جایزهی نخست دورهی سیزدهم این جایزه نصیب آلسیو رومنزی (ایتالیا، ۱۹۷۴) عکاس آژانس عکس کوربیس شد. مجموعهی او با نام «سوریه: کودکان بین خطوط» بر روی شرایط زندگی کودکان سوری در میان ناآرامیها و درگیریهای خشونتبار این کشور متمرکز شده است. به گفتهی سازمان ملل نیمی از آوارگان و مهاجرانی که به دلیل خشونتها مجبور به ترک خانههای خود شدهاند کودک هستند که شرایط اخیر در آن کشور وضعیت آموزش، بهداشت و حتی امنیت جانی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. در مشهورترین عکس این مجموعه دختربچهای را میبینیم که دست پدرش را گرفته و در میان مردان مسلح در یک بیمارستان شهر حلب به انتظار رسیدن نوبتش برای رفتن نزد پزشک ایستاده است.
«هند: زندگی روی طناب» عنوان مجموعهای تکاندهنده از آبیجیت ناندی (هند، ۱۹۷۷) است و به یکی از حساسترین موضوعات معاصر در جامعهی هند میپردازد و موفق به کسب رتبهی دوم شده است. طبق آمار رسمی حدود ۷۰ درصد جمعیت هند که ۴۰ درصد آنها را کودکان تشکیل میدهند زیر خط فقر زندگی میکنند و براساس آمار سازمان ملل بیش از ۲۹ میلیون کودک هندی ۵ تا ۱۴ ساله مجبور به کارکردن هستند. ناندی در این مجموعه گوشههایی تلخ از زندگی روزانهی این کودکان که به عنوان بندباز، شتربان، گدا و … در نقاط مختلف هند از بمبئی تا بیهار و اتراپرادش و راجستان مشغول فعالیت هستند را به تصویر کشیده است تا نشان دهد تنها سرنوشت شمار اندکی از کودکان هندی شبیه هنرپیشهی فیلم میلیونر زاغهنشین از آب درمیآید.
جایزهی سوم سیزدهمین دوره هم از آن مجموعهای به نام «نروژ: بدترین روز زندگی آنها» کاری از آندریا جستوانگ (نروژ، ۱۹۸۱) عکاس آژانس عکس مومنت شد. این مجموعه داستان سرکشی عکاس به زندگی تعدادی از نوجوانانی است که اواسط تابستان ۹۰ از حادثهی مرگبار تیراندازی یک راستگرای افراطی در جریان گردهمآیی حزب چپگرای حاکم نروژ برای نوجوانان در یک جزیرهی کوچک در نزدیکی اسلو جان به در بردند ولی کماکان با زخمهای روحی و جسمی ناشی از آن حادثهی دلخراش که به مرگ ۶۹ نوجوان انجامید دست و پنجه نرم میکنند. به گفتهی عکاس او قصد داشته با کار روی این مجموعه توجه جامعه را به درد و رنجهایی که این نوجوانان به واسطهی این تراژدی خشونتبار در نخستین مقاطع زندگی خود با آن درگیر شدهاند جلب کند.
لیرک پوشل (دانمارک، ۱۹۸۴) جایزهی چهارم را با مجموعهای به نام «آمریکا: کودک زیبا» از آن خود ساخت. او که برای عکاس آژانس عکس مومنت کار میکند، در این مجموعه به سراغ برخی خانوادههای آمریکایی در آلاباما، جورجیا و کارولینای جنوبی رفته است که دختران کم سن وسال خود را با آرایش و لباسهایی شبیه عروسکها و مدلهای سالنهای مد و فشن آراسته میکنند تا در مسابقات و کارناوالهایی که به همین منظور برپا میشود شرکت دهند. ظاهرا چنین رفتاری از سوی این خانوادهها که در سراسر آمریکا در سالهای اخیر رو به افزایش بوده تحت تاثیر یک برنامهی تلویزیونی پرطرفدار با مضمونی مشابه صورت میگیرد که البته به زعم بسیاری از مخالفان و منتقدین میتواند نوعی کودکآزاری هم تلقی شود.
اما علاوه بر عکاسان حائز رتبه هیات داوران هشت مجموعه اثر را نیز به عنوان شایستهی تقدیر معرفی کردند که در میان آنها اثری از حسین فاطمی هم به چشم میخورد. این فتوژورنالیست ۳۳ سالهی ایرانی با مجموعهای به نام «سومالی: جنگ، گرسنگی و مرگ بیپایان» برای آژانس عکس پانوس نگاهی داشته بر زندگی کودکان سومالیایی که هر روز با خطر مرگی که از یک سو ناشی از گرسنگی و از سوی دیگر ناشی از خشونتهای مسلحانه است دست و پنجه نرم میکنند. سومالی سالهاست که درگیر جنگ داخلی فرسایشی و ویرانگری شده و هنوز دولت مرکزی بر بخشهای وسیعی از کشور تسلط ندارد و گروههای مسلح شورشی با دستهبندیهای مختلف در نقاط مختلف کشور حکمرانی میکنند. نتیجهی تمام این منازعات و درگیریها یکی از بدترین شرایط زندگی اجتماعی در جهان را موجب شده است به طوریکه مردم سومالی برای تامین نیازهای اولیه همچون خوراک و امکانات بهداشتی با مشکلاتی طاقتفرسا روبرو هستند.
مجموعهی دیگری تحت عنوان «مولداوی: کودکان تنها در خانه» از آندریا دایفنباخ (آلمان، ۱۹۷۴) نیز شایستهی تقدیر شناخته شده است. این مجموعه دربارهی مشکل دوری شمار زیادی از کودکان مولداوی از والدینشان است که برای کار و امرار معاش مجبور به دوری از خانه هستند. طبق بررسیهای دولتی تقریبا یک کودک از هر سه کودک اهل مولداوی در شرایط دوری از پدر یا مادرش زندگی میکند و حتی گاهی که پای پدربزرگ یا مادربزرگی در کار نیست فرزندان بزرگتر وظیفهی نگهداری از فرزندان کوچکتر را بر عهده میگیرند.
دایانا مارکوزیان (روسیه، ۱۹۸۹) که مقیم آمریکا و یکی از استعدادهای جوان منتخب آژانس گتی ایمجز هم هست با مجموعهای به نام «چچن: بازگشت به مذهب» که به عنوان یکی دیگر از مجموعههای شایستهی تقدیر شناخته شده در اقامت ۷ ماههی خود در چچن طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ سعی کرده تا جلوههایی از حضور دوبارهی مذهب در زندگی نوجوانان و جوانان چچن را به تصویر کشد. جمهوری چچن که اکنون بخشی از فدراسیون روسیه به حساب میآید در زمان شوروی بخشی از آن کشور شد و طبق قوانین آن زمان با ممنوعیت مذهبی روبرو بود ولی اکنون دولت خودمختار این منطقه به رهبری رمضان قدیرف از مدتی پیش برنامههایی را برای ترویج دوبارهی شئون مذهبی در جامعهی چچن به اجرا گذاشته است.
مجموعهای با نام «هند: فاجعهی دیروز تراژدی امروز است» از آلکس ماسی (ایتالیا، ۱۹۸۱) عکاس آژانس عکس کوربیس دیگر مجموعهی شایستهی تقدیر داوران لقب گرفته است. این مجموعه، که پیش از این برندهی جایزه کتاب PhotoEvidence هم شده بود، به فاجعهی انفجار در کارخانهی تولید مواد شیمیایی آمریکایی یونیون کارباید در حومهی شهر بوپال، مرکز ایالت مادهاپرادش هند در آذرماه ۱۳۶۳ اشاره دارد که با انتشار ۴۰ تن انواع گازهای سمی بر فراز آسمان شهر سبب مرگ بیش از ۲۵ هزار نفر، مصدومیت و معلولیت تعداد بسیار بیشتری از اهالی شهر و همچنین آلودگی خاک و منابع آب منطقه شد.
میشل سنک فتوژورنالیست اهل آفریقای جنوبی که سالهاست در انگلیس زندگی میکند هم در این دوره به عنوان شایستهی تقدیر دست یافته است. او در مجموعهی خود با نام «بریتانیا: بدن من متعلق به خودم است» این موضوع را دستمایهی کارش قرار داده که نوجوانان از چه سنی بالغ محسوب میشوند و میتوانند کنترل بدن خود را برای تصمیمگیری و پذیرش مسئولیت جهت انجام جراحیهای زیبایی در دست داشته باشند. به گفتهی عکاس او سعی کرده در این مجموعه تنها در نقش ناظری بیطرف حاضر باشد و دست به قضاوت در مورد این تمایلات و خواستهها برای تغییر فیزیکی و داشتن بدنی کاملتر با متوسل شدن به جراحیهای زیبایی نزند. ظاهرا این مساله در بریتانیا در حال تبدیل شدن به یک پدیده و نوعی بحران اجتماعی همهگیر است و سن انجام چنین جراحیهایی تا ۱۵ سالگی هم رسیده است.
آسا یوشتروم (سوئد، ۱۹۷۶) که برای عکاس آژانس عکس مومنت کار میکند، با مجموعهی «غنا: بچههای جادوگر» یکی دیگر از عکاسان شایستهی تقدیر این دوره است. در سالهای اخیر موج بزرگی از خشونت ناشی از تغییرات آب و هوایی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجب ناامیدی و سرخوردگی مردم در برخی از مناطق آفریقایی شده است. مردم در این مناطق در جستجوی دلیلی برای پدیدههایی چون خشکسالی، کمبود محصولات کشاورزی، خشک شدن چشمهها، بیماریهای همهگیر، ناپدید شدن احشام و ثروت ناگهانی در کنار فقر شدید میگردند و در این مواقع معمولا از روی کمسوادی و ناآگاهی به خرافات پناه میبرند.
کریستین ورنر (آلمان، ۱۹۸۷) عکاس آژانس عکس laif با مجموعهای به نام «ترکیه: مراسم ختنه» به عنوان یکی دیگر از مجموعههای شایستهی تقدیر معرفی شده است. هر سال حدود یک و نیم میلیون پسر اهل ترکیه با ختنه شدن به عضویت رسمی جامعهی بزرگسالان آن کشور درمیآیند. معمولا مراسم ختنه شدن پسران در ترکیه با آداب و رسوم و حتی نوع پوشش خاصی برای پسر همراه است و به ویژه میان خانوادههای سنتی و مذهبی با تشریفات خاصی برگزار میشود. والدین، خانواده و دوستان از چند روز قبل برای شرکت در این مراسم برنامهریزی میکنند. گفته میشود برای پسران ترکیه این مراسم در کنار ازدواج و خدمت سربازی از جملهی مهمترین رویدادهای تمام دوران زندگیشان به شمار میآید.
—
از همکاران محترم رسانهای، سایتها، وبلاگها و نشریات چاپی و اینترنتی خواهشمندم حق نشر این مطلب را برای سایت عکاسی محفوظ بدانند و در صورت نیاز به ارجاع، حتما مطابق «آییننامه بازنشر مطالب سایت عکاسی» عمل کنند.
واقعا دست آقای کاوه بغدادچی درد نکنه ….
موفق باشید