عکس راست: فرشته اصلاحی. از مجموعه «افکار پرواز»، مقام سوم دسته «ورزشی» بخش مجموعهعکس ورلدپرس فتو ۲۰۲۱
عکس چپ: ابراهیم نوروزی. از مجموعه «اعدام در ایران»، مقام دوم دسته «مسائل معاصر» بخش مجموعهعکس ورلدپرس فتو ۲۰۱۲
«افکار پرواز» (Thoughts of Flight) عنوان مجموعهعکسی از فرشته اصلاحی است که در مسابقه مطبوعاتی جهان (ورلد پرس فوتو ۲۰۲۱) رتبه سوم بخش مجموعهعکس ورزشی را کسب کرد.
این داستان تصویری تلاش یک پارکورکار برای بازیابی خود بعد از مصدومیتش در پرش از ارتفاع در یک مسابقه محلی و بدون استانداردهای لازم در سال ۱۳۹۲ را نشان میدهد.
از زمان انتشار این داستان ورزشی، جملاتی هر چند کوتاه و زیر لب از مخاطبان عکاسی به گوش میرسید که در این عکسها نه اتفاقی رخ داده و نه موضوع خاصی را روایت میکند و تا کنون مشابه آن دیده شده و همهی قصه قابل حدس زدن است.
اما بیتردید اتفاقی در فریم ها رخ داده است که مورد توجه هیأت داوران و توانایی پس زدن هزاران عکس ورزشی از سراسر دنیا را داشته است.
داستان در حین تلاش سعید برای بهبود یافتن و به امید دوباره پریدن، مؤلفههایی با خود همراه دارد که نشان از مسألهی تغییر است. تغییر در تفکر و سبک زندگی نسل امروز و حرکت به سمت مصالحه و تلاش برای گذر وضعیت موجود از نشانههاییست که به موازات قصه اصلی در جریان است.
منطقهای که عکاس دست به تولید این اثر زده است به بام نفتی ایران مشهور است که روزانه صدها هزار بشکه نفت از این منطقه استخراج میشود: گچساران از شهرهای کمبرخورداریست که مانند هزاران شهر و روستای دیگر حمایت از ورزشکارانش به سختی انجام میشود و در بسیاری از مناطق از کمبود امکانات نیز رنج میبرند.
ریشهی داستانِ بیبالیِ سعید رامین به قبل از حادثهی سقوط برمیگردد. جایی که عشق ورزشی هیجانانگیز، زودتر از امکاناتش وارد مناطق محروم شد و تأمین زیرساختهای ورزشی نتوانست به سرعتِ حرکات دست و پاهای سعید برای یاری رساندن به او و هزاران شاگردش به گچساران و دوگنبدان برسد.
در گفتوگویی که سعید با خبرنگاری دربارهی آسیبدیدگیاش میکند، برگزاری فستیوال پارکور در محلی نامناسب وعدم تأسیس فدراسیون این ورزش در ایران را مسبب ضایع نخاییاش میداند. او ورزشکاری است که مدرک مربیگری دارد ولی بیمه نیست.
اما داستان در قالب تصویر چگونه امید به پرواز را برایمان قصهگویی میکند که از پلک زدن، تنها توانایی سعید در بستر بیماری، تا پرواز با افکارش روی آب را به تماشا بنشینیم.
بسیاری از داوران مسابقات جهانی از طریق رسانهها به مطالعهی کشورها میپردازند. ایران نیز جزء سرزمینهایی است که از نگاه غرب و رسانهها، عملکرد مردمانش در مواجهه با برخی قوانین کشور منتقدانه است و برای تحقق آرمانهای خود تلاش میکنند. رسانههای خارجی نیز با دقت رفتار و اعتراضات آنها را مورد بررسی و آنالیز قرار میدهند و با انتشار تصاویر اجتماعی، گامی در تحقق آنچه مردم یک سرزمین به جهت تغییر در رویه زندگی میخواهد بر میدارند.
«افکار پرواز» با تصویر سعید روی ویلچر و پرنده شکاری که امید رهایی از بند پایش در تصمیم صاحبش است شروع می شود. شروع مجموعهعکس با خیز و پرش پرندهای است که مهاجم، شکارچی و دارای بال و پاهای قوی است و تداعیکنندهی گذشتهی پرتحرک سعید است.
تصویر دوم خاکوبی را در میانهی کادر بر تن زخمی در حال التیام سعید نشان میدهد: پارکورکاری در حال پرش با جملهی «هنو مونده» ذهن را در امتدات همان پرندهی شکاری و پرواز میبرد.
اما موتور مجموعه برای حرکت به یک فریم دیگر نیاز دارد و آن بلند شدن سعید از روی ویلچر، رها شدن و پریدن است که در عکس سوم با لحظهی افتادن او در آب توسط همراهانش آغاز میشود! حتی ویلچر کهنهی سعید نیز از تحمل خانهنشینی بیمارش، از خستگی شوق پریدن دارد. در برخی متون، آب نماد عطش و شور و شوق سالک برای رسیدن به معشوق است. بنا به گفتهی افلاطون: «آب مایعی است که همه چیز را محقق میسازد.»
اما این موضوعِ که تغییر در افکار و سبک زندگی تنها مختص به پایتخت و مراکز استانها نیست با عکس چهارم آغاز میشود. یک جرثقیل سعید را به سمت آسمان میبرد تا افق دید بهتری نسبت به اطراف و شاید آیندهی خود داشته باشد. تغییر کاربری جرثقیلی که در سال ۲۰۱۲ برای تمام شدن یک زندگی در ورلد پرس فتو برنده جایزه در بخش مسائل معاصر شد، امسال برای شروع دوباره یک زندگی بالا میرود و جایزه میگیرد.
دیواری ترکخورده از رنج کمتوجهی متولیان امر به ورزشکاران و تبعیض در فراهم کردن امکانات میان رشتههای ورزشی در شهرهای کوچک از نشانههای عکس پنجم است. خالکوبیِ همیشه همراه سعید که نشان از امید به دوباره پریدن بود (عکس دوم)، همان نوشته چاپشده در سمت راست کادربندی خانم اصلاحی است که در سمت حرکت پرنده شکاری (عکس اول) قرار دارد.
سعید برای خود مرکز توانبخشی کوچکی در حیاط خانه با میلههای آهنی و پتوی سربازیاش تهیه کرده است. تصویر مملوء از بضاعتی اندک در تأمین هزینههای درمانی او است. و بههنگام، عمیقترین حس ایستادگی در رنج را میتوان از زوایهی چشم دوست سعید دید: هنگامی که در مقابل تلاش او برای تمرین و تلاش برای بازیابی سلامتیاش زانوزده او را تماشا و هدایت میکند.
اما شروع یک داستان جدید با عکس ششم آغاز میشود. موضوع عشق و حضور زنی کنار تخت سعید که با وجود شرایط جسمیاش توافق بر ازدواج دارند. دیوار پوشیده از عکسهای فراز و فرود و بدلکاریست که اکنون تنها خاطرهای است در اتاق تاریکشان که چراغانی آبی و صورتی و در نهایت سفید، نور امید دو جوان را برایمان به ارمغان میآورد.
نور صورتیِ چراغانیِ خلوتگاهِ تاریک مائده و سعید از عکس ششم به هفتم نیز منتقل شده و بر پهنای دیوارههای اتاق مراسم عقد مینشیند. از نشانههای تغییر تفکر نسل امروز در این تصویر، رفتار و پوشش بانوان در مقابل حضور یک عاقد روحانی است که فصل مشترک هر دو جناح، تعامل و لبخند است.
عکس هشتم تنها عکس هیجانانگیز داستان است. عروس موتورسوار هیجان پرش را به داماد القا میکند و به ما نشان میدهد که هر دو افکاری برای پرواز دارند. مطالبهگری برخی بانوان ایرانی برای موتورسوار بودن نیز در صدر اخبار جهانی است و داوران را به آگاهی از این اتفاق و نیاز برای انتخابی هوشمندانه یاری کرده است.
مائده حامی سعید و پشوانهی حرکت و پیش رفتن اوست و جمله «پایان» (FINISH) در پسزمینهی عکس به نشانهی امید برای تمامشدن همهی رنجها و سختیها، دلیل لبخند مائده است. عکاس با توجه به شناختی که از روحیهی دختر موتورسوار و سعید پارکورکار دارد، آیندهی خوبی را در این عکس برای زوج ورزشکار پیشبینی میکند.
اما همچنان منتظریم تا پرواز سعید را بهنوعی بعد از هشت سال مبارزه واستقامت تماشا کنیم.
تصویر پایانی ما را به یاد عکس سوم داستان تصویری «لذتهای اشغالشده» در بخش زندگی روزمره سال ۲۰۱۴ ورلدپرس فوتو میاندازد: داستانی از شرایط زندگی مردم در کرانهی باختری رود اردن و غزه که برای لذت بردن از زندگی در شرایط نابسامان و فراهم کردن امکانات تفریحی در خرابههای نزدیک به دیوارهای جداکنندهی دو منطقهی جنگی، تلاش خود را میکنند.
در آخرین عکس داستان «افکار پرواز»، مانند عکس آغازین، هیچ شخصی جز نقش اول داستان وجود ندارد. این عکس نمادی از خودباوری و قهرمان بودن است. سعید دوباره به دریاچه میرود و این بار با حسی عمیقتر و آرامشی در محیط، افکار خود را رها میکند و در خیال خود تا بالاترین سطح آب پرواز میکند و تنها تصویر روبهروی او آسمان است و آسمان.