم میآیند.»
بسیاری از عکاسان دریافتند وبسایت، برای نشان دادن تعداد نسبتا زیاد عکسها، هزینه کمی دارد. اوا میولر، عکاس زیبایی و مد متولد مونیخ که به مدت ۱۰ سال در منهتن کار و زندگی میکند، تذکر میدهد ویرایش کامپیوتری هم روشی برای پایین نگه داشتن هزینههای روتوش و چاپ است.
ولی با وجود مزیت این رسانه، بیشتر حرفهایهای صنعت، پیش از آنکه استخدامت کنند، همچنان نیاز خواهند داشت به شیوه قدیم کتابچه یا کاتالوگت را ببینند. به هر نحوی از وبسایت به عنوان کارت معرفیتان استفاده کنید ولی زمانی که برای ملاقات با شما تماس میگیرند چیزی [نسخه چاپی] برای ارایه داشته باشید.
در بهترین حالت عکاسان مد زیادی تصویر روشن و واضح از عکس شفاف ۵×۴ اینچ را برای نشان دادن آثارشان انتخاب میکنند. اگر کار منتشر شده دارید تکههای جدا کرده از مجلات یا روزنامهها عالی هستند. ولی کیفیت مناسب، با چاپ ۱۰×۸ اینچ هم خوب است. دست کم ۲۰ نمونه را در کتابچهتان داشته و آماده باشید تا برای حداقل یک هفته ارائهشان کنید.
کلیو مکنیکول، کسی که معتقد است با دیدن سه عکس میتواند بگوید آیا سبک عکاس را دوست دارد یا نه، میگوید: «دوست دارم رد مشترکی را در کتابچه ببینم. داستان بگویید. نه اینکه لزوما تمام تصویرها به هم مربوط باشند، بلکه دوست دارم بعد از اتمام، حسی به من منتقل شود که شخصیت عکاس را در میان تصویرها دیدهام.»
تصویرهایی که برای ارایه انتخاب میکنید باید از نظر مضمون مرتبط با کاری باشد که میکوشید به دست بیاورید – به عنوان مثال اگر برای آگهی ماهیگیری میروید عکسهای طبییعت بیجان یا تولیدات [مرتبط] مناسباند. ولی همچنین یکی دو عکس دیگر در میان آثارتان بگذارید تا حوزه کاریتان را نشان دهید. پرترههای قوی همیشه گزینه مطمئنی هستند، چرا که در ذهن تماشاچی میمانند.
به محض اینکه مجموعه آثارتان را تهیه کردید، چالش بعدی یافتن سردبیر عکسی است که شما را به کار بگیرد.
انتخاب سردبیر عکستان
کلیو مکنیکول میگوید: «بیشتر افرادی که با من تماس میگیرند تحقیقی در این زمینه نکردهاند، که بزرگترین اشتباه دنیاست. مهمترین کاری که آدمها باید انجام دهند تحقیق است. آنها باید بدانند این مجله چه کار میکند، و در نظر بگیرند با توجه به کاری که انجام میدهی چطور میتوانی آثارشان را به کار ببری. دست کم باید نام سردبیر عکس را بدانند.»
وقتی کارتان را به سردبیران عکس ارایه میدهید به خاطر داشته باشید که در حال «نشان دادن» هستید نه «به فروش رساندن». سردبیران تقریبا هرگز عکس به خصوصی که پیش رویشان میبییند را نمیخرند؛ آنها به دنبال عکاسی میگردند که بتواند کارهای آینده را انجام دهد. شما میبایست در ارسال آثارتان سماجت نشان دهید، و در انتخاب آنچه که برای ارایه آماده میکنید بیرحم باشید.
بهترین راه برای جلب توجه سردبیر این است که کارهایی که در گذشته منتشر شده را نشان دهید. ولی حالت برعکس هم وجود دارد. اوا میولر میگوید: «چون عکاسان زیادی وجود دارند، بسیاری از مجلات نسبت به این موضوع واقعن سوءاستفاده میکنند. چند مجله بودجه مناسبی دارند، ولی بسیاری از مجلات فقط مخارجتان را جبران میکنند، آنها پولی بابت وقتتان یا چیزهای دیگر نمیدهند. و بسیاری از مجلات اصلن چیزی نمیپردازند.» مکنیکول میگوید دستمزد مجله Allure از روزی ۳۵۰ دلار، برای عکاسان گمنام، شروع میشود و برای کار وسیع تا ۱۳۰ هزار دلار افزایش مییابد.
یک عکس متنی همچون مقالههای کوتاه یا بلند است، و سردبیران عکس به دنبال تصویرهای موجزی هستند که آشکارا با فکر و احساسات ارتباط میگیرند. به عنوان مثال پرتره افراد مشهور باید بعدی از کاراکتر فرد را نشان دهد؛ تقریبا آن بخشی که هماهنگ با نمایه نوشته شده همراهش است. هر ماه مجلات زنان در سراسر جهان صدها عکس میخرند – به طور نمونه زنان جوانی که در حال تفریح با نامزدشان هستند، ]بعضی هم[ با دوستانشان به پاتوق خود میروند، یا شاید تنها توی خانه با وسایلشان در حال گردگیریاند – که تمامشان احساسی را به طور عادی بیان میکند و مرتبط با طرح مقالهها هستند. اگر کارتان به طور واضح حرفش را بزند شما فرصت بسیار بهتری از سردبیران عکس کسب خواهید کرد تا با تصویرهای گنگ و دو پهلو.
زمانی که کارتان را ارایه میدهید این نکات را به یاد داشته باشید:
– با مجله مربوط تماس بگیرید و نام کسی که نظرش درباره کار باید مورد ملاحظه قرار داد را دریافت کنید.
– روی همه کارها نام و شماره تماستان را بچسبانید.
– آثار چاپی یا شفاف (transparency) را بفرستید، و نه اصل آثار را.
– اگر میخواهید آثارتان برگردانده شود همراهشان پاکت تمبردار با آدرس پستیتان را بفرستید.
اوا میولر آخرین هشدارش را در رویارویی با مجلات میدهد: «چیز بد دیگر سالها پول دریافت نکردن است – ماهها و ماهها و ماهها. بعضی از مشتریها در این زمینه که عکاسان زیادی آن بیرون هستند واقعا سوءاستفاده میکنند: آنها مجبورتان میکنند کل هزینه را از جیب خودتان بپردازید، آنها تصویرهایتان را تغییر میدهند و زمانی که منتشر میشود به شما چیزی نمیگویند. گاهی با عکاسان واقعا بیادبانه رفتار میکنند.»
راهی برای اجتناب از تماس با سردبیران عکاسی وجود دارد: راهش این است که به آژانس عکس مراجعه کنید تا فروش آثارتان را به نمایندگی از شما انجام دهد.
پیدا کردن کارگزار عکس
آژانسهای عکس برای این هستند که با مشتریها ارتباط بگیرند و آثار عکاسان را به نمایندگی از آنها به فروش میرسانند. آنها به سود همه هستند، از عکاسان تازهکار، که ممکن است تماسهای کاری زیادی نداشته باشند، تا حرفهایهای باتجربه، که سرشان شلوغتر از آن است که خودشان مراقب مسایل مالی باشند.
گلوریا کاپلتی کارگزار سازمان مدیریت هنرمندان (MSO) در منهتن است، که نمایندگی عکاسان مد مطرحی همچون استیون کلین، میکلآنجلو دی باتیستا، استفان سدانویی و الکسی های را بر عهده دارد.
او میگوید: «اول از همه مهم است که شناخته شوید و یک آژانس در تماس روزانه با مشتریها و ناشران است. این بهترین راه برای یک عکاس جوان است تا بتواند رابطهای با آنها داشته باشد، چون معمولن یک عکاس مشغول عکسبرداری است، و کارگزار مشغول گفتگو با مشتریها میشود. و این چنین باید باشد. معمولا عکاس وقت کافی برای پرداختن به همه چیز را ندارد.»
آژانسها همچنین میتوانند کارتان را در چندین بازار مختلف به فروش برسانند، همچون ناشری کوچک عمل میکنند و مشاوره کاری میدهند. آژانسهای زیادی وجود دارد – و عکاسان بسیار زیادی – که کاپلتی میگوید پیش از آنکه خط مشیتان را مشخص کنید مهم است تحقیق کنید که کدام یک امکان دارد برایتان مناسب باشد.
میگوید: «یک عکاس جوان باید هدف آنها را بفهمد، از این نظر که هدفهای شخصیشان مسیری که عکاس میخواهد طی کند را معلوم میکند. هر کس یک جور است.»
کارگزاران توصیه میکنند نخستین تماستان با آنها را به قدری جدی بگیرید که انگار مصاحبه کاری است. همچنین باید در نظر داشته باشید آیا آنها قبلا نمایندگی کسی که سبکش به طور قابل ملاحظهای مشابه سبک خودتان است را داشتهاند – ممکن است کار کافی برای هر دوی شما وجود نداشته باشد، و عکاس دیگر میتواند از این رقابت منزجر شود.
آژانس عکس تنها جایی نیست که میتواند کارتان را بفروشد. اگر علاقمندید به جای گرفتن کار بازاری روی نگاه شخصیتان تمرکز کنید، میتوانید برگزاری نمایشگاه در یک گالری عکاسی هنری خوب را هم در نظر بگیرید.
فراهم کردن گالری
سابقا کنجکاوی علمی به خاطر نداشتن ارزش هنری مورد انتقاد بود، اکنون عکسها یکی از داغترین عرصههای حاصل در بازار هنر زیبای جهان هستند.
هنگامی که چاپهای ژلاتین نقرهای اساس عکاسی هنرهای زیباست، علاقهتان را در عکسهای معاصر که از روشهای قدیم بهره میبرند (مثل داگرئوتیپهای چاک کلوز) به اندازه شیوههای چاپ امروزین، شامل سیباکروم و چاپ سی (c-prints)، خواهید یافت.
همچون هر جوینده کار هنری بعید است که عکاسی هنری هزینه زندگیتان را برای سالهای زیادی بپردازد. گرچه بسیاری از هنرمندان آثارشان را به صورت مستقیم از طریق اینترنت به فروش میرسانند، توجه منتقدان و فروشهای عالی از رابطه با گالری میآید. در عین اینکه اکنون در بیشتر شهرهای بزرگ دست کم یک گالری عکس وجود دارد، مرکز بازار عکس هنری جهان در نیویورک است. منهتن حدود ۱۰۰ گالری در رابطه با چاپ عکس را به رخ میکشاند و قیمتها در آنجا به بالاترین حد خود میرسند. لیست جامعی از گالریهای نیویورک و کشورهای دیگر در وبسایتهای عکس که راهنمای لیست را دو ماه یک بار منتشر میکنند، همچونAssociation of International Photography Art Dealers، در دسترس است.
پیش از آنکه با کارتان به گالریها بروید، باید تماس بگیرید و جزییات عملکردشان را بپرسید. بسیاری از گالریها فقط در زمانهای مشخصی از سال کارهای تازه را بازنگری میکنند، و حتی برای ورود از در بعضی مکانها نیاز به توصیهنامه از طرف فردی شناخته شده، برای گردانندگان گالری، دارید. (گاهی مطرح کردن نام منتقدی معروف یا مدیر موزه کمک میکند، حتی اگر رابطه کمی با آنها داشته باشید.)
اگر گالری علاقه به همکاری با شما به عنوان هنرمند دارد، احتمالا میخواهد نمونههایی از کارتان را ببیند. حتی با وجود داشتن یکی دو تصویر بسیار جالب در مجموعه آثارتان، گالری میخواهد بداند که شما مجموعه آثار بالغ با استاندارد محکم دارید. به یاد داشته باشید بسیاری از هنرمندان، به سادگی با قرارگیری آثارشان در موجودی اتاقپشتی به گالری میپیوندند، جایی که به مجموعهداران مشخصی نشان داده خواهد شد، نه در یک نمایشگاه عمومی؛ به همه نمایشگاه انفرادی پیشنهاد نمیشود.
مهمترین چیزی که در مورد کار با گالری باید به یاد داشته باشید این است که رابطه تجاری مناسبی را حفظ کنید. هر عکسی که به گالری می دهید را شما باید قیمتگذاری کنید –نه آنها- و باید بفهمید کی و چطور میتوانید انتظار حقالزحمه از فروش دو عکس را داشته باشید. معیار این است که هنرمند ۵۰ درصد از قیمت هر عکس را دریافت میکند.
شما باید درباره این موضوع که آزادید تا با گالریهای دیگر رابطه داشته باشید یا انحصارطلبی گالریتان هم مذاکره کنید. برای مثال اگر گالری نیویورکی دارید ولی بعد ترتیب دادهاید تا نمایشگاهی در لسآنجلس داشته باشید، گاهی گالری نیویورکی انتظار تخفیف دارد (معمولا ۱۰ درصد). در هر صورت، در عوض از آنها انتظار میرود تا به جزییاتی مانند کاغذبازیها و ارسال کالا رسیدگی کنند. هر رابطهای میان هنرمند و گالری منحصر به فرد است، و شما باید زمان عقد قرارداد تا جای ممکن پول زیاد کسب کنید.
منبع:
Fashion.net